گفت‌وگو با «رضا حیدری»، طراح نور و هنرمند به بهانه اجرای چیدمان خوزستان

تماشاگر دوست دارد اذیت بشود!

احمدرضا حجارزاده: این روزها یکی از رویدادهای ویژه و قابل توجه در فضای هنرهای تجسمی، برگزاری چیدمان (اینستالیشن) «خوزستان» با اجرای «رضا حیدری» در گالری مجموعه «صحنه آبی» است. حیدری به عنوان یکی از باسابقه‌ترین طراحان نور و صحنه تئاتر، تلاش کرده در این چیدمان، فضای زیستی و تنفسی خوزستان را برای بازدیدکنندگان مقیم مرکز بازسازی بکند و آن‌ها را به تجربه عینی با خوزستان وا دارد. رضا حیدری که همیشه به هنر نقاشی علاقه‌مند بوده، می‌گوید:«من عاشق هنر، به‌ویژه نقاشی هستم اما نور بهترین مادۀ خامی‌ست که تاکنون با آن خلق اثر کرده‌ام.گذرا و ناملموس‌بودنش را ضمن تابش و هویت‌بخشی به اجسام دوست دارم». او با اشاره به پررمز و رازبودن جهان امروز، از تمایل خود به ساخت اثری می‌گوید که مثل خواب در اختیار خودش نباشد، بلکه از ناکجا، از جهانی بخارآلود و محو بیاید، خود را نمایش بدهد و تا کسی صدایش کرد، سر بچرخاند یا بیدار بشود و دیگر خبری از اثری که ساخته نباشد! برای ایجاد چنین اثری، حیدری از نور و موسیقی کمک گرفته تا خاکِ بخشنده و ملموس و هویت‌بخش ایران و خوزستان را برای لحظه‌ای هرچند کوتاه در معرض دید و تجربه مخاطب قرار بدهد. نمایشگاه چیدمان «خوزستان» تا روز جمعه سوم آذرماه از ساعت 16 تا 20 در مجموعه «صحنه آبی» برقرار خواهد بود و بازدید از آن برای عموم رایگان است. به بهانة اجرای این چیدمان متفاوت و خلاقانه، با رضا حیدری،گفت‌وگو کردیم.

***

  • در آغاز کمی بیش‌تر از خودتان و سوابق هنری‌تان بگویید.

ـ حدود 26 سال است تئاتر کار می‌کنم که حوزه طراحی نور را بیش‌تر دوست داشتم و پسندیدم. البته داستان‌های کوتاه چاپ‌شده هم دارم. طراحی صحن، نویسندگی و کارگردانی تئاتر هم کرده‌ام اما چیزی که بیش از همه برایم دغدغه بود، نور بوده است. همیشه دوست داشتم در هنرستان تجسمی، نقاشی بخوانم و این حسرت همیشه با من همراه است. آن اتفاق میسر نشد اما سعی کردم صحنه‌ها را با نور نقاشی بکنم. این رویکرد برایم خیلی دوست‌داشتنی است و همیشه سعی کرده‌ام در کارهایی که طراحی می‌کنم، نقاشی را با نور ایجاد بکنم. من تا امروز بیش از پانصد طراحی نور انجام داده‌ام. همچنین برای کنسرت‌هایی مثل همایون شجریان، علیرضا قربانی و دیگران طراحی نور کرده‌ام و تلاشم این بوده در آن تجربه‌ها،کارهای متفاوتی اتفاق بیفتد. در حوزه معماری هم برای نمای ساختمان‌ها و برج‌ها طراحی نور انجام داده‌ام. همچنین برای نمای بیرونی بنای تئاترشهر نوری طراحی کرده بودم که متاسفانه دست‌اندرکاران امر هیچ علاقه‌ای به اجرای آن نشان ندادند تا این طراحی نور را در تئاترشهر،که هم از نظر معماری و هم به عنوان مرکز فعالیت تئاتر اثر زیبایی‌ست، انجام بدهیم.

  • ایده اولیه چیدمان خوزستان از کجا آمد و با چه دغدغه‌ای سراغ چنین موضوعی رفتید که فضای خوزستان را با نور طراحی بکنید؟

ـ من کارهای دیگری هم داشته‌ام که توانسته‌ام با نور،کاراکتر بسازم. مثلاً در نمایش «شرق دور، شرق نزدیک» به کارگردانی «حمیدرضا نعیمی»، با نور طراحی صحنه کردم، یعنی صحنه کاملاً خالی بود که با نوع نورها و متریالی که ساخته بودیم و زاویه‌های نور، صحنه درست کردیم. به جای طراحی صحنه ما از نور استفاده کردیم. با نور می‌شود فضاسازی‌های خیلی عجیب‌وغریبی ایجاد کرد. وقتی نور هست، می‌توانید چیزی را خلق بکنید و زمانی که خاموش می‌شود، دیگر وجود ندارد. همان‌طور که در استیتمنت چیدمان توضیح دادم که در آلمان و جنگ جهانی دوم،کلیسای نوری ساخته شده بود. در مورد چیدمان خوزستان، باید بگویم من خودم کُرد هستم، بچه کرمانشاهم. آن‌جا مثل خوزستان همیشه گرد و خاک است. شاید غلظت آن از خوزستان کم‌تر باشد، ولی آن هم وحشتناک است. در آن هوا نمی‌شود نفس کشید. آدم‌ها از نظر تنفسی و ریه هزاران مشکل پیدا می‌کنند. همین الان مادر یکی از دوستانم به خاطر ریه‌هایش در بیمارستان خوابیده و در CCU بستری شده، فقط به خاطر گرد و خاکی که وجود دارد. هزاران آدم دیگر هم این روزها کارشان به بیمارستان کشیده شده. ایده گرد و خاک را از آن‌جا گرفتم. در پلت‌فورمی به نام «چیدمان»،که با آقای معینی در تماشاخانه «صحنة آبی» درست کردیم، در فضای کوچکی سعی کردم فضای خوزستان را بازسازی بکنم و این تجربه را برای دوستانی که در مرکز هستند رقم بزنم که یک سر به خوزستان بزنند!

  • در اجرای چیدمان خوزستان، بازدیدکننده‌ای که وارد می‌شود، در یک فضای خالی با حجم گسترده‌ای از گرد و غبار و نور مواجه می‌شود. بهتر نبود غیر از نور، فضا را با اِلمان‌های دیگری به عنوان نشانه‌هایی از خوزستان پُر می‌کردید؟

ـ نه، ببینید، فکر می‌کنم گاهی اوقات اضافه‌کردن خیلی چیزها به فضا، اضافه‌گویی‌ست. وقتی می‌توان با یک منبع نور و یک موسیقی، تصویر مورد نظر را به مخاطب رساند یا آن فضا و خفگی را ایجاد کرد، به نظرم کافی‌ست تا این‌که بخواهیم با اضافه‌گویی، چیزهای دیگری را به زور در حلق تماشاگر بکنیم.

  • به نظرم شاید حضور دو ـ سه نفر هنرور یا بازیگر در فضای چیدمان، می‌توانست نمایشی باشد از زندگی مردم خوزستان در چنین فضایی اما نکته ویژه این اثر، آنست که شما از خودِ بازدیدکننده به عنوان بازیگر استفاده کرده‌اید تا فضای خوزستان را تجربه بکند.

ـ بله، کاملاً همین‌طور است. منظور ما همین بود که بازدیدکننده‌ها خودشان فضای خوزستان را تجربه بکنند.

رضا حیدری
  • فکر می‌کنید برگزاری چنین چیدمانی تا چه اندازه می‌تواند پیام هنرمند را به مخاطب برساند و چه تاثیری بر فضای فکری و زیستی جامعه و تماشاگران دارد؟

ـ فکر می‌کنم وقتی آدمی را وارد این فضا می‌کنیم، مهم‌ترین اتفاق اینست که او فضای تازه‌ای را تجربه می‌کند. من از تمام کسانی که از این چیدمان بازدید کرده‌اند، مصاحبه گرفتم. اکثر آن‌ها حرف و برداشت مشترکی داشتند و توانستم آن نکته مشترکی را که می‌خواستم، در حرف‌های آن‌ها پیدا بکنم، یعنی اتفاقی را که می‌خواستم، ایجاد کردم. ما هنرهای مختلفی داریم که در آن‌ها اعتراضاتی بیان می‌شود. چیدمان خوزستان، یک اعتراض به آلودگی هواست. ما در این مملکت، 25 ارگان داریم که اگر این ارگان‌ها با هم همکاری بکنند، مشکل آلودگی هوا برطرف می‌شود، ولی خودمان می‌دانیم که چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد. ما می‌دانیم در چه وضعیتی هستیم و با چه مسئولانی طرفیم، یعنی هرگز آن‌چه را به نفع‌شان است، حمایت نمی‌کنند! در دنیا هم همین وضعیت است. سازمان جهانی محیط زیست،کلی بودجه و هزینه به کشورهای مختلف پرداخت می‌کند که مثلاً از وجودِ گازهای گُل‌خانه‌ای کم بکند، ولی متاسفانه جایی که سود آدم‌ها و ارگان‌ها وجود دارد، همکاری نمی‌کنند. ببینید، ما هر روز خشکسالی‌های بیش‌تری را تجربه می‌کنیم. شمال کشور،که جنگل است، دارد نابود می‌شود. طبق آن‌چه سازمان محیط‌زیست گفته، طی ده ـ پانزده سال آینده، شمال کشور ما مثل جنوب می‌شود؛ برهوت و بیابان! چشمه‌های آبی که خشک شده و پوشش گیاهی از بین رفته اما باز هم دارد از بین می‌رود، باعث می‌شود گرد و خاک شکل بگیرد؛گرد و خاکی که نابودکننده خود محیط‌زیست است. دریاچه ارومیه بدتر از آن. واقعاً فاجعه است. نمی‌خواهم بیش‌تر از این درباره‌اش صحبت بکنم، ولی خیلی دوست دارم مسئولان را بیاورم به خوزستان خودم و در را روی آن‌ها ببندم!

  • تا امروز هیچ‌کدام از مسئولان به تماشای چیدمان شما از خوزستان آمده؟!

ـ خیر، متاسفانه تا الان کسی نیامده اما خیلی دوست دارم نماینده مجلس خوزستان، نماینده مردم کرمانشاه و کسانی که نماینده آن مردمند، به دیدن این اثر بیایند و آن‌ها را بفرستم توی این اتفاق و در را پشت سرشان قفل بکنم و یک ساعت در خوزستان باشند! از پشت میزشان برخیزند و به این فضا بیایند، شاید کمی، به اندازه سرِ سوزن، توانستند شرایط آن مردم را درک بکنند.

  • بازدیدکنندگانی که به تماشای چیدمان خوزستان می‌آیند و نمی‌توانند آن فضا را زیاد تحمل بکنند، پس از خروج از فضای سالن، با این پرسش مواجه می‌شوند که «چرا نتوانستید فضای خوزستان را زیاد تحمل بکنید؟!». در اجرای این اثر، محدودیت زمانی خاصی برای بازدیدکنندگان در نظر نداشتید؟ آیا می‌خواستید ظرفیت و میزان تحمل مخاطب را بسنجید؟

ـ بله اما ببینید، من ساعت بازدید از چیدمان را از 4 بعدازظهر تا 8 شب در نظر گرفته‌ام، یعنی چهار ساعت زمان بازدید است. به دوستانی که برای بازدید می‌آیند، می‌گویم شما از سی ثانیه تا چهار ساعت می‌توانید در اجرا حضور داشته باشید و فضا را ببینید. این‌جا خیلی واکنش‌های عجیبی از بازدیدکنندگان گرفتم. دوستانی بودند که نیم‌ساعت، چهل دقیقه، حتا یک ساعت در این فضا ماندند و از ماسک هیچ استفاده‌ای نکردند. در واقع این خودش یک اجراست، یعنی آن آدم به خودش آسیب می‌زند که شاید هم‌زادپنداری بکند با مردمی که در گرد و خاک زندگی می‌کنند. یک نکتة ویژه این‌که شما از خوزستان من می‌توانید به راحتی بزنید بیرون، ولی از خوزستان واقعی نمی‌توانید به راحتی خارج بشوید!

  • استفاده از ماسک در این اجرا، نکته قابل‌توجه‌ای است اما اگر قصد داشتید بازدیدکننده، هوای خوزستان را تجربه بکند، چرا ماسک در اختیارش می‌گذارید؟!

ـ خب من در سالن با افرادی مواجه شدم که سرفه می‌کردند و می‌خواستم آن فرد اذیت نشود. بنابراین ماسکی را که واقعی و جنگی است، به آن‌ها می‌دهم تا بتوانند راحت تنفس بکنند. جالب این‌جا بود که خیلی از آن‌ها ماسک را پس زدند! یعنی استفاده نکردند و دوست داشتند اذیت بشوند. این خودش یک اجراست! فکر کنید شما ماسک داشته باشید که استفاده بکنید و اذیت نشوید، ولی ماسک را کنار می‌گذارید که اذیت بشوید تا شاید تجربة واقعی خوزستان را داشته باشید.

  • انتخاب سالن «صحنه آبی» برای اجرای چیدمان خوزستان، دلیل خاصی داشت یا می‌توان آن را در هر فضایی اجرا کرد؟

ـ خب ما در هر فضایی می‌توانیم این کار را تجربه بکنیم اما این فضا برای چنین تجربه‌هایی تعبیه شده. من از آقای «وحید معینی» خیلی تشکر می‌کنم که همکاری خوبی با من داشتند و چنین فضایی را در اختیارم گذاشتند. به من اعتماد کردند تا بتوانیم با یکدیگر همکاری داشته باشیم. ما این فضا را با نام «چیدمان» اختصاص می‌دهیم به اجراهایی از این‌دست که نیاز به صندلی برای نشستن تماشاگر ندارد. یک فضا کاملاً تجربی است.

5/5 - (1 امتیاز)