یادداشت یک هنرمند خوش‌نویس در ستایش هنر خوش‌نویسی/ نیابد کسی گنج نابرده رنج

ندا قزوینه:

هرچه روزها می‌گذرد،گویی عطشی دارم که سیراب نمی‌شوم، مانند بی‌قراری شده‌ام که تنها با در دست‌گرفتن قلم قرار می‌یابم. شاعر بزرگ «سعدی» می‌فرمایند:«شمایل تو بدیدم، نه عقل ماند و نه هوشم» و این جمله را یک خوشنویس به خوبی می‌تواند درک بکند. آن‌چه جالب توجه است این‌که به وجودآورنده‌ی آن شمایل خودت باشی و توفیق این استعداد را خداوند خالق در دستانت قرار بدهد؛ همان استعدادی که از کودکی در طراحی خط و نقاشی بدون آموزش داشتم اما لازمه‌ی هر استعدادی نبوغ آن است، بدین معنی که آن استعداد را با تلاش‌مان و متمرکز شدن و زمان‌گذاشتن برایش بروز بدهیم و شکوفا بکنیم.

خوش‌نویسی تحولی شگرف در من ایجاد کرده، به گونه‌ای که تنها اولویت من بین دیگر علایق و کارهایم (نقاشی و طراحی) شده. به راستی تو چیستی که من این‌گونه بی‌تابم؟ بیننده و مخاطب خوش‌نویسی که در این عرصه‌ی هنری دستی ندارد اما علاقه‌مندند تنها نتیجه‌ی کلی یک بیت، سطر و قطعه را می‌بیند، در حالی‌که برای هر مفرد (حرف) بسیار تمرین شده و زمان برده تا به آن فرم و شاکله‌ی دقیق دربیاید. به نظرم باید گذری کرد بر به سخن فردوسی حکیم:«نیابد کسی گنج نابرده رنج». شور و عشقی که در یک خوش‌نویس به وجود می‌آید، به گونه‌ایست که هرگز نمی‌توان قلم را از خود رها کرد،گویی مرکب و قلم هم‌دم و هم‌نشین همیشگی‌اش شده‌اند و کاغذی که بر آن تحریر می‌کند، انعکاسی از صفای دل و صفای خط اوست. هرچه به دوره‌های بالاتر هنر خوش‌نویسی می‌رسیم، شور و شوقی بیش‌تر از پیش می‌یابیم و در عین حال متوجه سختی بیش‌تر در نهایت زیبایی‌اش می‌شویم. یک خوش‌نویس می‌داند که هرگز در هنر خوش‌نویسی پایانی وجود ندارد، بلکه هر روز که می‌گذرد، شروع یادگیری ایده‌پردازی جدید است. چه زیباست که این یادگیری  تو را پایبند به صبر می‌کند. تو را متعهد به استمرار در نوشتن می‌کند،گویی خودش یک درس زندگی‌ست؛ زندگی‌ای که بر پایه‌ی عشق، صبر و تعهد و توجه ایجاد شده. آرامش حاصل از این چارچوب زندگی ستودنی‌ست.

بین قالب‌های خوش‌نویسی،کتابت‌نویسی بی‌نهایت برایم شیرین و جذاب است.گویی زمان را از دسترس‌ات خارج کرده و تمام توجه و حواست پی نوشتن است و آن‌گاه که کتابت یک غزل، حکایت، متن ادبی، شاهنامه و … را به پایان می‌رسانی، لوحی زیبا پدید آوردی که هرچه بنگری در آن،کم است. توجه داشته باشیم یک خوش‌نویس می‌تواند در زمانی بسیار کوتاه حداقل‌های این هنر پر از چالش را بیاموزد و برعکس. چندین سال بی‌انگیزه و بی‌توجه بنویسد و به هیچ کامیابی نرسد؛ چراکه آن دسته از افراد مستعد که در مدت‌زمان اندک به این توفیق دست می‌یابند، دارای توانایی بالقوه هستند و تمرین مستمر و با دقت دارند که یکی از عوامل به اصطلاح خوشنویسان، دست قوی‌داشتن و خط دارای پختگی و صاف‌شدن می‌شود. به نظرم دوره‌ی خوش‌نویسی مانند خوانش کتابی‌ست، با این تفاوت که خوش‌نویسی نوشتن می‌طلبد. در واقع کتابی که یک خواننده ممکن است زمان طولانی صرف خواند آن بکند، بدون دقت و آن‌که چیزی از آن بهره گرفته باشد و برعکس، فردی دیگر در مدت‌زمانی کوتاه اما با دقت و توجه بسیار کتاب را خوانده و بهره‌ی لازم را برده و از جهتی شبیه به پازلی به‌هم‌ریخته که بستگی به هوش فرد دارد در چه مدت‌زمانی پازل و جورچین را مرتب بکنی. معیار خط عیارش است، نه مدت‌زمانش.

بهتر است بگویم  حیات خوش‌نویسی مستلزم عشق و تمرین است، چون تا عشق و توجه‌ای نباشد، نتیجه‌ی مطلوبی حاصل نمی‌شود و فقط مشق‌کردن است و بس. قلم و مرکب جزیی از کالبد خوش‌نویس است. هرچه این کالبد را مورد توجه بیش‌تر قرار بدهیم، در نهایت مانند الماس تراش‌خورده‌ای صیقل داده شده زلالی و عیار بالای خط را می‌توانیم تشخیص بدهیم. باید در این مسیر پررمز و راز در انتخاب استاد دقت لازم را داشته باشیم، زیرا یک استاد، راهنما و مشاوری‌ست که می‌تواند شما را به پیشرفت و صعود برساند. انرژی مثبتی باشد یا این‌که مانع صعود و خارج‌شدن از هدف‌تان بشود، در آموزش کوتاهی بکند و از انتخاب خود پشیمان بشوید. چه بسیارند اساتیدی که بحق شایسته‌ی لفظ استادند، منصفند، بی‌منت از دل و جان برای هنرجو با کلامی خوش تجربه‌شان را به درستی انتقال می‌دهند و در مقابل، اساتیدی که برای بهره‌بردن از آموزش باید تابع و هم‌رای آنان بود. بعضی مستقل نیستند و وابسته‌اند. بعضی طمع دارند، نه هدف. بعضی حسادت دارند و خودبین و بقیه را به چشمِ برده می‌بینند و به دور از اخلاقند که با چرب‌زبانی در دل‌شان جایی داشته باشی.گرچه مسیر موفقیت در هر عرصه‌ای به خود فرد بستگی دارد که با پشتکار و همتی بلند می‌توان به این مهم دست یافت.

خط هنری قدسی‌ست و قلم ذات هنر است که خداوند در قرآن از آن یاد کرده و سوگند به قلم و آن‌چه به سبب قلم (يا با قلم) مى‌نويسند، آن قلم و مركّب از نور است؛ و لوح نيز از نور است.

4.5/5 - (13 امتیاز)