ابراهیم پشتکوهی،که این روزها نمایش جدیدی با عنوان عجیب «هملت پشتکوهی» بر صحنه تئاتر دارد، نامی مطرح و معتبر در عرصه هنرهای نمایشی است. او پیش از این با اجرای آثاری مانند «مثل آب برای شکلات»،«آخرین انار دنیا»،«مکبث زار»،«تنها خرچنگ خانگی لای ملافهها خانه میکند، اُتللو»، تماشاگران خود را شگفتزده کرده بود اما این بار او دست به غافلگیری بزرگی زده و با نمایش «هملت پشتکوهی» یکسره از تمام آثار پیشین خود،که معمولاً در فضای سوررئال و رئالیسم جادویی روایت و اجرا میشدند، آشنازدایی کرده تا برگ برنده دیگری برای مخاطب علاقهمند به آثارش رو کرده باشد.

«هملت پشتکوهی» نمایشی است در دسته کارهای رئالیستی که با شیوهی اجرایی بازیگران و فضایی که کارگردان روی صحنه ایجاد کرده، به یک نمایش ناتورالیستی بیعیب و نقص تبدیل میشود. ابراهیم پشتکوهی در این نمایش کانون خانواده را هدف گرفته تا با طرح شماری از بحرانهای روزگار دههی شصت کشور، به واکاوی مسائل و مصائبی بپردازد که امروز گریبانگیر جامعه است. اینجا با خانوادهیی طرفیم که در نگاه نخست، عادی و مشابه با غالب خانوادههای ایرانی به نظر میرسند اما به تدریج و با معرفی شخصیتها در طول نمایش، درمییابیم کاگردان به درستی و با دقت شخصیتهای خود را از طبقات و تفکرات مختلف اجتماعی در شهرهایی غیر از پایتخت گزینش کرده تا به صورت تلویحی و غیرمستقیم، منظور خود را با نمادگراییهای پنهان به خورد تماشاگر بدهد.گرچه قصه نمایش به قدری برای بیننده ملموس و آشناست و او را از آغاز تا پایان کار درگیر خود میکند که تماشاگر مجالی برای فکرکردن به نشانهگذاریهای پشتکوهی نمییابد و به لحاظ حسی و عاطفی کاملاً درگیر رویدادها و آدمها میشود. نکته جالب اینکه ابراهیم پشتکوهی با روایت هملتگونه خود از این خانوادهی بحرانزده، در بستر درامی معمایی و جنایی مخاطب را به کنکاش برای یافتن قاتل و سارق طلاها وا میدارد و هر بار نوک پیکان تردید را رو به یکی از شخصیتها میگیرد، ولی تماشاگر مدام رودست میخورد و حدس و گمانش غلط از کار درمیآید. در عین حال، هر کدام از اعضای خانواده با وجود خلوص نیت، مهربانی و اعتقادات سفتوسختی که به باورهای اجتماعی، مذهبی و خرافی خود دارند، بر تیغ دولبهی گناهکاری یا بیگناهی گام برمیدارند و هر کدام در لحظه خاصی از نمایش، نزد دیگران رسوا میشوند؛ دیگرانی که خود پاکتر از فرد خاطی نیستند! ولی مساله اینجاست که خانه از پایبست ویران است و ریشه این بدبیاریها و بدبختیها و ناکامیها، دقیقاً نتیجه عملکرد و مدیریت سرپرست خانواده (احمدآقا) است که همه او را امین و بزرگتر خانواده میدانند و کمترین شک و سوءظنی در خطاکاربودن او نیست.
فارغ از متن و محتوا، نمایش «هملت پشتکوهی» به لحاظ کارگردانی و بازی بازیگران، اثری است تحسینبرانگیز و مثالزدنی. هرچند پیش از این نمونههای اندکی مانند «زمستان 66» (محمد یعقوبی)،«خانواده آقای کرمی» (امیر اخوین) و «قصه ظهر جمعه» (محمد مساوات) با همین سبکوسیاق اجرا شدهاند، ولی این بار ابراهیم پشتکوهی نسخه کاملتر و دقیقتری از یک زندگی واقعی را پیش چشم تماشاگر مجسم میکند، چنانکه بیننده از نخستین مواجهه با صحنه، فراموش میکند در سالن تئاتر نشسته و خیلی زود حس میکند از پنجرهی خانهیی، زندگی خانوادهیی را دزدکی دید میزند! از این منظر نمایش «هملت پشتکوهی» نه چیزی شبیه به زندگی،که دقیقاً اجرای یک زندگی حقیقی است و تماشای آن بر هر فرد ایرانی الزامی!
ابراهیم پشتکوهی با اجرای این تئاتر بهیادماندنی، بخش مهم و مغفولماندهیی از توانمندیهای خود را در نمایشنامهنویسی و کارگردانی به معرض نمایش و قضاوت گذاشته است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت.
این نمایش را میتوانید هر روز غیر از شنبهها، در سالن چهارسوی مجموعهی تئاترشهر تماشا بکنید.