احمدرضا حجارزاده:
كيومرث پوراحمد نامی آشنا در سینماست كه غالب مخاطبان هنر هفتم را بيدرنگ به ياد ساختههاي دیدنی و اثر فراموشنشدنياش در تلويزيون،«قصههاي مجيد» مياندازد، ولي كمتر كسيست كه پوراحمد را بشناسد و بداند او در نوشتن هم دستي بر آتش دارد و تازه در اين حرفه، جديتر و حتي بهتر از فيلمسازي عمل ميكند.
در واقع پوراحمد به همان اندازه كه در سينما محبوب و مشهور است، در حوزه ادبيات و نويسندگي نيز چيرهدست و ماهر است. اين كارگردان سينما سالها در ماهنامهی فيلم به مناسبتهاي گوناگون مطالبي مينوشت كه بسيار شيرين و خواندني بودند. پوراحمد عاشق سينماست و براي رسيدن به عشق ديرينه خود، مسيری ناهموار و دشوار را پشت سر گذاشته است. هرچند زندگي شخصياش هم فراز و فرودهاي جالبي داشته كه او را برابر ناملايمات و ناكاميهاي زندگي، صبور و آبديده كرده. او در کتاب زندگینامه خود، تمام سرگذشتش را از بدو تولد تا شماری از فيلمهایي كه ساخته، به شكل يك اتوبيوگرافي فوقالعاده جذاب در كتابي گردآوري و چاپ كرده است.
«كودكي نيمهتمام» شرح حال ماجراهايي است كه باعث شده امروز پوراحمد را بيشتر به عنوان يكي از معتبرترين فيلمسازان حوزه كودك و نوجوان بشناسند، چون اصلاً او كار خود را با ساخت فيلمهاي كودكانه يا موضوع كودك از كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان شروع كرد و حتي يكي از زيباترين فيلمهايش «خواهران غريب» با آنكه مخاطبان بزرگسال را هم سر ذوق ميآورد، ولي در اصل فيلمي موزيكال برای كودكان است.گرچه طی سالهاي گذشته، اين فيلمساز اصفهاني به آهستگی از حوزه تخصصياش فاصله گرفته و به سينماي عامهپسند بزرگسالان و موضوعات خاص رو آورده است. اين اتفاق از فيلم «شب يلدا» شروع شد و تا اکنون ادامه پيدا داشته است.
«كودكي نيمهتمام» روايتي مستندگونه دارد كه به مدد قلم تواناي پوراحمد، اين روايت خشك و نچسب نيست، بلكه گرم و صميمي از كار درآمده و بيش از آنكه حس بشود مشغول خواندن سرگذشت يك انسان واقعي و زنده هستيم، انگار يك رمان ايراني ميخوانيم. پوراحمد در زندگينامهاش عكسهاي كاري و خانوادگي خود را هم به فراخور حسوحال متن، هر کجا كه فرصتی دست داده،گنجانده تا خواننده تصوري از شكل وضعيت زندگي او و تصوير آدمهايي كه در متن، شرح حالشان را ميخواند داشته باشد. اين نوشته پوراحمد ميتواند براي دو قشر از علاقهمندان به مطالعه قابلتوجه و مناسب باشد؛ نخست عامه مردم و همه كساني كه به خواندن رمان و قصه علاقه دارند و ديگر، اهالي سينما و افرادي كه دوستدار سينما هستند، زیرا بخش عمده كتاب به مرور كارنامه فيلمسازي پوراحمد و تجربهاندوزيهايش در پشت صحنه فيلمها و دستياري كارگردانهايي نظير نادر ابراهيمي و عباس كيارستمي اختصاص دارد. اين كتاب بنا بود اول يك مصاحبه طولاني با پوراحمد باشد، از كودكي تا زمان معاصر. اين فكر سال 71 و همزمان با پخش تلويزيوني «قصههاي مجيد» توسط مسعود مهرابي (منتقد فيلم) شكل گرفت اما آن فكر گرچه انجام شد، ولي به مرحله چاپ نرسيد تا اينكه پوراحمد تصميم گرفت مجموعهگفتههايش در مصاحبه را به شكل يك زندگينامه بازنويسي بكند.

«كودكي نيمهتمام» دو بخش كلي دارد: اول، زندگي پوراحمد،كه اين بخش به 21 فصل كوتاه و بلند تقسيمبندي شده و دوم، با عنوان «فيلمها» كه تاريخچه فيلمسازي پوراحمد از آغاز تاكنون است. پوراحمد كتاب را به سه دخترش، پگاه، پرديس و مريم تقديم كرده است.
در فصل نهم از بخش اول كتاب، با عنوان «پرده بسته ميشود»،كيومرث پوراحمد نوشته:
«به دليل حجم زياد كارهاي خانهاي پراولاد، مادر نمازهايش شتابزدهتر از آن بود كه بتواند بعدش قرآن بخواند. بنابراين تنها قرآن موجود در خانه، همه سال توي رف دور از دسترس ميماند. هر نوروز نهاده ميشده بر سفره هفتسين و دوباره برگردانده ميشد آن بالا.كتاب ديگري كه در خانه وجود داشت همان ديوان حافظ كهنه كهنه بود كه گفتم. غير از اين دو كتاب، نه كتاب ديگري در خانه بود، نه هيچ روزنامهاي، نه هيچ مجلهاي. نه در خانه ما،كه در خانه دوست و آشنا و فاميل هم ـ تا آنجا كه ديده بودم ـ هيچوقت نه كتابي در قفسهاي ديده بودم، نه دست كسي، نه حتي در دست معلمين مدرسه. معدود كتابفروشيهاي اصفهان در خيابان چهارباغ متمركز بود. تا دوازدهسالگي ـ كه پايم به چهارباغ باز نشده بود ـ لوازمالتحريرفروشي ديده بودم، ولي كتابفروشي هرگز. به اين ترتيب تا آن سنوسال تصورش را هم نميكردم غير از كتابهاي درسي،كتاب ديگري در عالم وجود داشته باشد».