ماریا آذری (کارشناس ارشد مديريت جهانگردي ـ بازاريابي جهانگردي)

اصطلاح «گردشگری انبوه» (Mass Tourism) برای تورهای از پیش برنامهریزیشده و گروههایی از مردم که با اهداف مشابه (تفریح، گشتوگذار و…) با هم سفر میکنند و در یک بازه زمانی خاص، مکان گردشگری را پر کرده و جمعیت بازدیدکننده از حد ظرفیت آنجا بیشتر شده و در قالب تور به مقصد یک مکان یا به منظور تفریح ساماندهیشده باشند، به کار میرود. از نمونههای ملموس داخلی این شیوه گردشگری میتوان به سفرهای بسیاری از هموطنان به استانهای شمالی در روزهای تعطیلات کشور خودمان و از مصادیق خارجی بارز آن در عرصه گردشگری بینالملل به سفرهای تفریحی با کشتیهای کروز، بازدید میلیونی گردشگران از دیزنیلند (Disney Land)، شرکت در رویدادها (events) در سطح بینالمللی مانند بازیهای المپیک یا جشنواره مردگان در مکزیک و بسیاری نمونههای دیگر اشاره کرد.
عصر طلایی گردشگری انبوه که متخصصان گردشگری آن را زاییده صنعتیشدن، دموکراسی، مصرفگرایی و جهانیسازی میدانند در سالهای اولیه قرن بیستم بر کل صنعت تسلط داشت.گردشگری در نتیجه افزایش ثروت، علاقه و نگرشهای بهروز شده و بهبود و پیشرفت در حمل و نقل به مردم اجازه داد تا به صورت دستهجمعی سفر کنند. در واقع تولید انبوه و مصرف انبوه، منطق آن دوره بود.گرچه ریشههای آن به قرن هجدهم بازمیگردد اما سفر هنوز برای عوام تازگی داشت و ویژگی همگن تقاضا منجر به تولید محصولات استانداردشدهای شد که میتوانست برای همه مناسب باشد (Erkan Sezgin,2011 & Medet Yolal) گردشگری انبوه در ابتدا در انگلستان در نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز شد و بیتردید وجود خود را مدیون توسعه فناوریهای حمل و نقل و همچنین تلاشهای فردی یک کارآفرین انگلیسی به نام توماس کوک، بنیانگذار گردشگری انبوه است. (Poon,1993:30) او با استفاده از قطار بخار و کشتی برای حمل و نقل، تورهای بسته بینالمللی را به سه مقصد از جمله خاور دور، هند و آمریکا در سال 1862 ترتیب داد. تا سال 1897، توانست به رقم 20000 گردشگر در سال برسد.

این امر اتفاقی نیست که گردشگری انبوه اولینبار در انگلستان توسط یک کارآفرین انگلیسی سازماندهی شد.«قطار بخار» در بعد فناوری و «ساعت کاری سنگین» انعطافناپذیر در ابعاد جامعهشناختی از دلایل اصلی شکوفاشدن این انقلاب صنعتی به شمار میروند. با اینحال، بهتر است که از نیمه دوم قرن 19 و حتی نیمه اول قرن 20 بهعنوان «دوران نوزادی» گردشگری انبوه یاد کنیم (Poon,1993:.31) نیازهای اوقات فراغت طبقات کارگر نیز توسعه گردشگری انبوه را تسهیل کرد. عواملی که راه را برای گردشگری انبوه برای عصر طلایی آن باز کرد، تغییرات فناوری، تولید و مدیریت در پیشرفت است. دو مثال بسیار اساسی برای چنین شبیهسازیهایی، اروپا و ایالات متحده آمریکا هستند که به عنوان دو بازار تقاضای پیشرو صنعت گردشگری نیز شناخته میشوند. هتلهای زنجیرهای، خطوط هوایی، سفرهای کاری، سفرهای دریایی و استراحتهای کوتاه عواملی بودهاند که به توسعه گردشگری انبوه ایالات متحده در پیشرفت کمک کردهاند. با توجه به دلایل ذکرشده نمیتوان نتیجه گرفت که گردشگری انبوه همواره در یک جهت و شیوه گسترش یافته است. هسته گردشگری انبوه در اروپا از پکیج تورهای ارزانتر تشکیل شده که توسط اپراتورهای تور و پروازهای چارتر ترتیب داده شده است. هتلهای زنجیرهای آمریکایی با محصولات استاندارد در سراسر جهان گسترش یافته است.گرچه توسعه گردشگری انبوه هم در اروپا و هم در آمریکا مراحل مختلفی را تجربه کرد اما توسعه جهانی آن در دو بخش قابل بررسی است. ساختار اول تعطیلات افراد کمدرآمد یا متوسط است. تعطیلات آنها به دریا، خورشید و شن و ماسه (Sea Sun Sand) متمایل است. ساختار دوم در گردشگری انبوه،گردشگری فرهنگی است. دامنه فعالیتهای گردشگری فرهنگی شامل استفاده از داراییهای میراث فرهنگی مانند مکانهای باستانشناسی، موزهها، قلعهها، کاخها، بناهای تاریخی، بناهای معروف، خرابهها، هنر، مجسمهسازی، صنایع دستی،گالریها، جوامع قومی، ساختمانهای مذهبی و دیگر ویژگیهایی است که نشاندهنده مردم و فرهنگ آنهاست (میلر،1997).
سطح درآمد گردشگران فرهنگی در مقایسه با سایر گردشگران بیشتر است. اساساً تورهای فرهنگی توسط تورگردانان متخصص برگزار میشود.گردشگران فرهنگی در هتلهای شهری اقامت میکنند و خدمات مقصد معمولاً توسط اپراتورهای تورهای ورودی مستقل و راهنمایان به کار گرفته شده توسط این اپراتورهای تور ارائه میشود.
با اینحال، اینکه آیا تاثیرات گردشگری انبوه مثبت است یا منفی، خود مستلزم تحقیقات بیشتری است،گرچه این شیوه از سفر میتواند اثرات منفی و نیز مثبت خود را داشته باشد. این موضوع بستگی کامل به آن دارد که آیا مدیران گردشگری در یک شهر، منطقه یا کشور به دنبال گردشگری پایدار هستند یا خیر.
در پایان اینکه جهت توسعه هرچه باشد،گردشگری انبوه به اکثریت اجازه میدهد از تعطیلات، سرگرمیها و تعطیلات لذت ببرند.گرچه پون (1993) مدعی شد که گردشگری تغییر کرده و به «گردشگری جدید» تبدیل شده و گردشگری انبوه دوران طلایی خود را به پایان رسانده اما میتوان نتیجه گرفت که گردشگری انبوه همچنان محبوب است و تا زمانی که جدید باشد، همچنان بر گردشگری صنعتی مسلط است.