فیلم محبوب زنان
فیلم «کریمر علیه کریمر» (kramer vs Kramer) محصول سال 1979، اقتباسی است از رمانی با همین نام نوشتهی «آوری کورمن» به کارگردانی «رابرت بنتون» و بازیگرانی چون داستین هافمن، مریل اسریپ و جاستین هنری که داستانی ملودرام و خانوادگی را به نمایش میگذارد/ این فیلم با هزینهی 8 میلیون دلاری و گیشهی 107 میلیون دلاری در بسیاری از کشورهای جهان مطرح شد و 5 جایزه و 3 نامزدی را در کارنامه خود ثبت کرد.
«کریمر علیه کریمر» در زمان پخش میان زنان به شدت محبوب شد، چون با شخصیت زن فیلم همذاتپنداری کرده بودند. فیلم، داستان زنی آسیبدیده است که بر اثر فشارهای ناخواسته از طرف شوهرش، صبرش لبریز میشود و با احساس گناهکاری خانه را ترک میکند.
در دقایق ابتدایی فیلم، مادر مهربانی را میبینیم که در حال شببخیرگفتن به پسرش است. به طور همزمان پدری که برای رییس خود لطیفه تعریف میکند و رفتن به خانه و دیدن پسرش پیش از خواب برای او اهمیتی ندارد!

شاید اگر این فیلم را سال 79 میدیدیم، حسوحال دیگری داشت، زیرا مریل استریپ در آن زمان طوری که ما امروز میشناسیم، مطرح نبود و دیدن زنی که دو دقیقه در ابتدای فیلم حضور دارد و ناپدید میشود و تا اواسط داستان او را نمیبینیم، حسی برای ما ایجاد نمیکرد، ولی ما الان میدانیم که چنین کاراکتری (زنی که نسبت به خانوادهاش بیاهمیت باشد) در خور مریل استریپ نیست؛ مریل استریپی که نقشها را برای او میسازند! با اینحال دائماً منتظر بازگشت باشکوه او هستیم.
در بخش دیگر ماجرا، داستین هافمن حضور دارد؛ مردی که خودش را وقف شغلش کرده و در کارش بسیار موفق است اما آیا توانسته پدر خوبی هم باشد؟ او حتی نمیداند پسرش در چه کلاسی درس میخواند یا چه ساعتی باید به مدرسه برود! او به هیچ عنوان شوهر خوبی هم برای جوانا نبوده. در سکانسی از دادگاه، وکیل جوانا را بازخواست میکند که آیا تد در این سالها شوهر خوبی بوده؟ و نتیجه واضح است. شاید در نیازهای اولیه و مادی موفق بوده اما فقط در همین حد. بعد از اتفاقات این چند ماه و کلنجارهای تد با بیلی، حالا او پدر متفاوتی شده و جای مادر را برای پسرش پر کرده و اینبار اوست که به بیلی شببخیر میگوید.
تا اینجای داستان میشود گفت تد و جوانا به یک اندازه به پسرشان وابسته شدند و چالش اصلی، یعنی دادگاه تازه شروع شده است.
پیام فیلم بحثیست که هنوز هم مطرح است؛ اکثر مردها خودشان را وقف کار میکنند و تفریحی در زندگیشان ندارند. از طرفی زنها با وجود زحماتی که کشیدند و مدارکی که کسب کردند، در خانه راکد میمانند و پیشرفتشان پس از ازدواج متوقف میشود. نکته اینجاست که هر دو طرف از یکدیگر چنین انتظاراتی دارند و همیشه هم به درک متقابلی مانند تد و جوانا نمیرسند.
در فیلم میبینیم که حتی قاضی نمیتواند تصمیم درستی بگیرد و در آخر تصمیمی که خودشان میگیرند بهتر است. میتوان گفت مارگارت در داستان نقش کلیدی داشت. در واقع او زندگی بعد از طلاق را به نمایش میگذارد که با وجود تمام اتفاقاتی که خواهد افتاد، او هنوز مادر پسرش است و آن پیوند ناگسستنی که با هم دارید، در حقیقت فقط با مرگشان شکسته میشود!
تاثیر مارگارت در فیلم به ترتیب، اول از همه او باعث جدایی این دو میشود، حضور مهم دیگر توی دادگاه که به جوانا اصرار میکند تد دیگه آن آدم سابق نیست، و در آخر دقیقاً لحظاتی پیش از اعلام نتیجه دادگاه به تد خبر میدهد که او و همسر سابقش پیش هم برمیگردند. در واقع به بیننده امید میدهد مهم نیست نتیجه چه میشود، او هنوز هم پدر بیلی است.
از دیگر ویژگیهای این فیلم، هنر بازیگری داستین هافمن است. در یکی از سکانسها، تد و جوانا در رستورانی نشستهاند و صحنهای احساسی رخ میدهد، یعنی پرتکردن لیوان که از پیش با مریل استریپ هماهنگ نشده بود و او واقعا میترسد.
مریل استریپ و جان کازال دوستان نزدیکی بودند که مرگ کازال ضربه روحی سختی به استریپ وارد میکند. در زمان فیلمبرداری هم زمان زیادی از این اتفاق نگذشته بود و اینگونه است که هافمن پیش از برداشت سکانس رستوران، مدام اسم کازال را جلو مریل استریپ میآورد و نتیجه هم میگیرد و سکانس زیبایی به وجود میآید. از طرفی هافمن با جاستین هنری، بازیگر نقش بیلی هم رابطه خیلی خوبی داشته و میگویند واقعاً مانند پدر و پسر بودند و وقت زیادی را با هم میگذراندند. در آخر هم هنری نامزد جایزه اسکار میشود اما بعد از این فیلم دستاورد دیگری ندارد. به عبارتی این هافمن بود که از همبازیهایش بازی گرفت و حضورش این اثر را چند پله بالاتر برد.
در قیاس با نمونههای سینمایی، نزدیکترین فیلمی که میشود در چند سال اخیر به سوژه «کریمر علیه کریمر» نزدیک دانست که دوباره به همین مساله پرداخته، فیلم «داستان ازدواج» (2019) با بازی اسکارلت جوهانسون است که فیلم موفقی هم بود.
