زندگی در پناه سینما
زندهیاد كيومرث پوراحمد نامی آشنا در سینماست كه غالب مخاطبان هنر هفتم را بيدرنگ به ياد ساختههای دیدنی و اثر فراموشنشدنیاش در تلويزيون،«قصههای مجيد» میاندازد، ولی كمتر كسیست كه پوراحمد را بشناسد و بداند او در نوشتن هم دستی بر آتش داشت و در اين حرفه، جدیتر و حتا بهتر از فيلمسازی عمل میكرد.
در واقع مرحوم پوراحمد به همان اندازه كه در سينما محبوب و مشهور است، در حوزه ادبيات و نويسندگی نيز چيرهدست و ماهر بود. اين كارگردان سينما سالها در ماهنامهی فيلم به مناسبتهای گوناگون مطالبی مینوشت كه بسيار شيرين و خواندنی بودند. پوراحمد عاشق سينماست و برای رسيدن به عشق ديرينه خود، مسيری ناهموار و دشوار را پشت سر گذاشته بود. هرچند زندگی شخصیاش هم فراز و فرودهای خواندنی و جالبی داشته كه او را برابر ناملايمات و ناكامیهای زندگی، صبور و آبديده كرده بود. او در کتاب زندگینامه خود، سرگذشتش را از بدو تولد تا شماری از فيلمهایی كه ساخته، به شكل يك اتوبيوگرافی فوقالعاده جذاب در كتاب «کودکی نیمهتمام» گردآوری و چاپ كرده بود.
«کودکی نیمهتمام» شرح حال ماجراهایی است كه باعث شدند امروز پوراحمد را بيشتر به عنوان يكی از معتبرترين فيلمسازان حوزه كودك و نوجوان بشناسیم، چون اصلاً او كار خود را با ساخت فيلمهای كودكانه يا موضوع كودك از كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان شروع كرد و حتا يكی از زيباترين فيلمهايش «خواهران غريب» با آنكه مخاطبان بزرگسال را هم سر ذوق میآورد، ولی در اصل فيلمی موزيكال برای كودكان است.گرچه طی سالهای پایانی عمر، اين فيلمساز اصفهانی به آهستگی از حوزه تخصصیاش فاصله گرفته بود و به سينمای عامهپسند و بزرگسالان و موضوعات خاص روی آورده بود. اين اتفاق از فيلم «شب يلدا» شروع شد و تا آخرین فیلم او ادامه داشت.

«کودکی نیمهتمام» روايتی مستندگونه دارد كه به مدد قلم توانای پوراحمد، روايت آن به هیچوجه خشك و نچسب نيست، بلكه گرم و صميمی از كار درآمده و بيش از آنكه حس بشود مشغول خواندن سرگذشت يك انسان واقعی و زنده هستيم، انگار يك رمان ايرانی جذاب را میخوانيم. پوراحمد در زندگینامهاش عكسهای كاری و خانوادگی خود را هم به فراخور حسوحال متن، هر کجا كه فرصتی دست داده،گنجانده تا خواننده تصوری دقیقتر از شكل وضعيت زندگی او و تصوير آدمهایی كه در متن، شرح حالشان را میخواند داشته باشد.
اين اثر پوراحمد میتواند برای دو قشر از علاقهمندان به مطالعه قابلتوجه و مناسب باشد؛ نخست عامه مردم و همه كسانی كه به خواندن رمان و قصه علاقه دارند و ديگر، اهالی سينما و افرادی كه دوستدار سينما هستند، زیرا فصل دوم و بخش عمده كتاب به مرور كارنامه فيلمسازی پوراحمد و تجربهاندوزیهایش در پشت صحنه فيلمها و دستياری كارگردانهایی نظير نادر ابراهيمی و عباس كيارستمی اختصاص دارد. اين كتاب بنا بود اول يك مصاحبه طولانی با پوراحمد باشد، از كودكی تا زمان معاصر. اين فكر سال 71 و همزمان با پخش تلويزيونی «قصههای مجيد» توسط مسعود مهرابی (منتقد فيلم) شكل گرفت اما آن فكر گرچه انجام شد، ولی به مرحله چاپ نرسيد تا اينكه پوراحمد تصميم گرفت مجموعهگفتههايش در مصاحبه را به شكل يك زندگینامه بازنويسی بكند.

«کودکی نیمهتمام» دو بخش كلي دارد:
اول، زندگی پوراحمد،كه اين بخش به 21 فصل كوتاه و بلند تقسيمبندی شده و دوم، با عنوان «فيلمها» كه تاريخچه فيلمسازی پوراحمد از آغاز تاكنون است. پوراحمد كتاب را به سه دخترش، پگاه، پرديس و مريم تقديم كرده است.
در فصل نهم از بخش اول كتاب، با عنوان «پرده بسته میشود»، زندهیاد كيومرث پوراحمد نوشته است:
«به دليل حجم زياد كارهای خانهای پراولاد، مادر نمازهايش شتابزدهتر از آن بود كه بتواند بعدش قرآن بخواند. بنابراين تنها قرآن موجود در خانه، همه سال توی رف دور از دسترس میماند. هر نوروز نهاده میشده بر سفره هفتسين و دوباره برگردانده میشد آن بالا.كتاب ديگری كه در خانه وجود داشت همان ديوان حافظ كهنه كهنه بود كه گفتم. غير از اين دو كتاب، نه كتاب ديگری در خانه بود، نه هيچ روزنامهای، نه هيچ مجلهای. نه در خانه ما،كه در خانه دوست و آشنا و فاميل هم ـ تا آنجا كه ديده بودم ـ هيچوقت نه كتابی در قفسهای ديده بودم، نه دست كسی، نه حتا در دست معلمين مدرسه. معدود كتابفروشیهای اصفهان در خيابان چهارباغ متمركز بود. تا دوازدهسالگی ـ كه پايم به چهارباغ باز نشده بود ـ لوازمالتحريرفروشی ديده بودم، ولی كتابفروشی هرگز. به اين ترتيب تا آن سنوسال تصورش را هم نمیكردم غير از كتابهای درسی،كتاب ديگری در عالم وجود داشته باشد».
