هنردستان: فرانچسکو بونامی، منتقد و گالریدار معروف ایتالیایی در مطلبی که گالری فیلیپسِ آمریکا منتشر کرده است دست به مقایسه هنری و واکاوی آثار دو تن از مشهورترین نقاشان معاصر جهانی زده است.
به گزارش هنردستان، فرانچسکو بونامی، منتقد و گالریدار معروف ایتالیایی در مطلبی که موزه فیلیپسِ واشنگتن آمریکا منتشر کرده است، دست به مقایسه هنری و واکاوی آثار دو تن از مشهورترین نقاشان معاصر جهانی زده است. بونامی در این نوشته در این باره بحث میکند که دو اثر معروف هنر امروز چطور با شیوههایی مطلقا متفاوت مخاطبان هنرِ امپرسیونیتی را میخکوب میکند.
دمین هرست، نقاش کاملا شناخته شده انگلیسی است که از او به عنوان شناخته شدهترین عضو گروه نقاشان جوان بریتانیایی یاد میشود. یکی از آثار معروف او – “برای عشق به خدا”- تا 100 میلیون دلار قیمتگذاری شده است.
از طرفی پیتر دویگ؛ نقاش اسکاتلندی و کمتر شناخته شده در زبان فارسی، متولد 17 آوریل 1959 از مهمترین نقاشان معاصر اروپایی است که به عنوان یکی از شناختهشدهترین نقاشانِ در حوزه فیوگوراتیو شناخته میشود. او از سال 2002 در کشور ترینیداد – جنوبیترین جزیره دریای کارائیب- زندگی میکند. اثر “قایق سفید” پیتر دویگ در حراج ساتبیز سال 2007 به قیمت یازده میلیون و سیصد هزار دلار فروخته شد. اثر دیگری از او در حراج لندنِ سال 2013 با قیمت 12 میلیون دلار به فروش رسید.
در این میان نقاشی “رُزدیل” (rosedale) اثری که پیتر دویگ در سال 1991 خلق کرده و اثری به نام “پوچی” از دمین هرست که به سال 2000 خلق شده است، مورد بررسیِ منتقد ایتالیایی فرانچسکو بونامی در این مطلب قرار گرفته است. این مطلب را گالری فیلیپس در واشنگتنِ آمریکا منتشر کرده است.
فرانچسکو بونامی نوشته است: “رزدیل” اثر پیتر دویگ (1991)، و اثر “پوچیِ” دمین هرست (2000) میتواند از خیره کنندهترین آثار امپرسیونیستی معاصر برای مخاطب امروز باشد. این دو هنرمند هر کدام به نوبه خود و البته با روشهایی کاملا متفاوت در هدفی که در نظر داشتند، موفق بودهاند: پیتر دویگ با ساختن لایههایی از اشارهها و گفتمانهای هنر مدرن در آثارش، ابعاد عامهپسند، تجاری، سبکی سراسر فرهیخته و وضوحی روشنفکرانه، و از سوی دیگر دمین هرست با زبانی متفاوت نسبت به زبانی که جریان تاریخِ هنر آن را تجربه کرده است، با آثاری مینیمالیستی و مفهومی در هنر معاصر.
هر دوی این هنرمندان با جسارت و شهامت، روی طنابی کش آمده بر درهای تنگ در میان دو مفهوم کیچ [هنری پر زرق و برق اما سطحی ] و نخبهگرایی گام برمیدارند، و در تلاشاند به پرتگاه فضای تئوریهای دلسرد کننده هنری سقوط نکنند. برآیند کاری هر دو این هنرمندان، در مرزهای نقاشی عمیقا حسی، عاطفی و شکوهمند است، حتی اگر در مورد هرست، مسئله نقاشی و بوم هم مطرح نباشد من این گزاره را دوباره پیش میکشم. کار “پوچی” اثر دمین هرست به نوعی اثری گذشته گرا و البته خاطره انگیز است. این کار یادآور شاهکار ژرژ سورا “بعد از ظهر یکشنبه در جزیره”؛ نقاشی است که سورا در سال 1886 کشیده است.”
فرانچسکو بونامی در ادامه یادداشت خود سبک پوانتیلیسمِ [سبک گذاشتن نقطههای رنگین روی زمینه سفید که عمدتا در نقاشی امپرسیونیستی از آن بهره گرفته میشود] ژرژ سورا را با قرصهای متعدد و رنگینی که در اثر دمین هرست میبینیم، مقایسه میکند و در صدد تبیین تجربه نو دمین هرست برای بیان و اجرای ابعاد روانشناسی و سمبولیک جهان ِ معاصر برمیآید.
نویسنده در ادامه و در نقد و بررسی اثر پیتر دویگ به یکی از شاهکارهای اگون شیله، “درختان پاییزی” اشاره میکند. او معتقد است دویگ در اثر مورد بررسی در این نوشته – یعنی rosedale- برای تعریف جدیدی از امپرسیونیسم ِ معاصر نقبی به تاریخ هنری میزند و به آرامی و آهستگی از محیط شهری قرن نوزدهمی خود را به فضای امروز میرساند.
او مینویسد: “پوچی” اثر دمین هرست و rosedale کارِ پیتر دویگ، گفتمان جدیدی را پیش میکشند. این گفتمان برای ما روشن میکند که میتوان با روشها و شیوههای هنری مطلقا متفاوت، از رهیافتهای هنر ِ گذشته، هنری مدرن و نو به وجود آورد .
منبع: هنرآنلاین