«پنجره اسب‌ها»؛ شهود شاعرانه رُزی مینگ یا بیانیه سیاسی ضد ایران

به گزارش هنردستان: داستانی که از زبان دختر جوان چینی-کانادایی روایت می‌شود هرچند سعی دارد جنبه‌های مشترک فرهنگ و تاریخ ملت‌ها را روایت کند، اما رویکردی غرض ورزانه به ایران اسلامی دارد.

 انیمیشن «پنجره اسب‌ها: شهود شاعرانه رزی مینگ» انیمیشنی ساده و در ظاهر صمیمی است که قصد دارد با تاکید بر فرهنگ و تاریخ ایران، دستاوردهای ایران اسلامی را به سخره بگیرد.

راوی این انیمیشن که به عنوان یکی از ۲۶ انیمیشن بلند به رقابت اسکار ۲۰۱۸ راه یافته، رُزی مینگ دختر جوانی است که در کانادا زندگی می‌کند. وی پدری ایرانی دارد که از بچگی او را ندیده است. این دختر در حالی که هیچ شناختی از سرزمین پدری‌اش ندارد با دعوت‌نامه‌ای از انجمن شاعران جوان روبه رو می‌شود که وی را برای شرکت در یک جشنواره شعر به شیراز دعوت کرده‌اند.

این دختر که خود شاعر است و ساندرا اُه بازیگر «آناتومی گری» صداپیشه شخصیت اوست، در ونکوور با مادربزرگ و پدربزرگش زندگی می‌کند. او مادر کانادایی‌اش را از دست داده و تنها اطلاعی که از پدرش دارد این است که او سال‌هاست ترکشان کرده است.

رزی که نخستین کتاب شعرش را با هزینه خودش چاپ کرده و نامش را «شعرهای دختری که به پاریس نرفته» گذاشته است، در حالی که عاشق رفتن به پاریس است،  باوجود مخالفت مادربزرگش، دعوت سفر به ایران را می‌پذیرد.

سفر به ایران بهانه‌ای می‌شود تا یک کشف بزرگ در زندگی این دختر جوان صورت بگیرد و او در با حضور در ایران، بتواند با اسرار زندگی خودش و مردمش آشنا شود.

 

هر چند به‌ نظر می‌رسد فیلم قصد دارد تا به معرفی فرهنگ و ادبیات ایران بپردازد، اما دقیقا روایتگر فاصله‌های فرهنگ ایران اسلامی با این دختر و در نتیجه نسل جدید ایرانیانی است که از ایران دور هستند.

ماری فلمینگ سازنده این انیمیشن که خود کانادایی است، برخلاف آن که می‌گوید قصد داشته با این فیلم در وهله اول به ایرانیان ساکن در خارج از کشور نشان دهد کشورشان دارای چه فرهنگ و پیشنیه‌ای است و در عین حال می‌خواهد به مردم جهان بگوید، اختلافاتی که در جهان بزرگ می‌شوند واقعی نیستند، اما در واقع در قالب این رویه ساختگی، سعی در به سخره گرفتن دستاوردهای انقلابی ایران دارد.

این فیلم در عین حال که با فیلم‌های کوتاهی در دل خود به معرفی شاعران کلاسیک ایرانی مانند حافظ ، سعدی و مولوی می‌پردازد، اما در کنار دیالوگ‌هایی ظاهرا در راستای معرفی ایران، به تبلیغی ضدایرانی بدل می‌شود.

وی می‌گوید وقتی نام ایران را می شنویم برخی یاد چیزهای خوب می‌افتند از سینما تا غذا و دوستان خوب، اما دیدگاهی فراگیرتر و دشوارتر هم درباره این کشور در فرهنگ مردم و خبرها وجود دارد که موجب بی‌اعتمادی و ترس می‌شود؛ ترس از تفاوت، ترس از دیگران.

با این که او مدعی است این انیمیشن را از زاویه سیاسی نساخته است ولی به روشی غیرمستقیم به تبلیغ ضدایران می پردازد.  

پدر رزی مهران نام دارد. رزی از پدرش چیزی نمی‌داند و تنها می‌داند وقتی خیلی کوچک بود، پدرش آنها را ترک کرد. در ایران او می‌فهمد پدرش بیکار بوده و مجبور شده مدتی رانندگی کند تا بتواند پول درآورد و این حتما دوران سختی برای او بوده‌ و در واقع این انقلاب و تبعات آن است که این دشواری را ایجاد کرده است.  

 

با این اطلاعات و اطلاعات دیگری از این دست، رزی سعی می‌کند پدرش را از زاویه چشم دیگران ببیند و با گوش کردن به تجربیات دیگران، او خودش را می‌شناسد زیرا به این نتیجه می‌رسد که این تاریخ است که عامل پیونددهنده است.

صداپیشگی نقش مهران را نوید نگهبان ایفا کرده است.

در جایی رزی می‌شنود: ما در ایران زنان خیلی شجاعی داریم که به آنها شیرزن می‌گوییم اما رای آنها نصف مردان است؛ همه چیز خیلی پیچیده است.

و در جایی دیگر یکی از حاضران در برنامه شعرخوانی می‌گوید خیلی دلم می‌خواست صدای تو را بشنویم اما در ایران زنان اجازه ندارند در برابر جمعیت آواز بخوانند. این خیلی عصبانی کننده است.

سال‌های پس از انقلاب و به‌ویژه جنگ ایران و عراق نیز با موضع‌گیری یادآوری می‌شوند و فلمینگ سعی دارد تصریح کند که آتش‌بس و صلح خیلی زودتر می‌توانست ممکن شود و طرف عراقی، خیلی جلوتر پیشنهاد آتش‌بس و مذاکره را داده بود. تا جایی که در طول جنگ و در حالی که گلوله‌ها و موشک‌ها به ایران سرازیر می‌شوند، شماری از مردان (و البته مردان سبیل دار) پشت میله‌های زندان گرفتار می‌شوند.

فیلمساز در بخش‌های مختلف به مساله زنان پرداخته است و به حجاب و چگونگی برخورد با آن از سوی زنان تاکید کرده است. رزی که ابتدا از ترس خودش را با چادر کاملا پیچیده است و تصویرش یادآور خاله سوسکه است، در هر برخورد با زنان ایرانی متوجه می‌شود که آنها به حجاب باور ندارند و به هر ترتیب آن را کمرنگ می‌کنند. مسافران هواپیما نیز وقتی به مقصد می‌رسند حجاب‌دار می‌شوند.

حتی رزی در جایی در پاسخ به این سوال که آیا مسلمان هستی می‌گوید نه و در پاسخ به این که پس چرا چادر پوشیده‌ای؟ می‌پرسد مگه این کار بد است؟

در جایی دیگر فردی برای او ابراز امیدواری می‌کند که در ایران بتواند با گروه‌های موسیقی راک آشنا شود و کارهایی چون «برگرد» را بشنود نه این که فقط موسیقی قدیمی را بشوند.

سازنده گرچه ابراز امیدواری می‌کند تا این فیلم سهمی در افزایش صلح، عشق و درک متقابل در دنیای پیچیده‌ داشته باشد و این درک را از طریق هنر، شعر، تاریخ و فرهنگ انجام دهد، اما به صورت بسیار پنهان جهانی را که خود به دو قسمت تقسیم کرده، عیان می‌کند

امتیاز دهید