نسبت به حالِ تماشاگران، احساس وظیفه میکنم
احمدرضا حجارزاده: تالار قشقایی در مجموعهی تئاترشهر چندی پیش میزبان یک نمایش کمدی جذاب و حرفهای بود با عنوان «زوج ناجور». این نمایشنامه به قلم «نیل سایمون» آمریکایی، توسط شهرام زرگر ترجمه شده و تاکنون در ایران اجرا نشده بود. «زوج ناجور» برای نخستینبار به کارگردانی «محمدحسین پیوندی» در کشور ما روی صحنه رفت. این نمایش کمدی،که از نخستین شب اجرا با استقبال کمنظیر تماشاگران روبهرو شد، به مشکلات خانوادگی و زناشویی دو دوست در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی و اوج بحران اقتصادی آمریکا میپردازد. حسین کشفیاصل، فرشید قلیپور، انوش معظمی،کیمیا جواهری، مینا زرنانی، همایون حیدرزاده، عدنان فراهانی و وحید کریمی بازیگران این نمایشاند. به این بهانه با «حسین کشفیاصل» و «کیمیا جواهری»، دو تن از بازیگران نمایش به گفتوگو پرداختیم.
***
حسین کشفیاصل: الان وقتِ خنداندنِ تماشاگر است تا حالش خوب شود!
«حسین کشفیاصل» از بازیگران و کارگردانان شناختهشده و کاربلد تئاتر ایران، سال جدید را با کارگردانی نمایش کمدی «لئوناردو داوودنژاد» در سالن انتظامی خانه هنرمندان آغاز کرد و پس از آن با سه مسئولیت بازیگر، دراماتورژی متن و مشاور کارگردان به نمایش «زوج ناجور» پیوست. او در این نمایش کمدی، ایفاگر نقش اصلی، یعنی شخصیت «اُسکار» است؛ مردی که از همسر خود جدا شده و اکنون با دوستش «فلیکس»،که او هم در آستانهی جداییست، زندگی میکند اما زندگی مشترک این دو مرد، خیلی زود دچار مشکل میشود.
- شما پس از کارگردانی نمایش «لئوناردو داوودنژاد»، این بار با سه مسئولیت بازیگر، دراماتورژ متن و مشاور کارگردان در نمایشی کمدی ظاهر شدهاید. حضورتان در این نمایش چگونه اتفاق افتاد؟
درباره اینکه بعد از نمایش «لئوناردو داوودنژاد»، باز هم سراغ یک کار کمدی رفتیم، من و سایر اعضای گروه بسیار خوشحالیم، چون به نظرم جامعه حال حاضر ما خیلی نیازمند دیدنِ نمایش کمدی است، بخصوص کمدیهایی که استایل و سر و شکل درستوخوبی داشته باشد. هر حرفی بابت خنداندن در آن گفته نشود و حرفی برای گفتن داشته باشد. آدمها نمایش را ببینند و لذت ببرند. خنده به لب و صورتشان بیاید، روحیهشان کمی عوض بشود و پیامی هم دریافت بکنند. ضمن اینکه نصف پرونده کاری من، شامل نمایشهای کمدی است و نیم دیگر آن نمایشهای جدی اما در مورد انتخاب متن، باید بگویم نمایشنامهی «زوج ناجور»، از ده سال پیش با من است و فراز و نشیبهای عجیبی را از سر گذرانده! من سال 87 نمایشی را به نام «زندانی خیابان دوم» بازی کردم به کارگردانی مهدی گلیج با نمایشنامهای از نیل سایمون که اجرای موفقی داشت. دو سال بعد، مهدی گلیج تصمیم گرفت نمایش «زوج ناجور» را کار بکند. ما این متن را دو سه بار با گروههای مختلف تمرین کردیم، ولی هر بار به سرانجام نرسید. در نهایت سال 91 قرار شد آن را برای جشنواره دانشجویی اجرا بکنیم که فقط یک اجرا در سالن اصلی تالار مولوی داشتیم. همان سال قرار بود نمایش اجرای عمومی برود اما کارگردان نمایش مهاجرت کرد! بعد از رفتنِ آقای گلیج، حس میکردم متن،گوشه دلم مانده. به او گفتم حالا که تو کار نمیکنی، من آن را کار میکنم. بالاخره سال 1401 با آقای محمدحسین پیوندی آشنا شدم و قرار گذاشتیم یک همکاری با هم داشته باشیم. دنبال متن میگشتیم که من نمایشنامه «زوج ناجور» را پیشنهاد کردم. وقتی آقای پیوندی متن را خواندند، بسیار جذب آن شدند و قرار شد همکاری کنیم و آن را روی صحنه ببریم.
- چه شد که تصمیم گرفتید متن را دراماتورژی بکنید؟
از آنجایی که من حدود یک دهه با این متن همراه بودم، تصمیم گرفتم دستی به سر و گوش متن بکشم، چون اولاً حس میکردم متن نیاز به این کار دارد، دوماً اگر متن اصلی میخواست اجرا بشود، چیزی حدود سه ساعت زمان میبُرد و از حوصله تماشاگر امروز تئاتر ایران خارج است. من با آقای شهرام زرگر (مترجم متن) گپوگفت کردم و از ایشان اجازه گرفتم تغییراتی در متن ایجاد کنم تا ریتم مناسبتری پیدا بکند. آقای زرگر، انسانی هستند همیشه همراه و به من لطف داشتند و این اجازه را به من دادند. الان هم احساس خیلی خوبتری نسبت به متن دارم، چون نیل سایمون دستش به کمنویسی نمیرود! خیلی با جزئیات همهچیز را توضیح میدهد. او یکی از نمایشنامهنویسان برتر تئاتر جهان است. شاید متن اصلی برای جامعهی آمریکا مناسب باشد اما در جامعه ایران خیلی مورد قبول واقع نشود. برای نمونه این تغییرات، میتوانم به پایانبندی نمایش اشاره کنم که من آن را برای تماشاگر ایرانی طراحی کردم.
- شما که ده سال درگیر این متن بودید، چرا طی این سالها برای اجرای آن اقدام نکردید؟!
اتفاقاً دو سه بار تلاش کردم این اتفاق بیفتد. قرار بود سال گذشته خودم این نمایش را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه ببرم و حتا کارهای اداری آن انجام شده بود، ولی قسمت نشد و سال گذشته هم که همهچیز در مملکت به هم ریخت! اما بابت اینکه اجرای ما الان اتفاق افتاده با این تیم و ترکیب و در مجموعه تئاترشهر،که آن را همیشه خانه دوم خودم میدانم، خیلی راضیترم.
- جالب اینکه پیش از وقوع بحران اجتماعی اخیر،که ظاهراً فضای جامعه آرام بود، شما نمایش تراژدی «تجربههای اخیر» را روی صحنه بردید، ولی حالا که چند ماهیست شرایط ملتهبی در کشور برقرار شده، با دو نمایش کمدی به تئاتر برگشتید. فکر نمیکنید الان زمان اجرای کارهای تراژدی باشد؟!
البته این نظر شما را رد نمیکنم اما فکر میکنم میتواند عکس این ماجرا هم اتفاق بیفتد. زمانی که سال گذشته «تجربههای اخیر» را روی صحنه آوردم، یک نمایش تراژیک کار کردم، چون شرایط را آرام میدیدم. ما در سرزمینی زندگی میکنیم که هر روز آن پرتلاطم است. شب میخوابیم، صبح بیدار میشویم، میبینیم فلانقانون تغییر کرده یا فلانچیز قیمتش افزایش داشته! ما چنددَه سال است با این فراز و نشیبها زندگی میکنیم. بخشی از آن برمیگردد به اینکه به شرایط موجود عادت کردهایم! یا باید ببینیم با شرایط مختلفی که به وجود میآید، ما میتوانیم چه کار بکنیم که خودمان را با آن وفق بدهیم یا چه تغییری میتوانیم ایجاد بکنیم؟ اینکه سال گذشته نمایش تراژدی «تجربههای اخیر» را کار کردم، خب شرایط میطلبید و به نسبت الان فضا آرامتر بود. حالا که شرایط اینگونه تغییر کرده، به عنوان هنرمند احساس وظیفه میکنم که من چه کار میتوانم بکنم تا حال آدمها را عوض بکنم؟ مردم ما در شرایط عجیبوغریبی زندگی میکنند. وضعیت اقتصادی و روحی روانی دارد آدمها را له میکند! وقتی در این شرایط کسی تئاتردیدن را انتخاب میکند و بین حدود هفتاد نمایشی که هر شب روی صحنه میرود، تئاتر ما را انتخاب میکند، ما به عنوان هنرمند برای آن مخاطب چه کار میکنیم که حال او را حداقل برای یکیدو ساعت تغییر بدهیم و از فضای همیشگی روزانه خارجش بکنیم و خنده بر لبانش بیاوریم؟! من نمیگویم متون تراژیک محلی از اعراب ندارد اما تشخیص من اینست که الان کارهایی اجرا بکنم که تماشاگر کمی بخندد و حالش خوب بشود.
- با توجه به اینکه اجرای «زوج ناجور» نخستین تجربه حرفهای آقای پیوندی است، این نمایش چهقدر نتیجهی ایدههای کارگردانی ایشان بوده و چهقدر تحت تاثیر حضور شما به عنوان مشاور کارگردان؟
طبیعتاً از آنجایی که من بیشتر با این متن زندگی کردهام و همچنین در سال 91 هم یک شب به عنوان بازیگر آن روی صحنه رفتهام، تجربههای بیشتری داشتم. البته آقای پیوندی به این شرایط واقف بود و سعی کرد از تجربههای من استفاده بکند. من هم سعی کردم برخی ایدههای اجرایی را که به ذهن ایشان رسیده، پذیرا باشم و کاملاً همسو با هم این پروژه را پیش ببریم. تئاتر چیزی غیر از این نیست. تئاتر یک کار گروهی است. آدمها باید به هم اعتماد بکنند و از نظرات یکدیگر بهره ببرند تا خروجی درجهیک و بهتری داشته باشند.
- آقای کشفیاصل،گرچه موضوع اصلی «زوج ناجور» درباره اختلافات خانوادگی و مشکلات زناشویی است اما در نمایش به بحران اقتصادی آمریکا طی دهههای گذشته هم اشاره میشود. با توجه به اینکه کشور ما نیز این روزها در بحران اقتصادی اسفناکی به سر میبرد، آیا در دراماتورژی متن به این نکته توجه داشتید؟ چرا در همزمانیِ اجرا با شرایط حاکم، شوخیهای اقتصادی در نمایشنامه را پررنگتر نکردید؟
کاملاً حق با شماست. این بخش از ماجرا که به زندگی زناشویی شخصیتها و رفاقتشان با هم میپردازد، بیشتر مد نظرمان بود. در مورد وضعیت اقتصادی، این متن برمیگردد به دهه هفتاد و هشتاد آمریکا که به لحاظ اقتصادی، دهههای پرتلاطمی بوده اما هنگام دراماتورژی متن، سعی کردیم بیشتر به آن بُعد قضیه نگاه بکنیم، زیرا آن بُعد ماجرا، برای تماشاگر ایرانی جذابیت بیشتری دارد تا شرایط بحرانی اقتصاد. تماشاگر ایرانی الان شبانهروز در این شرایط غوطهور است، ولی دیدنِ روابط زناشویی و پستی و بلندیهای روابط انسانی برای مخاطب ایرانی قطعاً جذابتر خواهد بود. شاید اگر متن اصلی را اجرا میکردیم، به آن مسائل اقتصادی هم بیشتر میپرداختیم اما از آنجا که باید متن را برای تماشاگر ایرانی دراماتورژی میکردم که فهم آن بهتر بشود و حوصلهاش سر نرود و ریتم مناسبتری داشته باشد، تلاش کردم به ابعاد انسانی و زندگی زناشویی ماجرا بیشتر بپردازم.
- نکتهی ناگفتهای اگر مانده، بفرمایید.
ما تئاتر کار میکنیم برای مردم. واقعاً تئاتر و هنر بدونِ مردم معنا ندارد. ما کار کمدی میکنیم تا حال تماشاگر بهتر بشود. دَمِ تماشاگرانی که در این اوضاع و احوال از تئاتر حمایت میکنند و به تماشای نمایشها میآیند،گَرم!
***
کیمیا جواهری: خنداندنِ تماشاگر ایرانی آسان نیست!
«کیمیا جواهری»، لیسانس روانشناسی دارد و دانشآموختهی بازیگری از آموزشگاه استاد سمندریان است. او سابقه بازی در تئاتر، سینما و تلویزیون را دارد و همچنین به عنوان طراح و مجری گریم فعالیت داشته. بعضی از نمایشهایی که جواهری در آنها ایفای نقش کرده، عبارتند از «جان گابریل بورکمن»،«بیرون پشت در»،«تقصیر»،«افرای ژاپنی»،«پنگوئنهای افسرده» و «تجربههای اخیر». او در سریال «چاردیواری» (سیروس مقدم)، تلهفیلم «ای دوست مرا به خاطر آور» (حمید نعمتالله)، فیلم سینمایی «دختران» (قاسم جعفری)، مجموعهسریالهای «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و سریال مسافران (رامبد جوان) بازی داشته است. در حوزه تخصصی گریم نیز چند سال شاگرد استاد جلال معیریان بوده و در سالنهای مختلف در تهران طراحی و یا اجرای گریم داشته است. جواهری مسئولیت اجرای گریم حدود 50 نمایش را در تئاترشهر عهدهدار بوده. او در نمایش «زوج ناجور» در نقش «گِوِندولین» ظاهر شده است.
- شما سال گذشته در مقام بازیگر با آقای حسین کشفیاصل به عنوان کارگردان، در نمایش تراژدی «تجربههای اخیر» همکاری داشتید. به عنوان هنرمندی که دغدغهی جدی و حرفهای در عرصهی بازیگری دارد، بیشتر اجرای چه نقشهایی را ترجیح میدهید؛کمدی یا تراژدی؟ آیا اصلاً سبک و گونهی نقش و نمایش برای شما تفاوت دارد؟
بله، قطعاً تفاوت دارد اما این دلیل بر آن نیست که فقط یک سبک خاصی کار کنم. البته با توجه به روحیه شخصیام بازی در متنهای تراژدی برایم در اولویت است اما بازی در یک نقش کمدی هم برایم چالش جذابی بود، به این دلیل که اولینبار است در متن کمدی به ایفای نقش میپردازم. به عقیده من اجرای نقش کمدی سخت است و خنداندن تماشاگر ایرانی حتی بر اساس موقعیت درست هم آسان نیست.
- وقتی نمایشنامهی «زوج ناجور» را میخواندید، نخستین برداشتتان از شخصیت «گِوِندولین» چه بود؟ برای اجرای این نقش چه ایدههایی داشتید؟
گِوِندولین دختری است که به آمریکا مهاجرت کرده و سعی داشته مستقل باشد. خوشگذرانی میکند و سعی میکند از هر لحظه زندگیاش لذت ببرد. انسان راحتیست اما اصل و اصول زندگی برایش خیلی اهمیت دارد. در ظاهر امر احساس میکنیم دختر بیخیالی است، ولی در باطن بسیار شکننده و دلرحم است. من در مورد هر نقشی از کودکی تا آن سنی که در حال ایفای نقشش باشم فکر میکنم و اینکه آن شخصیت در مواجهه با مسائل متفاوت چه رفتاری ممکن است از خود بروز بدهد و مابهازای آن شخصیت در اجتماعمان چگونه فکر و چگونه رفتار میکند؟! نقش گِوندولین هم از این قاعده مستثنی نبود اما نمیدانم تا چه حد در اجرای آن موفق بودهام.
- با توجه به اینکه قبلاً با آقای کشفیاصل به عنوان کارگردان و بازیگران همکاری داشتهاید، آیا همکاری دوباره با ایشان روی صحنه و نقش مقابل شما، تاثیری بر کیفیت و روند بازیتان داشت؟
بله، قطعاً میتواند تاثیرگذار باشد.کارگردان سه مورد از نمایشهای من، آقای کشفیاصل بودند. درباره ایشان میتوانم بگویم که دست بازیگر را برای بروز خلاقیت نمیبندد و این نکته خیلی مهم و مثبتی برای یک بازیگر است اما باید درباره ایشان یادآوری بکنم که آقای کشفیاصل یک کارگردان زبردست و دموکراتترین دیکتاتوری است که می شناسم! بازیگر را بسیار ظریف به سمتی هدایت میکند که در نهایت درستترین اتفاق بیفتد و این نکته قابل تاملی است. در دو نمایش «افرای ژاپنی» و «زوج ناجور» با یکدیگر همبازی بودیم و حضورشان به دلیل تسلط بالایشان باعث دلگرمی است.کارکردن با ایشان بیاغراق ـ چه کارگردان اثر باشند، چه بازیگر ـ لذتبخش است.
- در «زوج ناجور»، آقای کشفی علاوه بر ایفای نقش «اُسکار»، مشاور کارگردان هم بودهاند. با توجه به اینکه نمایش «زوج ناجور»، نخستین تجربهی حرفهای محمدحسین پیوندی به عنوان کارگردان است، در تمرینها و تولید، با ایشان تعامل خوب و مناسبی داشتید یا اغلب مشاورههای آقای کشفی شما را در شکلگیری نقش کمک میکرد؟ نقشی که اکنون ایفا میکنید، چهقدر حاصل هدایت کارگردان، چه میزان نتیجهی راهنمایی آقای کشفی و چه اندازه برآمده از ایدهها و تجربههای خودتان در زمینهی بازیگریست؟
ببینید، تئاتر کارکردن یک کار گروهیست و اگر تعامل بین افراد گروه وجود نداشته باشد، قطعاً اتفاق درستی نمیافتد. در نمایش «زوج ناجور» نیز به همین ترتیب بوده. تعامل با آقای محمدحسین پیوندی (کارگردان اثر) و اعتمادی که ایشان به ما داشتند و مشاورههای آقای کشفیاصل تاثیر این ماجرا را دوچندان کرد. بیشک داشتههای خودم به دلیل آموزههای خوبی که در ادوار خلاق و شکوفای زمان حیات استاد سمندریان ـ این استاد بحق بیبدیل تئاتر ـ دیدهام، تا به امروز کمککننده و هدایتگر من بوده است.
- در پایان اگر نکتهی ناگفتهای مانده، بفرمایید.
تئاتر جلای روح آدمی است. تئاتر برای من مأمن امنی است برای بازشناسی خویشتن خویش. تشکر میکنم از شما و سپاسگزارم از مردم عزیزمان که در چنین شرایطی هنوز هم تئاتر را تنها نمیگذارند.