به گزارش هنردستان: امید عبداللهی کارگردان عرصه فیلم کوتاه ضمن گله از شرایط تولید بیان کرد که مسئولان سینمایی نیت کردند از هر فیلمساز یک اصغر فرهادی بسازند.
امید عبداللهی کارگردان سینما درباره تازه ترین فعالیت های خود پس از ساخت مستند سینمایی «سفر سهراب» گفت: سال گذشته بعد از نمایش آخرین ساخته ام با عنوان «سفر سهراب» در سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر که پرتره ای از فیلمساز فقید سهراب شهیدثالث بود به عنوان یکی از اعضای هیات انتخاب ۲ رویداد مهم فیلم کوتاه ایران یعنی جشن مستقل فیلم کوتاه و جشنواره فیلم کوتاه تهران مشغول به فعالیت شدم و تقریباً تمام زمان مفید نیمه نخست سال مشغول دیدن فیلم های کوتاه بودم که تجربه پر چالش و لذت بخشی برایم بود. بخش عمده نیمه دوم سال را هم به پژوهش و نوشتن پرداختم و عملاً فرصت چندانی برای ساخت فیلم جدیدم نداشتم اما در حال حاضر مراحل نهایی نگارش چندین پروژه را به طور موازی پیش می برم و مترصد فرصتی هستم که بتوانم یکی از آنها را به سرانجام برسانم.
وی با اشاره به روند فیلمسازی خود در عرصه فیلم کوتاه و مستند بیان کرد: از نظر من به عنوان یک فیلمساز فرقی میان فیلم مستند، داستانی، کوتاه یا بلند وجود ندارد. من همیشه سعی کردم از فرآیند فیلمسازی و بودن با سینما لذت ببرم و می دانم که داشتن چنین دیدگاهی در دنیای امروز، کار کسانی مثل من را که امور زندگی شان از طریق فیلمسازی می گذرد به مراتب سخت تر و پیچیده تر می کند. طبیعتاً در چنین وضعیتی من و شاید خیلی از همکارانم باید محدودیت ها و فشارهای اقتصادی زیادی را تحمل کنیم اما به شخصه ترجیح می دهم در قبال آزادی عمل و اندیشه ام با این مشکلات کنار بیایم؛ انتخابی که به نظرم در فیلم کوتاه یا مستند شدنی تر و در دسترس تر است.
کارگردان فیلم کوتاه «کورسو» عنوان کرد: فعلاً اولویت اصلی ام ساختن فیلمی با عنوان موقت «پسرِ گوهر» است که نخستین فیلم بلند داستانی ام خواهد بود و این روزها همزمان با نگارش نهایی فیلمنامه آن، مشغول مذاکره با چند تهیه کننده و سرمایه گذار هستم تا شرایط مطلوب ساختش را فراهم کنم. این فیلم یک درام اجتماعی است که به تقابل یک پسر و مادر می پردازد و اتفاقاً از حیث روایت و ساختار خیلی به فیلم های قبلی من شباهت ندارد اما اگر به هر دلیلی در مدتی که مدنظرم است به نتیجه نرسم، قطعاً سراغ یکی از فیلمنامه های کوتاه یا مستندم می روم.
عبداللهی در پاسخ به اینکه در حال حاضر وضعیت حمایت از فیلمسازان فیلم اول را چگونه می بیند، گفت: در مورد فیلمسازهایی که نمی خواهند وارد جریان بدنه سینما شوند هیچ حمایتی وجود ندارد. مسئولان و متولیان سینمایی ما هیچگاه سیاست درست و کارآمدی در قبال فیلم اولی ها نداشتند و متاسفانه در تمامی این سال ها بیشتر از آنکه سرمایه ها و بودجه های فرهنگی موجود را صرف رشد این فیلمسازان جوان و مستعد کنند، همین اندک داشته هایشان را در پروژه های بی ربط هزینه کردند.
وی تاکید کرد: سوال من این است که بودجه های فرهنگی و هنری ما باید صرف چه پروژه هایی شود؟ مگر نه اینکه در همه جای دنیا بخشی از این بودجه ها صرف فیلمسازانی می شود که دغدغه هنر، تجربه گرایی و ارتقای زبان سینما را دارند، پس چرا در اینجا همه از این بودجه ها بهرمند می شود به جز این دسته از فیلمسازان؟ اگر امروز سینمای ایران در چهار گوشه جهان آبرویی دارد، بی تردید آن را مدیون چنین سینماگرانی هستیم که به جای نگاه کاسبکارانه، منش مسئولانه ای در قبال هنر سینما و جامعه خود داشتند ولی آیا امروز آنهایی که صاحب اختیار این منابع مالی هستند به آبروی فرهنگی و ارتقای سینمای این سرزمین هم فکر می کنند؟
ین کارگردان بیان کرد: زمانی که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی متولی حمایت از فیلم اولی ها بود شرایط به مراتب بهتر و منصفانه تری مهیا بود و در همان مقطع تعدادی از فیلمسازان جوان هم موفق به ساخت فیلم های نخست خود شدند اما در چند سال اخیر که پرونده فیلم اولی ها را به بنیاد فارابی منتقل کردند، وضعیت این فیلمسازان پیچیده تر و مبهم تر شده است، یکی از دلایل اش هم شاید این است که دوستان مسئول در بنیاد سینمایی فارابی با این طیف از فیلمسازان و روحیات کاری آنها آشنایی چندانی ندارند که عموماً هم از بستر فیلم کوتاه و مستند می آیند. دلیل دیگرش هم شاید رویکرد جدید مسئولان سینمایی باشد به این معنی که نیت کردند از هر فیلمساز یک اصغر فرهادی بسازند. جایگاه و اعتبار فرهادی و آثارش در ایران و جهان مشخص است و این سینما به راحتی گلیم خودش را از آب بیرون می کشد. اگر کسی هم مایل باشد و بتواند چه اشکال دارد که از راه و روش وی پیروی کند و طبیعتاً نیازی هم به همراهی این سازمان و آن نهاد ندارد اما مساله اصلی اینجاست که دوستان آنقدر مرعوب این نوع سینما شدند که به کل فراموش کردند سینمای دیگری هم وجود دارد که اتفاقاً برای به ثمر رسیدن، نیاز به حمایت های فرهنگی دارد.
کارگردان فیلم کوتاه «میزبان» در بخش دیگر از صحبت هایش با اشاره به آغاز اکران مستند سینمایی «سفر سهراب» گفت: فیلم «سفر سهراب» یک مستند پرتره است که روی یکی از مهترین مقاطع زندگی و کار سینماگر برجسته ایرانی سهراب شهیدثالث تمرکز دارد یعنی همان زمانی که او موفق به ساخت ۲ فیلم مهم و ماندگار سینمای ایران یعنی «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» می شود. فرآیند پژوهش و تولید این فیلم نزدیک به سه سال زمان برد. هرچند موانع کم نبودند و گاهی ادامه کار سخت و پیچیده می شد، اما در تمام این مدت درس های زیادی از سهراب شهیدثالث آموختم. ما تا امروز ۲ نمایش رسمی در جشنواره «سینماحقیقت» و جشنواره جهانی فیلم فجر داشتیم و به گواه بازخوردهایی که از این ۲ نمایش گرفتیم، خوشبختانه بیشتر مخاطبان و منتقدان از ماحصل کار راضی بودند. این روزها هم به اتفاق همکارانم در تلاش هستیم که پس از یک سال و اندی انتظار به شکل آبرومندانه ای و با همت گروه سینمایی «هنر و تجربه» امکان اکران گسترده تر این مستند بلند را فراهم کنیم. ضمن اینکه گروه «هنر و تجربه» قصد دارد برای نخستین بار همزمان با شروع اکران این فیلم، تعدادی از آثار آلمانی سهراب شهیدثالث را هم در قالب هفته های فیلم، در تهران و چند شهر دیگر برگزار کند که به زودی جزییات این اتفاق مهم فرهنگی اعلام می شود.
وی در پایان صحبت های خود از گروه سینمایی «هنر و تجربه» به عنوان نقطه عطفی در سینمای ایران یاد کرد و گفت: در این چند سال بزرگان سینمای ما در مورد محاسن گروه سینمایی «هنر و تجربه» حرف های قابل تامل و مهمی زدند که بی تردید به اهمیت زیاد این گروه در شرایط امروز سینمای ایران صحه می گذارد. هرچند معتقدم شکل گیری این گروه سینمایی خیلی دیر اتفاق افتاد و حالا هم مثل هر حرکت و برنامه ای نواقص و معایب خودش را دارد، ولی شک ندارم که سال ها بعد از گروه «هنر و تجربه» به عنوان یکی از نقاط عطف سینمای ایران یاد خواهند کرد. ضمن اینکه امیدوارم مدیران سینمایی ما، همچنان با درایت و هوشمندی به حمایت از این گروه ادامه دهند و با کمک خود فیلمسازان ضعف های فعلی آن را هم بر طرف کنند.