درست 73 سال از ساخت راشومون توسط آکیرا کوروساوا میگذرد و همچنان روشنایی حقیقت از میان تاریکی قابل تشخیص نیست.
بنا بر گزارش سایت هنردستان به نقل از روابطعمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، در سال ۷۹۸ میلادی در شهر کیوتو پایتخت باستانی ژاپن، دروازهای ساخته شد به نام راشومون. راشومون بزرگترین دروازهی شهر کیوتو بود که پس از سقوط دولت کیوتوی غربی و تغییر پایتخت رو به ویرانی نهاد و نهایتاً مبدل به پناهگاه دزدان و راهزنان و محلی برای رهاکردن اجساد بیپناه شد.
آکیرا کوروساوا فیلم «راشومون» را بر اساس دو قصهی کوتاه «در بیشه» و «دروازهی شیطان» نوشتهی «رینوسوکه آکوتاگاوا» ساخت.
یک سامورایی به همراه همسر خود از جنگلی عبور میکند. راهزنی به آنها حمله میکند. یک هیزمشکن، یک راهب و یک مامور هم جسته و گریخته چیزهایی از این واقعه را دیدهاند. حالا همهی این آدمها به همراه زن و روح سامورایی در محضر قاضی که ما مخاطبان باشیم، حاضر میشوند تا روایت خود را از این ماجرا نقل کنند. در تمام روایتهای ضد و نقیض راویان، یک چیز ثابت است: مرگ سامورایی.
کوروساوا در راشومون قصد ندارد تنها به بازگوکردن داستان قتل سامورایی بپردازد. به نظر میرسد او دغدغهای فراتر از این ماجرا دارد: جنایت و تجاوز.
ماهیت این مساله از زوایای مختلف قابل بررسی است اما کوروساوا تنها از چهار جنبه به بررسی و تحقیق آن میپردازد: راهزن، شوهر و زن که سه ضلع این حادثه را از یکسو تشکیل میدهند و ضلع چهارم مرد هیزمشکن که تنها شاهد ماجراست.

راویان حادثه به چهار گونهی متفاوت داستانشان را تعریف میکنند و سوال بزرگ اینجاست که کدامیک از این روایتها به درجهای رسیده که بتوان به آن اعتماد کرد؟ کوروساوا مطالبی را طرح میکند که در هالهای از رمز و راز نهفته است.گاهی به شکل مرجعی میمانند و گاهی مانند سراب بیننده را مفتون و مجذوب میکنند اما قرارِ جهان ساختهشدهی کوروساوا بر آنست که کسی نتواند به صحت و سقم ماجرا واقف بشود.کوروساوا برای ساخت راشومون علاوه بر تکیهزدن به مفاهیم و خصلتهای عمیق و قدرتمند انسانی، از تکنیکها و تمهیدات تصویری پرشماری هم بهره برده است. به طور مثال او با تاشهایی از امپرسیونیزم شاعرانه فضاهای تحسینبرانگیزی را خلق میکند که بیننده را مسحور میکند. یا استفادهی استادانه از نماهای متضاد. استفاده از نماهای درشت و تاکید به پیوند مثلثی نمای زن، راهزن و شوهر که یکسانبودن اندازه، طول زمانی و القای حالت مثلث را تاکید میکند. برای کوروساوا تکنیک فید اوت به منظور القای مفهوم نابودی است و تکنیک دیزالو مفهوم گذشت زمان. مثل آنچه در پایان فیلم میبینیم. دو مرد زیر دروازه ایستادهاند. با چند دیزالو و استفاده از تکنیکی ماهرانه در زمانی بسیار کوتاه تصویر آنها به تدریج درشتتر و نزدیکتر میشود. این حرکت و اشاره که قراردادی به نظر میرسد، مخاطب را وادار به نگاهکردن و حسکردن گذشت زمان میکند.
حالا ۷۳ سال از ساخت راشومون میگذرد و همچنان روشنایی حقیقت از میان تاریکی قابل تشخیص نیست. واقعیت سرشت آدمی، حقیقت کدام است و قضاوت همچنان پاشنهی آشیل جوامع انسانی است که بر اساس آنها، بسیار آثار متنوع هنری خلق میشود. از این رهگذر فیلم «راشومون» منبع الهام کارگردانان بسیاری در جهان بوده که نزدیکترینشان به ما شاید، اصغر فرهادی باشد در فیلمهای «دربارهی الی»،«جدایی نادر از سیمین» و حتی «فروشنده».
منبع مطلب: کتاب «به روایت کوروساوا» تالیف حمید دهقانپور