اگر میخواهید بدانید چگونه با خلق و نشر ایدههای خلاقانه به فردی تاثیرگذار تبدیل بشوید، پا در «شاهراه تاثیرگذاری» بگذارید. با مطالعهی کتاب «شاهراه تاثیرگذاری» وارد مدرسه نویسندگی میشوید؛ مدرسهای که در کلاسهای آن نکات گوناگونی دربارهی برندسازی شخصی از راه خواندن، نوشتن و تولید محتوا میآموزید.
شاهین کلانتری، نویسندهی این کتاب در بخش پیشگفتار از چگونگی پشت سر نهادن چالشها و مصائبی میگوید که در دورهی نوجوانی با آنها دستوپنجه نرم کرده؛ از میزان علاقهاش به کشیدن کاریکاتور و ارسال آثارش به مجلات و روزنامهها، از دورانی که به دلیل مشکلات پیشآمده در خانه و اختلافات پدر و مادر، به هنر و مطبوعات پناه برده است. او پس از تلاش و کوشش فراوان در این مسیر، بخشی از دانستهها و تجربیات این سالیان را در این این کتاب گرد هم آورده است.
کلانتری فعالیت در عرصهی هنر و رسانه را از سال ۱۳۸۴ آغاز کرد. اولین اثرش همان سال در مجلهی طنز و کاریکاتور به چاپ رسید. پس از آن بیش از یک دهه در مطبوعات کار کرد.کاریکاتور کشید. مقاله نوشت و در نهایت دبیر و سردبیر شد. چند سالیست که مدرسهی نویسندگی را اداره میکند و سخنرانی، مشاوره، تدریس و تولید محتوا بخش عمدهی فعالیتهای او را تشکیل میدهد. اولویت کلانتری در مسیر آموزش، ارتقای مداوم «دورهی آنلاین نویسندگی خلاق» است.
سرآغاز یکی از بخشهای کتاب، این جملهی «گابریل گارسیا مارکز» است:«مینویسم تا دیگران به من عشق بورزند».
پرداخت خلاقانهی کتاب و عمق و تنوع موضوعات آن نشان از کوشش نویسنده برای دریافت چنین عشقی از سوی خواننده است. این کتاب به خواننده کمک میکند بهتر مطالعه بکند و از آموختههایش بهرهی بیشتری ببرد و از این رهگذر برای تبدیلشدن به فردی تاثیرگذار برنامهی منظمی داشته باشد؛ فاصلهی مغز و دستش را کم بکند تا راحت و خلاقانهتر بنویسید، ایدهها و افکارش را در سطح گستردهتری همرسانی بکند، جامعهی هدف خود را بشناسد، مخاطبان و معاشران تازهای بیابد و در نهایت برند شخصی خود را بسازد و قصهی زندگیاش را به روایتی الهامبخش تبدیل بکند.
در ابتدای کتاب، پنجرهای به روی خواننده گشوده میشود که در هر گوشهاش عنوانی خاص جای گرفته است. هر یک از قطعات کتاب، در ارتقای یک یا چند گوشه از این پنجره، به ما ایده میدهد. این چهار عنوان عبارتند از: افکار.گفتار. نوشتار. رفتار.
شاهین کلانتری مینویسد:«میشد گفتار و نوشتار را یکی کرد اما بهزعم من، یکیکردن این دو بیدقتی میآورد و ما را از توجه جدیتر به هر یک دور میکند. هر کدام از این چهار تا بر یکدیگر تاثیرگذارند و نمیتوانیم هیچکدام را جدا از هم بدانیم. میزان تاثیرگذاری ما در گروِ هماهنگی این چهار ضلع است».
«شاهراه تاثیرگذاری» حاصل کسب چند سال تجربه، تدریس و انجام تمرینهایی است که نتیجهاش گذر از چالشها و دشواریهاییست که علاقهمندان به حوزهی نویسندگی و هنر نوشتن با آنها روبهرو هستند.کتاب با چرایی آغاز میشود. اینکه «چرا میخواهیم وارد این مسیر نه چندان آسان بشویم و تولید محتوا انجام بدهیم؟» دغدغهی بسیاری از کسانیست که با عشق به نوشتن وارد این عرصه میشوند اما جواب قانعکننده و محکمی برای این چرایی ندارند.
کلانتری در اینباره مینویسد: بیش از ۹۰ درصد افرادی که با آنها گفتوگو میکردم، دغدغهی تاثیرگذاری داشتند؛ تاثیرگذاری به شیوهای که نخست، زندگی خود شخص را بهبود ببخشد و سپس تاثیری ماندگار روی دیگران بگذارد و چنین تاثیری پس از مرگِ محتواگر نیز جاوید بماند. فراموش نکنیم که چرا میخواهیم محتوا تولید کنیم. نیچه گفته بود:«کسی که چراییِ زندگی را دریافته است، با هر چگونهای خواهد ساخت».
از خان اول یعنی چرایی که بگذریم وارد مسیر اصلی شاهراه و گذر از خانهای بعدی میشویم و صد البته کسانی این گذرگاه را به سلامت و با دست پر طی خواهند کرد که یکباره از خان یکم به خان هفتم نپرند. در مسیر یادگیری صبور و شکیبا باشند و دچار کمالگرایی نیز نشوند.
سه نکتهی حائز اهمیت که در کتاب بدان اشاره شده:
۱. یابندگیِ مخاطبان خاص/ شاید محتوای ما در میان هیاهوی رسانههای زرد نادیده بماند اما نگران نباشیم، نسل مخاطبان خاص هرگز منقرض نمیشود. آنها ما را خواهند یافت.
۲. تکرار برای مخاطبان کمتوجه/ مخاطب را نباید نادان فرض کنیم اما غالباً بهتر است او را کمتوجه بدانیم و برایش نکات مهم را بجا و با بیانهای متفاوت تکرار کنیم.
۳. برای مخاطبانمان بنویسیم، نه برای رقبایمان.
«شاهراه تاثیرگذاری» برای افرادی که در مسیر نویسندگی و تولید محتوا دچار تشویش و نگرانیاند مانند چراغ راهنمایی عمل میکند که با ایجاد نظم و ساماندهی در چهارراه مغز و ذهنشان واقع شده است. علاقهمندان به این حیطهی هنری با تکیه بر نظم و پشتکار میتوانند قدم در «شاهراه تاثیرگذاری» بگذارند و برای تبدیلشدن به یکی از افراد تاثیرگذار روزگار خود بکوشند.