زهرا تقدمی مهمان این بار صفحه مد و لباس هنرآنلاین است. او هم طراحی لباس میکند و مدرش دانشگاه است و به گفته خودش شرکت در مسابقات دانشآموزی و بعدها جشنوارههای دانشجویی انگیزه را در او برای حضور مستمر و پویا در این عرصه دو صدچندان کرد.
مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با این فعال عرصه مد و لباس را در ادامه بخوانید:
خانم تقدمی لطفاً در ابتدا خودتان را بیشتر معرفی کنید و در مورد پیشینه و سوابق کاریتان در حوزه مُد و لباس توضیح بفرمایید؟
من تقریباً از حدود سال 80 و 81 و در دوران هنرستان وارد این عرصه شدم و به فعالیت پرداختم. البته خانواده هم در این زمینه فعالیت داشتند و لذا من از قبل پیشزمینهای نیز درباره کار در حوزه مد و لباس داشتم چراکه خانواده نیز بهنوعی در آن اشتغال داشتند. به سبب بزرگ شدن در این عرصه من نیز بیشازپیش به آن و بهطورکلی هنر علاقهمند شدم و بیشازحد تصور در آن فعال بودم. شرکت در مسابقات دانشآموزی و بعدها جشنوارههای دانشجویی انگیزه را در من برای حضور مستمر و پویا در این عرصه دو صدچندان کرد. در حال حاضر هم که مدرس هستم وقتی به گذشته نگاه میکنم متوجه این امر میشوم که از آنجا که با علاقه شدید در این عرصه فعالیت کردم لذا در شرایط کنونی نیز بهتر و به شیوهای درست میتوانم شاگردانم را هدایت و راهنمایی کنم. نسبت به کار تدریس ذوق زیادی دارم تا آنجا که قبلاً در حوزههای دیگری همچون مدیریت مزون نیز فعالیت داشتم و برای برخی شرکتها و مؤسسات طراحی میکردم، اما در حال حاضر تماموقت خودم را معطوف به تدریس کردم که هم در دانشگاه است و هم بنا به تعهد خدمتی که دارم در مجتمع فنی ونک حضور دارم. تعهد خدمتی من هم به این سبب است که دورهای کوتاه را در میلان گذراندم و لذا باید مقطعی را در این مجتمع تدریس کنم. البته این دورههای آموزشی در میلان بهشرط توافقات ارزی تداوم نیز خواهد داشت.
پس مجتمع فنی تهران بانی این اتفاق بود؟
بله. واحد ونک این مجتمع که اتفاقاً رنک بالایی هم دارد و با همکاری آکادمی بورگو ایتالیا این دوره برگزار شد. بورگو بر اساس اطلاعی که دارم به دنبال همکاری با مؤسسات آزاد در ایران برای برگزاری چنین دورههایی بوده است که سطح حرفهای بالایی نیز داشته باشند و این که چگونه این همکاری میان مجتمع فنی تهران و بورگو شکل گرفت در جریان مناسبات مربوط به آن نیستم اما ازآنجاییکه یکی از مدرسان ممتاز مجتمع فنی واحد ونک بودم لذا برای طی این دوره در میلان ایتالیا معرفی شدم.
زهرا تقدمی
هم بهعنوان یک مدرس و هم طراح این حوزه، چه تفاوتهایی را میان عرصه آموزشی در حوزه مد و لباس در ایران و ایتالیا مشاهده کردید؟
چیزی که بیش از همه جلوه میکند، دقتی است که آنها در کارشان دارند و به ریز جزئیات مربوط به روند کاری نیز توجه داشته و از صفر تا صد یک کار را با دقت انجام میدهند. وقتشناسی اساتید، هنرجویان و این که بدون فوت وقت نهایت بهرهمندی از زمان آموزش را دارند ازجمله خصوصیات دیگر مؤسسات آموزشی در خارج از کشور و مشخصاً ایتالیا است. بااینوجود باید بگویم که بچهها و هنرجویان ایرانی جرئت و جسارت بیشتری در این عرصه دارند، به این معنی که بسیاری از هنرجویان و طراحان اروپایی بر اساس یک مدل خطکشی شده تا رسیدن به یک هدف پیش میروند، اما عیناً شاهد بودم که هنرجویان و طراحان ایرانی به دنبال آزمونوخطای شیوه و راههای دیگری در زمینه طراحی بودند. به گواه اغلب کارشناسان در دنیا ایرانیان در زمینههای مختلف ازجمله فرهنگی و هنری جسارت و جرئت بیشتری دارند و من این مسئله را در کلاسهای خودم نیز شاهدم که البته در کنار دوستان هنرجویی که این جرئت و جسارت را دارند اما برخی هم هستند که بر اساس همان مدل خطکشی شده و این که انگار باید چیزی به آنها تکلیف و دیکته شود پیش میروند که در این مسیر هم شاهد هستیم کار خود را به نحو احسن انجام میدهند. به نظر من اگر دقت و جزئینگری موجود در عرصههای هنری اروپایی با جرئت و جسارت و ریسکپذیری موجود در میان ایرانیان ممزوج شود، اتفاق خیلی خوبی در عرصه مد و لباس کشور را شاهد خواهیم بود هرچند متأسفانه در شرایط کنونی هنرجویان ایرانی به دلیل این که تعجیل در رسیدن به مرحله نهایی کار خود دارند لذا از بسیاری از مراحل سطحی و بدون تعمق گذر میکنند که البته در مراحل بالاتر به دلیل اشراف نداشتن به برخی مسائل ناشی از همان نگاه سطحی به مشکل بر خواهند خورد.
در فست فشن به نظر شما کدامیک در اولویت است؛ سرعت، دقت و یا خلاقیت؟
به نظر من در شرایط کنونی خلاقیت حرف اول را میزند چون این عرصه با یک شتاب فزایندهای در حال پیشروی است و این میان طرحها و مدلهایی که هر دوره مطرح و رایج میشوند بهزودی کهنهشده و درنتیجه این عرصه به ورطه تکرار میافتد. باید بر عنصر خلاقیت هنرمند بهمنظور طراحی سبک و مدلهایی سرمایهگذاری شود تا علاوه بر ماندگاری، بازار عرضه و تقاضای این صنعت نیز سرپا بماند، مضافاً بر این که این عرصه همواره به دنبال چیزی نو است و باید این نکته را نیز در نظر داشت محصولی که ما تولید میکنیم جنبه تزئینی و این که قاب شود و روی دیوار برود را ندارد بلکه کاربردی است و در روزمره مورداستفاده مردم است لذا باید نهایت دقت و کیفیت در آن رعایت شود.
زهرا تقدمی
چقدر در آموزش و تربیت شاگردانتان به استفاده و بهکارگیری آنها از نقوش اقوام ایرانی در روند طراحی تأکید دارید؟
ما لزوماً در جریان کارهای آموزشی خود اصرار به یک کالکشن از نقشمایههای ایرانی داریم چرا که اکثر دوستان هنرجو توجهشان معطوف به مدهای اروپایی است، در حالی که ما به آنها میگوییم که حتی به فرض انتخاب سبکهای اروپایی در زمینه طراحی لباس آنها میتوانند از نقشمایههای اقوام ایرانی استفاده کنند همچنان که در بسیاری از آثار مُد و لباس اروپایی شاهد این کاربرد هستیم و مثلاً در فلان برند اروپایی خود شخصاً مشاهده کردم که در جزئیات لباس، از سوزندوزی ایرانی استفاده شده است. نکته جالبتوجه این که در بسیاری از طراحیهای صورت گفته در عرصه برندهای خارجی و در سطح خاورمیانه و خاور دور شاهد استفاده فراوان از نقوش ایرانی هستیم و وقتی پیگیر این جریان میشویم مشاهده میشود که عده زیادی از طراحان ایرانی در حال طراحی در این برندها هستند و جای تعجب نیست که مثلاً در البسه ارائه شده از سوی کشورهای عربی منطقه و حتی مالزی شاهد بهکارگیری نقوش ایرانی باشیم.
آیا در صورت بهکارگیری این نقوش در تولیداتشان وفادار هستند به این که شناسنامهای ارائه کنند؟
بله یک هنرمند اصیل پژوهشگر قاعدتاً در صورت بهکارگیری این نقوش رفرنس هم میدهد. همانطور که شاهد هستید مثلاً برند دیور نقوش قالی ایرانی را در آثار خود به کار گرفت و با توجه به فعالیت چشمگیر حوزه مد و لباس ایرانی طی یک دهه اخیر، شاهد هستیم که بسیاری از هنرجویان و طراحان ایرانی با گذراندن دورههایی خارج از کشور و طراحی در همان فضا به نقشمایههای ایرانی وفادار بوده و آنها را در آثار خود به کار میبرند.
سفر شما برای گذراندن آن دوره به ایتالیا شهریورماه سال گذشته اتفاق افتاد. با این وصف چقدر تصور میکنید برای پیشرفت در حوزه مُد و لباس فعالان این عرصه نیازمند انجام چنین سفرهایی هستند؟
من سالها است در این حوزه فعالیت دارم و از جشنوارهها و رویدادهای گوناگون رتبههایی را کسب کردهام با این وجود همواره برای من نقاط کور وجود داشته و دارد که تصور میکنم باید برطرف شود بهویژه این که ما در کشور در حوزه مُد اسلامی نیز کار میکنیم اما همچنان ابهاماتی در این زمینه که تا چه اندازه در این عرصه دستمان باز است و اختیار عمل داریم، وجود دارد. باید به دنبال یک راه فرار از قیدوبندها و قراردادهایی که در این زمینه وجود دارد، باشیم. مثلاً این که تصور شود یک کت کلاسیک لزوماً باید با یک کفش کلاسیک ست شود و اگر چیزی خلاف این مسئله به وقوع بپیوندد خارج از عرف و نزاکت در این عرصه است به نظر من باور غلطی است و من اعتقاد دارم که بهشرط نظم و انضباط میتوان دست به هر کاری خلاقه زد و این کار با استفاده از سلبریتیها میتواند رخداده و جا بیفتد که به دنبال ترکیبی متفاوت از سبک پوششی باشیم که میتواند تلفیقی از سبکهای کلاسیک با مدرن باشد. به نظر من اینگونه سفرها و مشاهده جریانی که مدتهاست در کشورهای صاحب سبک در حوزه مد و لباس رایج است میتواند به بروز خلاقیت بیشتر در میان طراحان کمک کند.
زهرا تقدمی
خانم شفاپور، بهتازگی مسئولیت دبیرخانه کارگروه مد و لباس کشور را به عهده گرفتهاند، نظر شما در این مورد چیست؟
خوشحالم که یک بانو تصدی این امر را به عهده گرفتهاند و امیدوارم تخصص لازم در این زمینه را نیز داشته باشند و مانند آقای قبادی پیگیری خوبی در جریان رویدادهای این حوزه را نیز از ایشان شاهد باشیم. بهویژه این که در ایران شاهد هستیم در کنار هر نوآوری و خلاقیتی بازار سیاهی متشکل از افرادی غیرمتخصص که تنها با اندیشهای تجاری و مالی در این عرصه ورود میکنند به وجود میآید و اعتبار این عرصه را خدشهدار کرده و بسیاری از طراحان را نیز از این جریان منزجر میسازد. خانم شفاپور و مجموعه کارگروه مد و لباس باید پیگیر کنند که این عرصههای سوءاستفاده در کنار جریان رسمی و هنری مد و لباس به وجود نیاید.
برنامه کاری شما در آینده چیست و چه اهدافی را دنبال میکنید؟
تدریس که در اولویت من است اما اگر روزی بنا به الزام و تشخیص به عرصه طراحی بازگردم متمرکز روی این مسئله خواهم شد که متناسب با نیاز بازار به تولید بپردازم. بسیاری از هنرجویان من این سؤال را از من دارند که آیا بازار مد و لباس ظرفیت پذیرش ایشان را دارد یا خیر؟ و من به آنها میگویم پوشاک دومین نیاز ضروری بشر است و از کودکی تا پایان عمر، انسان نیاز به پوشاک و البسه دارد که متناسب با سن و موقعیت هر مقطع نیز طراحی خاص خود را طلب میکند. منظور از فعالیت متناسب من بهشرط بازگشت به عرصه طراحی این است که بهویژه به این جهت که ما در جامعه اسلامی زندگی میکنیم باید به دنبال نوآوری و خلاقیت در ارائه سبکهای پوششی مورد تأیید موازین شرعی باشیم. مثلاً یک خانواده مذهبی از همان اوان کودکی دختر خود را ملزم به پوشش اسلامی و استفاده از چادر میکنند، باید در راستای تأمین نیازهای آنها حرکت کرد چراکه قطعاً آنها مشی تربیتی خاص خود دارند و این وظیفه من طراح است که با ارائه جایگزینهایی علاوه بر فرهنگسازی پوشش اسلامی و اطمینان خاطر این خانوادهها بهمنظور استفاده از طرحهای نو، این سبک پوششی را که رنگ در آنها حرف نخست را میزند جایگزین چادر بهویژه در سنین کودکی دخترانشان کرد. من اگر بازگردم به عرصه طراحی باب جدیدی در این عرصه خواهم گشود.