تفکیک هنر از حرفه، محصول تحولات قرن هجدهم و پیشرفت علم و فلسفه در عرصه معادلات بینالمللی است اما بهراستی طراحی مد در این تفکیک متمایل به کدامیک است؟
بنا بر طیفی از مطالعات تاریخی، تفکیک هنر از حرفه در قرن هجدهم میلادی موجب شد حوزه خیاطی تا میزان قابل توجهی در زیرمجموعه حرفه قرار گیرد و بر این اساس، هر چند موقتی اما دستهبندی فرایند تولید لباس در خارج از حوزه هنر گنجانده شد و برای مدتها نیز در همان سمت باقی ماند.
اما کمی بعد، مد فاخر لباسهای زنانه و مردانه در حوالی سال 1860 به بازار معرفی شد و تلاش کرد جریان طراحی مد را بهعنوان هنری تکاملیافته به مخاطبان خود بشناساند. این امر بهویژه در مورد تولیدات برند چالرز فردریک ورث در آن دوران آشکار بوده است چراکه فعالیتهای ورث موجب شد تا حتی طراح مد از اینکه یک پیشهور ساده باشد یا بهعبارتدیگر در بند خواستهها و امیال مشتریان قرار گیرد، رهایی یافته و به یک پدیدآورنده آزاد و صاحب تفکر تبدیل شود و درنتیجه مطابق با دیدگاه رمانتیک هنر، بر اساس فردیت و ذهنیت خود اثری را خلق کند.
ورث که مزون لباس خانه مد خود را در سال 1857 در پاریس بنا کرد، بنا بر اظهارنظر برخی منابع، نخستین طراحی بود که لقب پادشاه مد را از آن خود کرد. در ادامه ورث با دوختن اتیکت نام خود به لباسهایی که طراحی میکرد، آغازگر حرکت نوینی شد و سایر طراحان به تبعیت از وی با درج اتیکت نامهای خود به لباسهایی که تولید کرده بودند آنها را همانند آثار هنرمندان، دارای مارک و امضا کردند.
اما تفکیک هنر از حرفه، محصول تحولات قرن هجدهم و پیشرفت علم و فلسفه در عرصه معادلات بینالمللی است اما بهراستی طراحی مد در این تفکیک متمایل به کدامیک است؟
با وجود تمام تلاشها با نگاهی اجمالی به جریان حرکتی بسیاری از برندها در سراسر جهان، تا امروز طراحان مد همچنان نتوانستهاند تمام و کمال خود را بهعنوان هنرمند به سایرین بشناسانند و همچنان به این پیکار در مسیری میان گالریها و فروشگاهها ادامه میدهند و در این بین یکی بارزترین تلاشها پیدایش لباسهای مفهومی است.
در این راستا، بسیاری از طراحان مد از راهکارهایی بهره بردهاند که معمولاً به هنر معاصر مرتبط است تا به جهان مد چراکه لباسهای تولید آنها بیشتر برای نمایش در گالریهای هنری و موزهها مناسب است تا برای پوشیده شدن.
امروز بخشی از جریان فعال در عرصه مد و لباس، فارغ از نیاز بازار و آنچه در حوزه صنعت مورد توجه است، موزهها و گالریها را هدف قرار داده و برای اثبات هنرمندانه بودن دانش و ابتکار جامعه طراح مد با روی آوردن به لباسهای آوانگارد مفهومی، جمع کثیری از بینندگان آثار خود را در سراسر جهان به حیرت وامیدارند؛ هنری که در دهه ۱۹۶۰ راه به جهان یافت، ایده را مهمتر از اثر برشمرد و کوشید به شکلی هنرمندانه تفکر را از مجاز به واقعیت تبدیل و محتوا را در جریان مدسازی تقویت کند.