یادداشتی بر فیلم سینمایی «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق

روایتی پرامید از افسانه‌های ایرانی

میترا عرفانی خانقاهی: فیلم سینمایی نوروز روایتی عاشقانه از افسانه ننه‌سرما و عمونوروز است. ننه‌سرما و عمونوروز هزاران سال است که فقط در آخرین شب سال به وصال یکدیگر می‌رسند. در این بین اهریمن که در بند افتاده آزاد می‌شود و قصد دارد با جاودانه‌کردن زمستان تاریکی را بر جهان حکم‌فرما کند و مانع رسیدن بهار شود. هم‌زمان با این اتفاقات، خانواده‌ای را می‌بینیم که پسربچه‌ای به اسم نامی دارند. پدر و مادر نامی قصد دارند از هم جدا شوند و دایی نامی که رابطه خوبی با او دارد، می‌خواهد ماجرا را به او بگوید اما آنها دچار سانحه رانندگی می‌شوند و پیرمردی (عمونوروز) را زیر می‌گیرند. نامی در بیمارستان با عمونوروز که مصدوم شده ملاقات می‌کند و از آن لحظه جادوی بهار به او منتقل می‌شود. روی انگشتش جوانه‌ای سبز می‌شود که در وقت خواب همه اطراف را می‌پوشاند و احاطه می‌کند. عمونوروز به نامی توضیح می‌دهد او همان قهرمانی‌ست که می‌تواند اهریمن را شکست داده و بهار را نجات دهد. عمونوروز در بیمارستان با حاجی‌فیروز ملاقات می‌کند و او را در جریان توطئه اهریمن می‌گذارد و از او می‌خواهد به نامی یاری برساند. نامی پس از گذشتن از فراز و فرودها، بالاخره طلسم اهریمن که با نیرنگ قلب ننه‌سرما را به یخ بدل کرده می‌شکند.

نوروز همان روایت امیدی‌ست که با سرانگشتان نسل جوان جوانه می‌زند و می‌روید. این اثر با نگاهی نو به آئین و سنن باستانی ایران پرداخته و سعی در حفظ و پاسداشت رسوم زیبای این مرز و بوم دارد. فلات ایران، با قدمتی چندین هزارساله، سرشار از قصه‌ها، متل‌ها و افسانه‌های عامیانه و جذاب است؛ قصه‌هایی که از بطن فرهنگ فولکلور سر برآورده‌اند و هر افسانه می‌تواند دستمایه اثری فاخر شود. نوروز، تلاشی ستودنی در این راه دارد. فیلم به لحاظ جلوه‌های ویژه در ژانر فانتزی، قابل تامل است. در فیلم‌نامه،گرچه خط روایی گاهی دچار جامپ می‌شود و حق مطلب را ادا نمی‌کند اما کارگردان می‌تواند در آخر قصه را به نتیجه برساند.

برخی کاراکترها خوب پرداخت نشده‌اند. برای مثال، پدر نامی یکدفعه سر و کله‌اش در داستان پیدا می‌شود و حضورش چندان توفیری در پیشبرد قصه ندارد. در سکانس‌های پایانی، بچه‌هایی که در ابتدای فیلم شرکت‌کنندگان در نمایشگاه دایی نامی بودند و از اقوام مختلف ایرانی، به کمک قهرمان داستان می‌شتابند. با این‌حال چندان گره‌گشا نیستند. به طور کلی، خرده‌پیرنگ‌ها، الکن و مجهول تا پایان داستان باقی می‌مانند و کمک شایانی به خط اصلی نمی‌کنند. سهیل موفق در بازی‌گرفتن از هنرپیشه‌ها چندان موفق نیست و در لحظات حساس، پیشکسوتان دستی می‌رسانند تا فیلم نمره قبولی بگیرد. ریتم و تمپو فیلم در برخی سکانس‌ها بی‌دلیل کُند می‌شود، جایی که نمی‌شود گفت این افتادن ریتم نوعی تعلیق به شمار می‌آید. با تمام این اوصاف، فیلم سینمایی نوروز، اثر قابل دفاعی است و همان‌طور که تم مایه اصلی‌اش می‌گوید ما را امیدوار می‌کند و در این وانفسای فیلم‌های حمایتی و سفارشی قابل تقدیر و احترام است.

امتیاز دهید
تئاتر

بیست‌وششمین برنامه از سلسله‌جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای خانه هنرمندان برگزار شد

«کارنامه بُندارِ بیدَخش»؛ نقدی به دانشی که در جامعه گفتمان ندارد بیست‌وششمین برنامه از سلسله‌جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان

ادامه مطلب »