یادداشتی بر نمایش «قاجارنامه» به کارگردانی کمال مقدم

قاجاریان کوچک

احمدرضا حجارزاده: در میان گونه‌های متنوعی که در هنر تئاتر می‌شناسیم، نمایش کودک و نوجوان مقوله‌ای دیگر و به مراتب دشوارتر است، چون گروه اجرایی با مخاطب خاصی سر و کار دارد که نباید درک و هوش آنها را دست‌کم گرفت و به همین دلیل نمی‌توان هر مفهومی را به هر زبانی به خوردشان داد اما حالا اگر همان نوجوانان باهوش، ایفاگر نقش‌های یک نمایش ـ آن هم برای مخاطب بزرگسال ـ باشند، این‌بار کار برای گروه بازیگران سخت خواهد شد، چراکه حالا آنها قرار است مفهومی عمیق را برای تماشاگران جدی و بزرگسال به نمایش بگذارند و اگر گروه تولید و اجراگران نقش‌ها کار خود را حرفه‌ای و به درستی انجام بدهند، می‌توانند تاثیر لازم را بر مخاطب هدف بگذارند و خود را به عنوان هنرمندانی کاربلد در عرصه تئاتر معرفی بکنند. این همان اتفاقی‌ست که در اجرای نمایش «قاجارنامه» به کارگردانی کمال مقدم افتاده است.گروهی از نوجوانان علاقه‌مند به هنر بازیگری چند ماه را تحت نظر مربی باتجربه‌ای آموزش دیده و این روزها نتیجه آموزه‌های خود را در قالب نمایشی برای بزرگسالان در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه آورده‌اند.

نمایش «قاجارنامه»، اثری مفرح و دل‌پذیر است که تماشاگرش را با رضایت کامل و حال خوش از سالن بیرون می‌فرستد. داستان نمایش پیچیدگی خاصی ندارد و روایتی سرراست از غم و اندوه بی‌دلیلی است که در دل ناصرالدین‌شاه قاجار جا خوش کرده و حالا درباریان می‌کوشند خاطر قبله عالم را از آزردگی بزدایند و خنده بر لبان شاه بنشانند. نمایش از صحنه آغاز تکلیفش را با تماشاگر روشن می‌کند تا بداند با تئاتر کمدی، شاد و موزیکال روبه‌روست و گرچه اغلب موقعیت‌های نمایش‌نامه موجب خنده تماشاگران می‌شوند، ولی آن‌چه بر خنده‌های بیننده می‌افزاید و رضایت‌مندی بیش‌تر او را در پی دارد، حضور بازیگران کوچک در نقش‌های بزرگ و هنرنمایی تحسین‌برانگیزشان است. در نخستین صحنه، شخصیت‌های دربار را در حال بزم و شادمانی می‌بینیم اما شاهنشاه در سکوتی غم‌بار بر تخت خود نشسته و از اجرای این تلاش اطرافیانش برای شادکردن او راضی نیست. هر کس به نحوی می‌کوشد شاه را بخنداند و موفق نمی‌شود. در نهایت گره کار به دست آشپزباشی جسور و بی‌اعصاب دربار باز می‌شود!

«قاجارنامه»،که نمایش‌نامه‌ای سنتی و ایرانی دارد و طبیعتاً اجرای آن برای بازیگران ماهر و کارکرده، ساده و راحت است، به لطف کارگردانی خوب کمال مقدم، طراحی صحنه و لباس چشم‌نواز و البته بازی‌های دل‌نشین و خلاق نقش‌آفرینان تازه‌کار، اثری دوست‌داشتنی و به‌یادماندنی از کار درآمده است. مقدم از تمام عناصر نمایش‌های آیینی و تاریخی در اجرا بهره برده. ترانه‌های آشنای تخته‌حوضی، سیاه‌بازی، نقالی، پرده‌خوانی، مبدل‌پوشی و البته میزانسن‌های دقیق کارگردان، به کمک گروه اجرایی آمده‌اند تا اثری در خور ستایش ارائه بکنند. همچنین طنز ظریفی در برخی دیالوگ‌ها و رفتارهای شخصیت‌ها گنجانده شده که شیرینی بازی بازیگران را دوچندان می‌کند. از جمله شوخی با سفر به تایلند یا کتابی برای شناخت زنان و مردان با عنوان «چگونه زنان (مردان) را بشناسیم؟» که در حجم و خوانش کتاب با یکدیگر تفاوت دارند! یا وقتی شاه کلمه «رعشه» نزد پرده‌خوان به غلط «عرشه» تلفظ می‌کند! در سایر بازی‌ها، برای نمونه کاراکتر هلنا میرزاپور در نقش خواهر شاه را ببینید که لهجه و عشوه‌های زنانه را در رقابت و لج‌بازی با ملکه (مهدیس پریش‌برون) چه بانمک اجرا می‌کند و توجه مخاطب را به خود برمی‌انگیزد. هرچند که ترکیب سه‌نفره خواهر شاه، ملکه و خواهرِ ملکه (هلنا پیری‌آذر) خیلی خوب و هماهنگ به بار نشسته‌اند و بخصوص در صحنه‌های خلوت زنانه‌شان هر سه بانمک و تحسین‌برانگیزند، یا مثلاً ببینید شخصیت اسیر را با بازی احمدرضا جعفری که چه‌قدر در اجرای نقش خود جدی و متعهد ظاهر شده! جالب این‌که جعفری در عین جدیت، طنازی خاص خود را هم دارد و با رفتار دوگانه بی‌خیالی و زیرکی در نقش اسیر، موجب خنده‌گرفتن از تماشاگر شده است. ژالین بیگدلو در نقش سرآشپز هم با بازی فوق‌العاده‌اش، حضورش را در این نقش برای همیشه در ذهن مخاطب ثبت می‌کند. ابوالفضل عبدالحسینی در قامت وزیر جنگ، خیلی خلاق و هوشمندانه بازی کرده. نگاه بکنید که هرگاه وزیر جنگ به صحنه وارد یا از آن خارج می‌شود، راکورد گام‌برداشتن به حالت رژه نظامی را حفظ می‌کند! دو سیاه‌باز نمایش با حرکات ریز رقاصی و تقلید صداهای بازیگران نقش سیاه، خاطره سیاه‌بازان حرفه‌ای و پیشکسوت تئاتر را در یاد هر تماشاگر علاقه‌مند به نمایش ایرانی زنده می‌کنند. مانی حق‌گو در نقش قبله عالم نیز خوش درخشیده و موفق شده خشم و ناراحتی شاه را در میان آن‌همه دلقک و تلخک و درباریان چاپلوسی که دوره‌اش کرده‌اند به بهترین شکل ممکن اجرا بکند. در کنار همه بازیگران خوب نمایش، نباید از بازی درخشان هومن اسیدی در نقش نقال غافل شد. بیان شیوا و حرکات نمایشی او در اجرای نقش رستم و سهراب، خیره‌کننده و غیرقابل باور است. در مجموع باید تاکید کرد از مهم‌ترین نقاط قوت نمایش «قاجارنامه»، بازی‌های هماهنگ و یکدست تیم بازیگری‌ست که با تلاش و خلاقیت خود اجازه نمی‌دهند نمایش از ریتم بیفتد و موجب خستگی یا کلافگی بیننده بشود.

بی‌تردید اجرای نمایش «قاجارنامه» به کارگردانی کمال مقدم، موجب خوشحالی و افتخار برای تئاتر این کشور است، زیرا بازیگرانی در آن از عهده اجرای نقش‌های تاریخی قاجار و دیالوگ‌های دشوارش برآمده‌اند که شاید هنوز درک روابط و فضای عهد قاجار برای آن‌ها سخت و دور از انتظار باشد، ولی به هر حال این هنرمندان نوجوان موفق شده‌اند نمایشی گرم و دل‌پذیر روی صحنه بیاورند و نویدبخش ظهور بازیگرانی مستعد و خوش‌آتیه برای آینده تئاتر کشور باشند. اگر اجرای «قاجارنامه» اولین تجربه این تیم تازه‌نفس در عرصه بازیگری‌ست، امید آن‌که آخرین حضورشان نباشد و راه‌شان پرشورتر و پیروزمندانه ادامه بیابد.

نمایش «قاجارنامه» به کارگردانی کمال مقدم و تهیه‌کنندگی ریحانه بوالحسنی، هر روز ساعت 16:30 و فقط تا 29 تیرماه در تماشاخانه نوفل‌لوشاتو اجرا می‌شود. پیشنهاد می‌کنیم به تماشای این تئاتر جذاب بنشینید تا هم ساعتی را به خنده و خوشی بگذرانید، هم از بازیگران نوجوان و پرامید تئاتر حمایت کرده باشید.

منبع: خبرگزاری صبا

3/5 - (1 امتیاز)