همدردی هنرمندان با داغ‌دیدگان سانحه هواپیمای اوکراینی

صبح روز شنبه 21 دی پس از انتشار بیانیه‌ای از سوی ستاد کل نیرو‌های مسلح مبنی بر این که سقوط هواپیمای اوکراینی به دلیل خطای انسانی بوده و این هواپیما به‌صورت غیر عمد مورد اصابت قرار گرفته است، با موجی از واکنش‌ها ازجمله هنرمندان کشورمان روبرو شد که همه آن‌ها از بروز این اتفاق تلخ ابراز تأسف کردند و به خانواده‌های جان‌باختگان تسلیت گفتند. بسیاری از آن‌ها همچنین خواستار برخورد با مسببان حادثه شدند.

هواپیمای بوئینگ 800-737 متعلق به شرکت هواپیمایی اوکراین اینترنشنال با 167 مسافر و 9 خدمه پرواز که صبح چهارشنبه 18 دی از فرودگاه امام خمینی به مقصد کی‌یف در حال پرواز بود، لحظاتی پس از برخاستن از فرودگاه در حوالی صبا شهر از توابع استان تهران سقوط کرد و همه سرنشینان آن شامل 144 ایرانی و 32 تبعه خارجی جان باختند.

در ادامه بخشی از واکنش‌های هنرمندان را می‌خوانید:

آیدین آغداشلو نقاش: فاجعه‌ی ساقط کردن هواپیمای اوکراینی را به همه‌ی داغداران و به تک‌تک مردم و ملت ایران تسلیت عرض می‌کنم و خودم را شریک ماتم آنان می‌دانم.

چنین پرده‌پوشی و بی‌مسئولیتی و اهمال ناشایستی، نشانه‌ی گسترش خارج از حد و نامعقول نوعی از تصور رایج است که مردم را به دوپاره‌گی و تقابل واضحی کشانده و حق سؤال و مطالبه را از بخشی از آنان دریغ کرده و در سرخوردگی و تنهایی و انزوا و غیظ رهایشان کرده است.

حق سؤال و مشارکت و مطالبه، عین ذات و نفس همان “کرامت انسانی” است که همه از آن دم می‌زنند و احترامش را واجب می‌دانند، همانی که باید بی‌هیچ ملاحظه‌ی “خودی” و “غیر خودی”، همیشه و از پیشاپیش نصب العین و مورد پذیرش و شناسایی زعمای قوم و مسئولین قرار گیرد.

این کرامت انسانی اما، به همین راحتی، با پرده‌پوشی در قالب مصلحت‌اندیشی، و با پاک کردن آثار بازمانده به خاطر زدودن بی‌اعتمادی‌ها و ملامت‌های در راه، و پیشگیری از تحمل عواقب خطایی آشکار، زیر پا گذاشته شده است و… دریغ. کاش به سالخوردگی نمی‌رسیدم تا شاهد و بازگوکننده‌ی مکرر “خاطرات انهدام” شوم و ببینم که چه طور در چشم برهم زدنی، آن همه جان عزیز زیبا و گران‌بهای حامل امید و آینده و معنا و خلاقیت، به‌یک‌باره از میان می‌رود و ما را حسرت‌زده و تلخ و شرمسار از زنده ماندنمان در پشت سر می‌گذارد… تا در سال‌های دراز بعدی، یکسره بر خود بپیچیم و ندانیم که با باقی‌مانده‌ی عمر خود چه کنیم…

کیهان کلهر نوازنده و آهنگساز: عنان تا در کف نامردمان است، ستم با مرد خواهد کرد، نامرد معاصی و گناهانتان نبخشودنی است…

قطب‌الدین صادقی کارگردان تئاتر: “گفتى نظر خطاست، تو دل می‌بری رواست؟ – خود جرم کرده، خلق گنه‌کار می‌کنی؟ (سعدى). این فاجعه‌ی برآمده از بی‌مهری و بی‌مسئولیتی مشتى نادان دروغ‌گو، بی‌رحم، جاهل و سرمست، بسیارى از “توهم”‌هاى مردمان این دوران را زدود و براى کسى صبر و آرامش باقى نگذاشت؛ چون نه‌تنها دل‌ها را شکست و ذهن‌ها را به هم ریخت، بلکه از آن بدتر “حس اعتماد” را نابود و ” باور”‌ها را به‌شدت متزلزل کرد؛ و همگی را در وضعیتى فکرى و روحی قرار داد که به قول “لامارتین” شاعر فرانسوى “گویى جهان به‌تمامی خالى است”. می‌دانم گفتن تسلیت دردى از کسى دوا نمی‌کند، و ابراز همدلى با مصیبت دیدگان هیچ‌گاه چاره‌ساز نیست، اما کمترین کارى است که براى از دست دادن تلخ و جبران‌ناپذیر این‌همه انسان شریف و نخبه می‌توان کرد: تسلیت، تسلیت.

بهمن فرمان آرا کارگردان سینما: تاکی؟ تا کی می‌توان سکوت کرد؟ هر دروغ مرگ یک حقیقت است. تا کی می‌توانیم تمام دل‌های شکسته را فراموش کنیم؟ آن‌قدر سکوت کرده‌ایم که دیگر حرف زدن یادمان رفته است. سکوت ما روزی گوش‌هایتان را کر خواهد کرد.

علی‌اکبر صادقی نقاش: #ایرانم_تسلیت #عزای_عمومی

علیرضا عصار خواننده: “هرچه مرهم می‌گذارم بند مى‌آید مگر، اى وطن خون تو از اروند می‌آید مگر.” در غم هم‌وطنان نازنینم شریکم که جز با کمک عشق نمی‌شود از این همه سیاهى گذر کرد.

فرح اصولی نقاش: ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

همایون شجریان خواننده: به حالمان باید خون گریه کرد، میان هزار جور دغدغه و افسوس و غصه و ای‌کاش و آرزو… کار انسان از بی‌لیاقتی عده‌ای باید به‌جایی کشیده بشه که آرزو کنیم ای‌کاش حداقل خبر حکایت از نقص فنی داشته باشه، چرا که کمتر آتیش بگیره دلهامون و کمتر زخم بخوره روح و جان خانواده‌های مصیبت دیده. که این هم افسوس دیگری شد بر روی هزاران افسوس دیگرمان.

اصغر فرهادی کارگردان سینما: “سراسر وجودم را غم و خشمی فراگرفته که نمی‌دانم با کدام کلمات آن را فریاد بزنم. چگونه این سرنوشت تلخ را که بر این سرزمین مظلوم و ستمدیده چنگ انداخته مویه کنم؟! ای‌کاش باور می‌کردیم بهشت رفتنی نیست، بهشت ساختنی است.

سهراب پورناظری نوازنده و آهنگساز: هر قدر این روزها فکر می‌کنم که چه بنویسم در ماتم بی‌پایان این سرزمین هیچ واژه‌ای یارای شرح ژرفای این دردمندی را ندارد.

به این شعر از شیوا فضل علی بسنده می‌کنم.

“نهاده بر دلِمان داغ بی‌شماران را

همان که بدرقه می‌کرد سوگواران را!

بیا و ای وطن خسته! آستین بِتَکان

مگر که بازشناسی ز یار، ماران را!

نه یار محرم و فرزند قدردانی که

به شانه‌اش ببری بغض روزگاران را

گذشت مهلت اسفند و باز دی آمد

دریغ و درد که گم کرده‌ای بهاران را

هزار زخم عمیق است بر تنت مادر

به خون نگاشته‌ای شعر بردباران را

چگونه از غم تو سر به کوه نگذارم؟!

که برده چشمِ تَرم آبروی باران

بپوش رخت عزا و بیار ساز عزا

بزن که گریه کنم بی کسیّ ایران را

جواد علیزاده کاریکاتوریست: … اقیانوس اشک هم جای خالی قربانیان مظلوم هواپیمای اوکراینی و نخبگان آینده‌ساز ایران را که در اثر خطای انسانی پدافند (پد آفت!) هوایی، جان باختند، پر نخواهد کرد. تسلیت مجدد به خانواده‌های داغدار جان‌باختگان و ملت داغ‌دیده ایران و به امید محاکمه مقصران و مسببان این فاجعه ملی

پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون: چه ایام تلخی و چه ایام سختی است. تن آدمی برای اصابت تیر و تفنگ ساخته نشده. لعنت به جنگ فشنگ و موشک، چقدر زود دیر می‌شود.

حسین کیانی کارگردان تئاتر: دوبیتیِ سیاه

“غم برغم و نم بر نم و گور از پی گوری

خاک از پی خاکی به سر و مُرده صبوری

ای ماه، تباهی ز چه رو روی نهاده است

وین مُلک شده خانه‌ی بوفِ کر و کوری!؟”

سروده شد برای تقدیم و تسلیت به مصیبت دیدگانِ این روزهای ایران‌زمین.

تهمینه میلانی کارگردان سینما: ما قبل از اینکه مهندس باشیم، کارگر باشیم، فیلمساز باشیم، نظامی باشیم و … انسانیم. همدلی با انسان‌های مصیبت دیده، وظیفه تک‌تک ماست. با بروز این فاجعه ملی، روان جامعه صدمه دیده است. کودکان و نوجوانانی که مدام از رسانه‌ها چنین اخبار خشنی می‌شنوند، از رشد طبیعی و انسانی خود بازمی‌مانند. ناامیدی از آینده، به‌ویژه در میان جوانان سرعت گرفته است. آنهم در میان صدها مشکلات مختلف؛ ازجمله مشکلات اقتصادی. برای بازگردان سلامت روانی جامعه، باید کاری کرد. فردا دیر است.

شهرام گیل‌آبادی کارگردان و مدیرعامل خانه تئاتر: نظام ارتباطی و رسانه‌ای کشور اعتبار خود را از دست داده است. برای یک رسانه هیچ سرمایه‌ای بالاتر از اعتبار آن نیست. متأسفانه سیاست‌های ارتباطی و رسانه‌ای غلط نه‌تنها اعتباری برای رسانه‌های مرجع نگذاشته است بلکه اصل اعتمادسازی در جامعه را کاملاً مخدوش کرده است. با توجه به دروغ‌ها، تعلل‌ها، مخدوش کردن واقعیات و نپرداختن به موضوعات مورد نیاز جامعه، رسانه‌های داخل کاملاً میدان را به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از مرزها واگذار کرده‌اند. وقتی هواپیما سقوط کرد هزاران حرف نامربوط شنیدیم به غیر از حرف اصلی، وقتی حمله موشکی صورت گرفت هزاران حرف نامربوط شنیدیم …در سقوط هواپیما مشاور رئیس‌جمهور آن‌قدر محکم نوشت و یا سخنگوی دولت به‌قدری با اطمینان حرف زد و یا رئیس هواپیمایی کشوری …امروز مردم حق دارند به همه چیز شک کنند. رادیو و تلویزیون پس از اعلام اصابت موشک به هواپیما حتی برنامه‌های خود را از فضای طبیعی و روتین خارج نکرد و همان برنامه‌های عادی ادامه پیدا کردند…هیچ اتفاق فرهنگی و جامعه‌شناسانه‌ای مهلک‌تر از مخدوش شدن نظام ارتباطی در جامعه نیست. این ضربه به پیکره کشور است و تبعات آن چیزی جز عدم اطمینان نیست. این روزها که چهره غم نفس همه را تنگ کرده است و همه با بغض و بی‌حوصلگی روزهایشان را سپری می‌کنند؛ هیچ چیز جز نظام ارتباطی راست‌گو نمی‌توانست تسکینی بر زخم‌های مردم باشد. این لحظات صدای کودکانی که پدران و یا مادرانشان را صدا می‌زنند در گوشمان می‌پیچد. کاش رسانه‌ها صدا مردم بودند و با صداقت بر هر آنچه دروغ و دروغ‌گویی خط بطلان می‌کشیدند. وقتی نظام ارتباطی در کشوری مخدوش می‌شود سرمایه اجتماعی آن کشور از دست رفته است. کشور برای مقابله با فساد، دروغ‌گویی و عدم صداقت نیاز به رسانه‌های شجاع، پیش رو و نقاد دارد. روزی که رسانه‌ها می‌خواستند صدای مردم باشند به سمت سکوت رانده شدند؛ کسانی شاید فکر نمی‌کردند در بزنگاه‌هایی کشور نیاز به همگرایی ارتباطی برای گذر از بحران‌ها دارد. امروز همان‌طور که مسئولین راست‌گو کیمیا شده‌اند رسانه‌های صادق هم نایاب شده‌اند. رسانه باید صدای صادق مردم باشد.

هدیه تهرانی بازیگر سینما: انتقام سخت از ماست؟! ای داد و بیداد چشمان ما به راه عافیت تو سفید شد این همه جان نثار عافیت توست.

ایمان افسریان نقاش: من در مراسم یادبود کشته‌شده‌های هواپیمای مسافربری شرکت می‌کنم تا به‌نوبه خودم همدردی کنم با بازماندگان آن فاجعه، و هم نفرت و انزجار خودم رو از بی‌لیاقتی و دروغ‌گویی تصمیم گیران اعلام کنم. اما به‌عنوان یک شهروند از هم‌وطنانم می‌خواهم در این مراسم یادبود از هر رفتاری که باعث تشدید و تکرار این چرخه خشونت شود بپرهیزند. و مانند حماسه تظاهرات سکوت سال ۸۸ با رفتاری مدنی در سکوت سوگواری و اعتراض کنند.

ای‌کاش این سوگواری و سوگواری مردم در روز دوشنبه گذشته، نقطه اتحاد و همدلی این دو گروه بزرگ اجتماعی شود. به نظر من تنها در این صورت است که خون این عزیزان بیهوده بر زمین نریخته است.

شهاب حسینی بازیگر سینما: درد استخوان سوز را می‌شناسم و خود را شریک دردِ دردمندان این واقعه‌ اسف‌بار می‌دانم.

رضا رشیدپور مجری: می‌آید مگر ای وطن! خون دل از اروند می‌آید مگر!

نوید محمدزاده بازیگر سینما و تئاتر: ما دقیقاً کجای تاریخ، کجای جغرافیا قرار گرفته‌ایم؟

امتیاز دهید
نقد و بررسی

سی‌امین برنامه از سلسله‌جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای خانه هنرمندان ایران برگزار شد

«ملاقات بانوی سالخورده»؛ روایت حمیدسمندریان از فروپاشی فضیلت سی‌امین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و

ادامه مطلب »