من شنونده حرفهای موسیقی هستم
سعید نعمتالله کارگردان سریال «پدر گواردیولا» درباره انتخاب متنوع ترکیب خوانندگان گفت: من شنونده حرفهای موسیقی هستم و سلیقه مخاطب برایم بسیار مهم است و این هنر به صورت مداوم در زندگی من جریان دارد.
به گزارش سایت هنردستان؛ سعید نعمتالله نویسنده و کارگردان سریال «پدر گواردیولا» با اشاره به اینکه «هرچه موسیقی قدیمیتر باشد بیشتر مورد علاقه من است»،گفت: وقتی برای «پدر گواردیولا» ترکیب خوانندهها را میچیدم، قطعاً میدانستم قرار است از حضور ایرج خواجهامیری بهرهمند شوم و این در حالی بود که میدانستم قرار است حضور رضا یزدانی، آرش و مسیح عدلپرور را هم در این کار داشته باشم. قصدم این بود که مخاطب این سریال با همه این خوانندگان ارتباط برقرار کند. البته واقعیت این است که میخواستم خودم بیشتر از همه این ارتباط را برقرار کنم. برای من هنوز هم «گنج قارون» فیلم جذابی است. استاد ایرج خواجهامیری نیز همینطور. صدا و موسیقی رضا یزدانی را میپسندم. آرش و مسیح هم که قصه متفاوتی در موسیقی دارند. این یعنی از تمام طیفهای علاقهمند به موسیقی در این سریال خواهیم داشت. طیف متفاوتی از مخاطبان با آرش و مسیح و طیف دیگری با ایرج و رضا یزدانی ارتباط برقرار می کنند.
او درباره انتخاب متنوع ترکیب خوانندگان این سریال اضافه کرد: اگر نخواهم فرهنگ را به چیزی تقلیل دهم و از آن معذرت خواهی کنم، از فرهنگ یک مدل یا یک مزون باید وجود داشته باشد که همه جنسی در آن وجود داشته باشد، چون همه می بینند. من سعی کردم این مزون موسیقی تکمیل باشد تا هم به خودم و هم به مخاطبان این سریال خوش بگذرد. من همیشه در کارهایم به گروه می گویم ما حمال فیلمنامه ایم و موسیقی هم می تواند تکمیل کننده یک اثر باشد.

نعمتالله درباره حضور ایرج خواجه امیری خاطرنشان کرد: باید بگویم که من خاطراتی در بیست سالگی استاد ایرج دارم که در این دنیا وجود نداشتم. در گذشتهای که خودم بودم یا گذشتهای که روی سنگفرشها کالسکهها حرکت می کردند و من نبودم ولی از آم زمان خاطره دارم. هرچیزی که به گذشته مربوط باشد من به آن تعلق خاطر بیشتری دارم. در گذشته همه چیز صاف تر، تمیزتر و باحیاتر بود. ایرج هم از همان هاست. من مشتری آقای ایرج هستم. مشتری صدا و چهره و راه رفتنش. وقتی برای سریال «پدر گواردیولا» دعوت شان کردم و به من جواب مثبت دادند به اندازه هیچ کس که در پدر گواردیولا حضور داشت خوشحال نشدم.
کارگردان سریال «پدرگواردیولا» درباره حضور رضا یزدانی به عنوان یکی دیگر ازخوانندگان این سریال گفت: رضا یزدانی 23 کار سینمایی دارد و امکان ندارد اگر در سینما و بخش خصوصی خوب نباشی 23 بار این فرصت به تو داده بشود. بخصوص که چند مورد از آن همکاریها با مسعود کیمیایی باشد. صادقانه بگویم اگر یک سکانس یا یک فیلم مثل آقای کیمیایی در زندگیام داشتم میرفتم در خانه می نشستم و تا آخر عمر آن را میدیدم و لذت میبردم. رضا یزدانی زاییده ماجرای اجتماعی است. علاقه مندی رضا به خواننده های قدیمی تر جایی نزدیک می شود که نامش اجتماع است. ترانه «قاتل خونسرد» رضا یزدانی را اولین بار در اتومبیل علی اوجی شنیدم و از این ترانه و صدای عجیب حیرت کردم.گویا رضا یزدانی دیگری بود. اصلاً حال عجیبی داشتم. وقتی که دو ترانه دیگر او را نیز گوش دادم متوجه شدم فصل دیگری از دنیای موسیقی یزدانی را می شنوم. من واقعاً عاشق یک قاتل خونسردم.
نعمتالله در پاسخ به اینکه «چرا کارهای او شباهت به آثار مسعود کیمیایی دارد؟»، افزود: تشابهی که بین کارهای من و کیمیایی وجود دارد علاقه به یک ژانر است. نه پشت صحنه و فیلمنامه و نه دوربین و دکوپاژهایم معلوم است که شباهتی به کارهای کیمیایی ندارد که کاش داشت، ولی یک شباهت وجود دارد و آن شباهت واضح و مشخص است. ژانر است آن هم ژانر اجتماعی.
نویسنده سریال پدرگواردیولا درباره انتخاب و حضور مهران مدیری در نقش بیوک اضافه کرد: تغییر خیلی کار سختی است و اینکه تو به دیگران این تغییر را نشان بدهی سنگهای بسیاری به سمت تو میآید. مگر اینکه مثل من روحیه ای پیدا کنید که دری را باز نکنید تا سنگی سمت تان بیاید. پس بگذار این نظرات به در و دیوار بخورد و سراغ آنها نروی. تغییر سخت است. مهران مدیری در این سریال یک تغییری را دارد که یک گروهی آن را دوست دارند و گروه دیگری هاج و واج هستند و با نوستالوژی های خود و کارهای قبلی مهران مدیری قیاسش می کنند. من بازیگران خوب در این سریال کم نداشتم. از حمید فرخنژاد منظم و درست، ستاره اسکندری همینطور و مهرانمدیری که یکجنتلمن واقعی است. مهرانمدیری یک سکانس داشت که باید سه شبانهروز زیر باران میماند. حتی اجازه نداد کسی به او حوله بدهد، چون گفت همه که حوله ندارند. یکسری از خصوصیات او خدادادی است و یک بخش هایی همخودش در بازیگری به آن رسیده مانند تواضع که چیزی به پروژه تحمیل نمیکند. آسه میآد آسه میره که گربه شاخش نزنه. اینکه میگویند کارکردن با مهران مدیری سخت است شاید درست باشد، چون او یک استانداردهایی دارد، حداقل توقعی که دارد این است که تو هم آن استانداردها را داشته باشی. فرخنژاد هم همینطور. فیلمنامه استاندارد، برخورد استاندارد. من یک رویهای دارم در زندگی، هر کس همان طور که با من برخورد میکند، من هم همانطور با او رفتار میکنم. امکان ندارد بیدلیل به کسی احترام بگذارم. رفتار مهران تو را مجبور میکند به او احترام بگذاری.کارکردن با مهران برای من سخت نبود و اتفاقاً خیلی هم خوش گذشت.