تاثیر ماندگار سینما بر صنعت گردشگری
21 شهریورماه در ایران «روز ملی سینما» و روزی مهم برای علاقهمندان و دنبالکنندگان این صنعت و هنر خاطرهانگیز بود. نخستينبار سال 1279 خورشیدی برابر با 1900 میلادی مظفرالدينشاه قاجار و میرزا ابراهیمخان صحافباشی، پس از بازگشت از فرانسه، یک دوربین گومونت با خود به ایران آوردند و اینچنین شاه قاجار بانى ورود اولین دوربين فيلمبردارى و نمايش فيلم به ایران شد.
سالیان سال است فیلمهای سینمایی معروفی که از طریق پرده نقرهای سینما، به نمایش درمیآیند، الهامبخش سفر میلیونها گردشگر به مقصدهای گردشگری در کشورهای مختلف جهان شدهاند. صنعت سینما و گردشگری، هر دو همزمان با هم ظهور و توسعه یافتند، یکی جهان را دگرگون کرد و دیگری با اهرم سفر سعی در نشاندادن جهان به جهانگردان دارد. پیوند سینما و گردشگری و خدماتی که سینما میتواند برای گردشگری به ارمغان بیاورد بینظیر است و نشان از آن دارد که تماشای یک فیلم، پایان کار نیست، بلکه میتواند آغازی برای سفر و جهانگردی مخاطبانش باشد و طرفداران فیلمهای سینمایی را برای تماشای لوکیشنهای فیلم محبوبشان به سیر و سیاحت سوق دهد و این همان نقطه عطف ارتباط سینما و گردشگری است. صنعت گردشگری، صنعتی پویا، با بیشترین درصد رشد اقتصادی در جهان، به عنوان موضوعی بینرشتهای ارزیابی میشود و وابسته به دیگر پدیدههای فرهنگی و اجتماعی است. از طرفی، صنعت سینما در جهان، سالانه فیلمهای تجاری متنوعی تولید میکند و این صنعت پولساز هم، میتواند به صورت مشارکتی، خدمات زیادی به گردشگری ارائه دهد. پدیده «گردشگری فیلم» رخدادی بسیار جالب و نوین است که به رابطه معناداری میان گردشگری و سینما میپردازد و از دهه ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفت و کشورهای زیادی، از «سینما و فیلم» به عنوان موهبتی برای صنعت گردشگریشان یاد میکنند و در گسترش آن فعالانه تلاش میکنند.
بر اساس تعریف سازمان ملی گردشگری اسکاتلند،«کسبوکار گردشگری فیلم، جذب بازدیدکنندگان از طریق نمایش یک مکان یا طرح داستان یک مکان در فیلم، ویدیو و تلویزیون است». از تجارب موفق کشورها در گردشگری فیلم، میتوان به عنوان نمونه به پژوهشی که در انگلستان انجام شده اشاره کرد که از هر ۱۰ بریتانیایی، ۸ نفر ایده سفر تعطیلات خود را از فیلمها میگیرند و از هر ۵ نفر یکی واقعاً به لوکیشن نشان داده شده در فیلم مورد علاقه، سفر میکند.گردشگری فیلم، ابزار خاصی در راستای توسعه گردشگری فرهنگی و رسانهمحور است که در بخش بینالملل، رو به رشد و در حال توسعه است. از آنجایی که کارشناسان بازاریابی گردشگری، به اهمیت بالای صنعت فیلم در اقتصاد گردشگری پی بردهاند، بسیاری از مقصدها را به برندی در گردشگری فیلم تبدیل کردهاند. جذابیت جشنوارههای فیلم و مراسم اهدای جوایز، امری کارآفرینانه، پیشرو و آیندهنگرانه است که موجب ورود و مشارکت ذینفعان داخلی و بینالملل در راستای همکاریهایی با استراتژیهای گستردهتر و عمیقتر میان کشورها شده و فرصتهای تجاری بینالملل و فرهنگی قویتری را پدید آورده است.
ذینفعان اصلی گردشگری فیلم عبارتند از:
سازمان مدیریت مقصد (DMO)، جامعهمحلی،گردشگران، کسبوکار گردشگری و صنعت فیلم. البته، ذینفعان مختلف موجودیتهای همگن نیستند و همپوشانیهایی بین آنها وجود دارد (مثلاً ساکنان جامعه محلی، صاحبان کسبوکارها هستند یا در مدیریت مقصد مشارکت دارند). در برنامهریزی گردشگری فیلم، نقش و منفعت ذینفعان و سطح درگیر بودن آنها متفاوت است. از آنجا که، مردم تمایل به سفر و بازدید از مکانهایی که در سینما میبینند دارند،گردشگری فیلم، میتواند ابزاری عالی برای بازاریابی مقصد باشد و فرصتهایی برای توسعه صنعت گردشگری یک محل مانند تورهای گردشگری یا موزههای فیلم ایجاد بکند. فیلمها مدتهاست قابلیت این را دارند که حتی معمولیترین مکانها را به جایی فوقالعاده خاص، مهم و البته سینمایی تبدیل بکنند.
در سال ۲۰۱۲، هوش رقابتی گردشگری (Tourism Competitive Intelligence) به این آمار رسید که حدود ۴۰ میلیون گردشگر بینالمللی مقصد خود را به این دلیل انتخاب کردهاند که در آن مکان خاص، فیلمی ساخته شده است. چنین آماری ثابت میکند تلویزیون و فیلم میتواند یکی از بزرگترین تقویتکنندههای صنعت گردشگری محلی باشد. بارها این قضیه ثابت شده که در زمان تولید فیلمی در یک مکان، نه تنها روند ساخت فیلم، آثار اقتصادی مثبتی بر منطقه میگذارد، بلکه پس از انتشار فیلم نیز، صنعتی تحت عنوان «گردشگری سینمایی» یا «گردشگری فیلم»، میتواند تاثیر مهمی بر رشد آن مکان داشته باشد. شاخهای از گردشگری که به نحوی تخصصی به مقوله فیلم میپردازد و در چارچوب گردشگری فرهنگی قرار دارد را اینگونه تعریف میکنیم:«توریست یک مقصد یا جاذبه را انتخاب میکند، به این دلیل که در تلویزیون، فیلم یا پرده سینما به نمایش درآمده است».
از آنجا که تاثیر فیلم بر زندگی بینندگان بسیار عمیق است و تصاویر مشاهده شده در فیلمها در طول دههها در خاطرهها باقی میمانند؛ به همراه ایجاد شهرت، خلق هویت کرده؛ اعتماد افراد را به صورت میلیونی جلب میکنند و بر انتخاب مقصد گردشگری اثر میگذارند و از آنجا که یکسونگریهای موجود در دیگر انواع رسانههای تبلیغی، مانند رسانههای چاپی، در فیلمها مشهود نیست، بهتر میتوانند بیننده را برای بازدید از یک مقصد خاص ترغیب بکنند. اینچنین، یک تصویر ذهنی مثبت از مقصدها خلق میشود و برای مدت زمانی طولانی ایجاد علاقه میکنند. طبق این ایده، اثرگذاری تکنیکهای بازاریابی، از طریق تبلیغات درونفیلمی، بهتر هدفگیری میشوند و فیلمها از طریق آشناساختن بینندگان با مقصد ـ به مثابه یک کالا ـ بازار بالقوه را ترغیب به بازدید از آن میکنند.گردشگری فیلم، به طور گسترده به عنوان محرک توسعه گردشگری برای بسیاری از مقصدها شناخته شده است. تا امروز، ادبیات نسبتاً قابلتوجهیی در مورد این موضوع وجود داشته که کمی از آنها به دنبال ترکیب و درگیرشدن با پارادایم گستردهتر علوم اجتماعی فرهنگ، فیلم و تحقیقات رسانهای بوده است.گردشگری فیلم،گستره وسیعی دارد که شامل بازدید از سایتهایی که فیلمها و برنامههای تلویزیونی در آنجا فیلمبرداری شدهاند؛ تورهایی با هدف بازدید از استودیوهای تولید، پارکهای موضوعی مرتبط با فیلم و هر فعالیت گردشگری مرتبط با صنعت فیلم، بازدید از مکان تهیه فیلم هری پاتر در بریتانیا؛ بازدید از خانه مشاهیر سینما و تلویزیون (بازدید از منازل ستارگان هالیوود)، بستههای گردشگری فیلم، بستههای موضوعی تور ارباب حلقهها، تورهایی به استودیوهای تهیه فیلم برای مشاهده فرآیند تهیه (پارامونت استودیو در لسآنجلس)؛ پارکهای موضوعی فیلم محور (یونیورسال استودیو در لسآنجلس)، بازدید از رویدادهایی مثل جشنوارهها و اکران فیلمها (اسکار،کن، ادینبورگ، لندن، ونیز)؛ نمونههای کوچکی از ابزار قدرتمند ایجاد انگیزه برای حرکت به یک مقصد گردشگری و تحریک مخاطبان بیننده برای بازدید است.
البته در ایران هم کموبیش نمونههایی را میشود نام برد.کویر مصر، با فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» شناخته شد و روستایی را که خالی از سکنه بود تبدیل به یک جاذبه گردشگری در این منطقه کرد یا فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» نگاه متفاوتی به شهرهای رشت و انزلی داشت اما شهرکهای سینمایی ایران (غزالی و نور) که با هزینههای هنگفتی ساخته شدهاند، متاسفانه به دلیل نبود مدیریت بازاریابی درست، در حالی که لوکیشنهای جذابی در این شهرکها وجود دارد که میتواند گردشگران زیادی را جذب کند، مهجور ماندهاند.
در پایان، باید خاطرنشان کرد تاکنون پژوهش قابل ملاحظهیی در زمینه بازاریابی و بهرهبرداری از ظرفیت فیلمها و سریالها در ترویج گردشگری فیلم در ایران انجام نشده است. بنابراین توجه به شکافهای مهم در دانش و زمینههای تحقیقاتی آینده، میبایستی در اولویتهای بازاریابی گردشگری فیلم، قرار بگیرد.