سی‌اُم شهریور، روز گفت‌وگوی تمدن‌ها و روز جهانی صلح

صنعت گردشگری، ابزاری ضروری برای رابطه میان فرهنگ‌ها و تمدن‌هاست


ارتباط میان تمدن‌ها، سهم بزرگی در رشد تفكر، تمدن و فرهنگ انسان‌ها در میان نسل‌های مختلف انسانی دارد.گفت‌وگو، پارادایم مناسبی برای یک تمدن در قرن بیست‌ویکم است و گفت‌وگوی میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، سبب نزدیک‌تر‌شدن ملت‌ها و دولت‌ها به هم شده و موانع ارتباطی میان آن‌ها را از بین می‌برد. در این یادداشت، سعی نگارنده بر آن بوده که تا حدودی، به پیش‌شرط‌های نظریه گفت‌وگوی‌تمدن‌ها و همچنین مبانی نظری این ایده بپردازد.

امروزه گفت‌وگوی میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، پایه‌گذار امنیت و صلح در زندگی انسان است. از پیش‌شرط‌های تحقق گفت‌وگوی تمدن‌ها، می‌توان به پیش‌رفتن به سوی نهادینه‌شدن فرهنگ تعامل و گفت‌وگو در درون تمدن‌ها، تا جایی‌که ارتباط میان ملت‌ها و احترام متقابل، با شناخت یکدیگر حفظ بشود، اشاره کرد که بی‌تردید، بدون تحمل عقاید و احترام به نظرات دیگران، امکان‌پذیر نخواهد‌ بود. تا زمانی‌که یک ملت نیاموزد با گفت‌وگو مسائل خود را در صحنه داخلی حل بکند، طبیعتاً در صحنه خارجی نیز با مشکل روبه‌رو خواهد ‌شد. هدف اصلی گفت‌وگوی تمدن‌ها (غیر از روابط سیاسی و مذاکرات سیاسی که بر مبنای دادن و گرفتن امتیاز و قانع‌کردن است) بر این اصل استوار است که این لایه کنار گذاشته شده و گفت‌وگو صورت بگیرد. نبود یک قدرت تحمیلی پیروز در صحنه، از دیگر شرایط اصلی گفت‌وگو و صلح جهانی است. مادامی که قدرت‌های بزرگ، درصدد سلطه‌جویی و بهره‌برداری از کشورهای ضعیف و خواهان تحمیل عقاید خود بر آن‌ها باشند،گفت‌وگویی میان‌شان شکل نخواهد گرفت. به همین سبب وجود یک نظم هژمونیک، مانع اصلی گفت‌وگوی تمدن‌هاست. نظریه گفت‌وگو، مبتنی بر برابری و مغایر با  نظریه رقیب که مبتنی بر تبعیض و نابرابری است، موجب تنوع فرهنگی، زمینه‌ساز همکاری و دوستی و هم‌بستگی میان گروه‌های گوناگون شده و پیش‌نیاز فرآیند گفت‌وگوی حقیقی بین تمدن‌ها، شناسایی آستانه تحمل و درک ظرفیت‌های مختلف تمدن‌ها، احترام دوسویه و پذیرش جایگاه صاحبان و ویژگی‌های اصیل تمدنی آن‌ها و گفت‌وگو از جایگاهی برابر با مد نظر قراردادن زمینه‌های مشترک است.

نتیجه این‌که، تئوری گفت‌وگوی تمدن‌ها، زمانی به حقیقت می‌پیوندد که جامعه جهانی، پذیرای این موضوع باشد که انسان معاصر با بحران‌های مشترک و مشکلات مشابه‌ای روبه‌روست و خطوط گسل میان عدالت و ظلم، اعتدال و افراطی‌گری،‌ آزادی و بردگی و مسالمت و خشونت برقرار است. چنین نگرشی نسبت به دنیا و هستی،کمک بزرگی در تحقق این ایده می‌کند. به هر روی، در راستای نظم‌بخشیدن به جهان پیرامون، نظریه‌های متعددی در زمینه صلح در جهان مطرح و سبب شد تا نظریه‌پردازان ضمن پرداختن به نقد نظریات مطرح شده،‌ به ارائه نظریه‌های خود بپردازند. در این میان،«طرح گفت‌وگوی تمدن‌ها» از سوی ایران با استقبال جهانی روبه‌رو شد، تا آن‌جا كه دبیر كل سازمان ملل، سال ۲۰۰۱ را «سال گفت‌وگوی تمدن‌ها» نام‌گذاری كرد.

در پایان، ضمن تمرکز و با نگاهی واقع‌گرایانه به تعریف پیچیده و چندلایه این مفاهیم، می‌توان بیش از پیش به ارزش ضرورت توجه به منفعت صنعت گردشگری، به عنوان ابزاری ضروری و زمینه‌سازی مناسب، برای برقراری ارتباط بین فرهنگ‌ها و تمدن‌ها پی برد. به این ترتیب، در راستای ایجاد نظم، ثبات و موازنه و با رویکردی سیستمی، می‌توان با برطرف‌کردن اختلاف خط‌مشی‌های فرهنگی و تمدنی، موجبات همکاری‌های بین‌المللی گسترده‌تر کشورها، در راستای ایجاد صلح و دوستی و کمک به تحقق و توسعه گفت‌و‌گوی تمدن‌ها از طریق جهانگردی را فراهم آورد.گفت‌وگوی فرهنگی تمدن ایرانی و تمدن جهانی، راهی برای رشد جهانگردی، هم‌اندیشی و هم‌گرایی ملی و جهانی در جهت اعتدال و ایجاد صلح در نظام بین‌الملل و گامی در جهت سامان‌دهی و بلوغ جامعه‌ای امیدوار با گسترش صلح، اعتدال و دوستی در جهان خواهد بود و می‌بایستی که با‌ توجه به منافع‌ملی، ایدئولوژی و امنیتی، از اهداف اصلی و اولویت‌ دولت‌ها در نظر گرفته بشود.

بدیهی است پیشرفت گردشگری و سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، برای توسعه امکانات زیربنایی، موجب شناخته‌شدن ارزش‌ها در مواجه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها شده و گفت‌وگوی حاصل از جهانگردی و گردشگری، می‌تواند تاثیر مثبت و بسزایی بر صلح و دوستی ملت‌ها گذاشته و انسان معاصر را قادر به ساختن جهانی نو با نگاهی نو بسازد.

3/5 - (2 امتیاز)