به گزارش هنردستان: یک کارشناس موسیقی معتقدست اجرای وظیفه نظارتی دفتر موسیقی وزارت ارشاد مستلزم فراهم شدن شرایطی است و بدون آنها نمی توان این نهاد دولتی را مقصر معایب کیفی حوزه موسیقی دانست.
علی مغازه ای پژوهشگر و مدیر هنری چندین فستیوال موسیقی نواحی «آینه دار» درباره وظایف نظارتی دفتر موسیقی گفت: در طول سال های گذشته هنر موسیقی بلاتکلیف ترین بخش فعالیت های فرهنگی هنری کشور بوده و طی این مدت هر مدیری به بدنه مدیریت موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه شده مواضع متفاوتی نسبت به مدیر قبلی داشته که این هم مدیریت در این نهاد را بلاتکلیف تر کرده است.
به گفته وی، تمامی تلاش اهالی موسیقی با تعویض مدیران به هدر می رود.
وی با اشاره به اینکه اگر ساز و کار اجرایی در حوزه مدیریت هنر تعریف شده باشد مدیریت موسیقی نیز دارای رویکرد اجرایی خواهد شد که در آن نظارت کیفی نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت، گفت: در حالی که وضعیت موسیقی کشور در بلاتکلیفی به سر می برد می توان توقع نقدی بر وظیفه نظارتی دفتر موسیقی داشت؟
این پژوهشگر با اشاره به دوران جدید مدیریت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: آقای ترابی به عنوان مدیرکل جدید دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از بهترین گزینه هایی بود که می توانست برای حضور در این نهاد مورد توجه مدیران بالا دستی وزارت ارشاد قرار گیرد اما آقای ترابی قبل از رسیدگی به موضوعات مهمی چون کیفیت، دغدغه ها و مسایل بسیار زیادی را پیش روی خود دارد که باید در ابتدا به آنها رسیدگی کند.
مغازه ای اضافه کرد: در این چند ساله کنسرت ها و آلبوم های موسیقی پاپ بیشترین مجوز را دریافت کرده و پس از آن نیز موسیقی کلاسیک و موسیقی ایرانی بیشترین حجم دریافت مجوز را داشته اند، در این میان موسیقی اقوام نادیده گرفته شده و حضور کمرنگ و غیر موثری در مقایسه با موسیقی پاپ داشته است.
وی افزود: به قول صحبت های چند روز اخیر آقای نوربخش، موسیقی سرگرم کننده و پاپ به قدری نقش پررنگی پیدا کرده که اصلا جایی برای شنیدن موسیقی هنرمندانه وجود ندارد. ما امروز در شرایطی هستیم که موسیقی هنری نه تنها در کمترین میزان آماری خود منتشر می شود بلکه برای تهیه کنندگان نیز صرف ندارد که بخواهند روی این گونه موسیقایی سرمایه گذاری کنند زیرا این موسیقی دیگر شنونده پرجمعیتی ندارد که بخواهد سرمایه ای را بازگرداند. البته در این میان برخی از کنسرت ها و آلبوم ها هستند که به دلیل حضور هنرمندان ستاره و صاحب نام تر از این قاعده مستثنی می شوند اما کلیت ماجرا همانی است که به آن اشاره کردم.
مدیر هنری فستیوال موسیقی نواحی «آینه دار» با انتقاد از اینکه بسیاری از هنرمندان قادر به برگزاری کنسرت یا تولید آلبوم نیستند، عنوان کرد: در حالیکه در تمام دنیا دولت ها و سیاستگذاران فرهنگی برای موسیقی هنری یارانه ها و حمایت هایی را طراحی کرده اند اما در ایران بودجه ناچیز فرهنگی به صورت قطره چکانی توزیع می شود. حال با این شرایط آیا باز هم می توان انتظار نقد نظارت کیفی دفتر موسیقی وزارت ارشاد را داشت؟ اتفاقا در این شرایط است که هنرمندان فعال موسیقی نواحی ما نیز خواسته یا ناخواسته از مسیر فرهنگی با کیفیتی که نیاکان آنها در حوزه موسیقی داشته اند، دور می شوند. یعنی یک عده از آنها هستند که یا اصلا در جریان مناسبات نیستند و عده ای دیگر هم به سوی مخاطب محوری و ارایه کارهای عامه ای می روند که اصلا به صلاح جریان اصلی موسیقی نواحی ایران نیست.
وی با بیان اینکه نادیده انگاشتن موضوع شادی یکی از مهم ترین دلایل گرایش مخاطبان به سمت موسیقی مبتذل است، گفت: به اعتقاد من موسیقی نواحی و اقوام ما خیلی مظلوم است و راه رفع این مشکل حمایت ارگان های دولتی است؛ حمایت هایی که به اعتقاد من در این سال ها فقط حکم قرص مُسکن را داشته و نمی تواند به ارتقای کیفیت کمک آنچنانی بکند. باز هم تاکید می کنم در این ظرفی که به مثابه آش شله قلمکار است دفتر موسیقی نمی تواند کمکی به ارتقا یا نظارت کیفی آثار موسیقایی کند زیرا هنوز نمی داند تکلیفش با موسیقی چیست.
مغازه ای در پایان تصریح کرد: به نظر من پشت پرده افرادی هستند که دوست دارند موسیقی ایران به سمت موسیقی فاقد محتوا حرکت کند. وقتی رسانه ملی ما، وقتی آموزش و پرورش ما موسیقی هایی را در مجموعه های خود پخش می کنند که فاخر نیست، چطور می توان به دفتر موسیقی حکم کرد که در حوزه کیفیت نیز نظارت داشته باشد؟ به اعتقاد من مدیریت در دفتر موسیقی وزارت ارشاد، مدیریت در «سازمان هیچ» است. وقتی وظیفه ها روشن نیست چرا باید توقع نظارت داشته باشیم؟ مگر دفتر موسیقی چه امکانی جز اعلام موضع دارد؟ اصلا چرا باید انتقاد کنیم وقتی ظرفیتی فراهم نیست؟