تایید «تب» برای محتوای غیرمتعارف و جهانیاش
در نشست دوشنبههای نقد تئاتر منتقدان کانون ملی ضمن تایید اجرای نمایش «تب» به کارگردانی رویا کاکاخانی به ذکر نکاتی برای بیان بهتر و همچنین ایرادهای احتمالی کار پرداختند.
در این نشست،که روز دوشنبه 10 مردادماه در تالار مشاهیر تئاترشهر با حضور جمعی از علاقهمندان برگزار شد، رضا آشفته، منتقد و پژوهشگر ضمن پرداختن به زندگی نویسنده «تب»، والاس شان آمریکایی گفت:«ما با یک نویسنده غیرمتعارف از آمریکا همراه میشویم.کسی که خلاف آمد سیاست حاکم بر آمریکا نوشته و برخی از متنهایش هنوز در آمریکا اجازه اجرا نگرفتهاند و برخی هم پس از سالها از چنین امکانی برخوردار شدهاند. او به لحاظ محتوایی و نه شکلی غیرمتعارف است و در تب نیز باز بر این غیرمتعارفبودن دارد اشاره میکند، چنانچه نویسندگان دیگری همچون یوجین اونیل، تنسی ویلیامز، و آرتور میلر نیز هر یک به گونهای بر جهان سرمایه چه به لحاظ نگاه جامعهشناسانه همانند اونیل و میلر و چه به لحاظ روانشناسانه همچون ویلیامز خرده گرفتهاند و در جاهایی تابع سیاست حاکم بر آمریکا نبودهاند و مثال «مرگ فروشنده» میلر آشکارترین متن مخالف با سرمایهداری است که باعث تبعید این نویسنده از آمریکا به فرانسه شد. والاس شان نیز از پی این نویسندگان به نام بر آنست که غیرمتعارفبودنش را بنا بر مطالعات تاریخی، فلسفی و اقتصادیاش مضاعف گرداند».

درام سیاسی
علی جعفری، منتقد تئاتر در این نشست گفت:«آنچه از متن در این نمایش اجراشده نسبت به نمایشنامه اصلی والاس شان خلاصه شده و بخشهایی از نمایشنامه که حاوی اطلاعات قابل توجهی از داستان است به دلایل مختلف از جمله ممیزی حذف شده. این عمل بخشهایی از اجرا را دچار سکون کرده و گاه حتی از بیان دقیق پاره از لحظات نمایشنامه و داستان الکن کرده است.
او در ادامه به تفاوت آنچه درام سیاسی نامیده میشود در امریکا و ایران اشاره کرده و گفت: درام سیاسی آمریکا در آمریکا مملو از اشارات صریح و سرراست است تا جایی که گاه در نظر برخی حتی متهم به سطحینگری میشود؛ در حالیکه اگر به وجود برخی نمایشنامههای سیاسی در ایران به ویژه در دهههای چهل و پنجاه قایل باشیم نمایشنامهنویسان ما هیچگاه مستقیم حرف نمیزنند و معمولاً پیچیده در لفافه و با استفاده از اشارات و تمثیلات مفاهیم مورد نظر را منتقل میکنند.
جعفری در بخش دیگری به سیر تطور و فعالیتهای والاس شان اشاره کرد و گفت: والاس شان همواره و بیش از هر چیز خود را به عنوان یک استندآپ کمدین معرفی کرده و به ویژه در سالهای جوانی مطابق آنچه در استندآپ کمدی امریکایی بیشتر مرسوم است نگاه خود را معطوف به نقد نظامهای اجتماعی، تربیتی و ارتباطی شهروند امریکایی کرده است، به همین دلیل جامعه مذهبی عموماً کاتولیک آمریکا که جامعهای سنتی است با نگرانی از تغییراتی که ممکن است آثار او در روابط اجتماعی و تربیتی مستقر پدید آورد گاه حتی روبهروی اجرای آثار این هنرمند ایستاده و بعدتر که نگاه والاس شان بیشتر سیاسی شده و به نقد جامعهی سرمایهداری امریکا روی آورده است، سیاستمداران روبهروی اجرای آثار او قرار گرفته و گاه حتی از اجرای آنها ممانعت کردهاند. نمایشنامه «تب» به نقد نظام سرمایهداری و عملکرد کشورهای سرمایهدار که به فقیرترکردن سایر کشورها منجر میشود میپردازد.
در حوزه اجرا تلاش کارگردان این بوده که نمایشنامه را هرچه بیشتر به سمت اجرای کلاسیک تئاتر سوق بدهد. استفاده از ابزارهایی همچون دکور و اکسسوار، طراحی نور، لباس و موسیقی و اجرا در سالنی همچون تالار قشقایی که شناسنامه و تعریف مشخصی دارد نشانههایی از این نگرش کارگردان به شیوه اجرای نمایشنامه تب است، در حالیکه به نظر میرسد نمایشنامه راه دیگری را برای اجرا نشان میدهد. تب انسانی را توصیف میکند که حتی جنسیتش مشخص نیست. معلوم نیست دقیقاً از کجا آمده و اکنون در کجا و کدام کشور فقیر قرار گرفته است. همهی اینها یعنی باید اجرا اتفاقاً از هر آنچه حاوی نشانههای مشخصی برای تعریف کاراکتر، زمان و مکان است پرهیز کند.
جعفری در ادامه گفت:«وقتی مونولوگی اجرا میشود،کار بازیگر بسیار دشوارتر از معمول است.«تب» نمایشنامهای است که در آن بازی بازیگر از اوج شروع میشود و همین برای بازیگر در تقسیم انرژی و توان برای حضور بیوقفه روی صحنه پارادوکس ایجاد خواهد کرد.کاری که گاه برای نادر فلاح به عنوان بازیگر روی صحنه ایجاد مشکل خواهد کرد».
علی جعفری با تاکید بر اینکه اجرای تئاتر «تب» در تئاتر شهر در مقایسه با برخی آثار که در این چند ماه در این مجموعه نمایشی روی صحنه رفتهاند کار مهم و بسیار قابل توجهی است،گفت:«خود نمایشنامهنویس معتقد است که این اثر اصلاً نمایشنامه نیست و صرفاً یک تکگویی بلند است، چرا که از ساختارهای معمول و مرسوم نمایشنامهنویسی تبعیت نمیکند.کاش کارگردان نیز با شهامت بیشتر و بیهراس از آنکه آیا تماشاگران چنین اجرایی را خواهند پسندید یا خیر، با طراحی متناسب با الزامات متن نمایش را روی صحنه میبرد.
او در پایان با تاکید بر اینکه قطعاً نمایش تب، نمایشی تفکربرانگیز و با دغدغههای مهم انسانی است و مطمئناً تماشاگران را به فکر وا میدارد،گفت همین که نمایش موفق میشود من مخاطب را به جستوجو و کندوکاو وادار کند و به اصطلاح با پایانیافتن نمایش در ذهن مخاطب تمام نمیشود، نشانگر موفقیت کارگردان در ارائه اثری شایسته بهرغم تمام محدودیتهای تحمیلی این روزهای تئاتر در کشور ماست.

سه اصل اساسی
رضا آشفته با اشاره به سه محور اصلی برای اجرای یک تکگویی تاثیرگذارترند،گفت:« متن، بازیگر و نوآوری در اجرای مونولوگ بسیار موثرند. خانم کاکاخانی با انتخاب یک متن که رهاست و دست کارگردان را برای گزینش بخشهایی از آن باز گذاشته، توانسته با دراماتورژی متن دلخواهش را به صحنه بیاورد. انتخاب نادر فلاح نیز انتخاب شایستهای است و با شناختی که از او داریم بازیگر تئاتری است که وقتی از سینما و تلویزیون به تئاتر برمیگردد، میداند بودن در صحنه بسیار سخت و ناممکن است و با انجام تمرینهای سخت از این مهم برمیآید، چنانچه در اجرای تب نه تنها کم نمیگذارد که حضور تاثیرگذاری نیز برای اوج و فرودهای لازم در این متنی که بین رئالیسم و اکسپیرسیونیسم سرگردان است، خواهد داشت. سومین نگره موفقیت نیز به نوآوری در اجرا برمیگردد که خانم کاکاخانی توانسته به سمت تصویرسازی و در واقع فضاسازی برود و از همه عناصر لازم برای اجرای این مونولوگ بهرهمند بشود. چنانچه در ابتدا طراحی صحنه برایش مهم میشود که اغلب در اجراهای مونولوگ از این مهم چشم میپوشند و در این فضاهای چندگانه سعی میکند با بهرهمندی از نور و صدا و موسیقی فضای خالی را پر بکند و امکان بیشتری برای نادر فلاح ایجاد بکند که بازیاش رونق و جلای بهتری بیابد. بنابراین نوآوری نیز عاملی برای سرپانگهداشتن اجرا شده است».

حرف جهانی
رویا کاکاخانی،کارگردان در این نشست گفت:«متن جذاب پیدا نشد. دنبال متنی بودم که حرفی یا دغدغهای داشته باشد. جذابیتهای نوشتاری، حرف جهانی و در کل اوضاع جهانی را نشان دهد. بررسی نمایشنامه در مورد نمایش، یعنی تئاتریکردن نمایش و جنبه نمایشی اثر را حفظ کردیم. همچنین سعی در بهروزکردن نمایش کردیم. ابتدا به شیوههای مختلف اجرا فکر میکردم. دیگران نیز میگفتند این متن جواب نمیدهد. خودم هم در ابتدا به مخاطب زیاد فکر نمیکردم و تماشاگر در اولویت نبود. میخواستم از تئاتر معمول فاصله گرفته بشود و چون متن طوری بود که نمیتوانستیم با مخاطب ارتباط داشته باشیم، به همین دلیل به سمت هرچه بیشتر تئاتری و اجراییکردن متن توجه کردیم. اگر دقت کنیم متن به هیچ کجا اشاره نمیکند. این اثر جهانی فکر میکند و جهانیبودن را حفظ میکند».
در این نشست، همچنین نادر فلاح به ارائه نظراتی درباره بازی در نمایش تب پرداخت که در ابتدا با متن و این نوع کار موافق نبوده اما با چند بار خواندن تصمیم گرفته از پس این سختی احتمالی برآید و بعد تن به تمرینها و تحلیلها داده و در این کار سعی کرده رضایت مخاطبان را تا حد امکان فراهم کند. شفقتی آهنگساز نیز به دو گزینه انتخابی و ساختگی در بین موسیقی کار پرداخت که بنا بر تحلیلها و تصاویری که نادر فلاح و کاکاخانی برایش توضیح دادهاند، به راحتی به درک موسیقایی اثر رسیده و خیلی سریع آنچه باید را برای نمایش تب ساخته است.
