ما تنها مالکان جهان نیستیم
«رویداد مستندسازان علمی» به بهانه زادروز تولد دیوید آتنبرو با پیشنهاد نامگذاری روز تولد آتنبرو به نام روز جهانی مستندسازان علم و طبیعت در تقویم جهانی برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، «رویداد مستندسازان علمی» همزمان با سالروز تولد دیوید آتنبرو، نویسنده، تهیهکننده،کارگردان و مستندساز مشهور بریتانیایی به کوشش کرسی ترویج علم یونسکو در ایران با همکاری انجمن ترویج علم ایران توسط گروه هنر و تجربه روز گذشته جمعه 21 اردیبهشت در موزه سینما برگزار شد.
اسماعیل میرفخرایی، رامین حیدری فاروقی، حامد شکیبانیا، عرفان خسروی مهمانان این رویداد بودند که مدیریت آن را سیاوش صفاریانپور برعهده داشت.
اکران مستند علمی «کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریانپور و تهیهکنندگی بهرام رادان از برنامههای این رویداد بود.
صفاریانپور در ابتدای این رویداد گفت: از همان روز که گونه انسان خردمند روی زمین قدم گذاشت و بارقه هوشمندی در ذهن او روشن شد، خردمندی و قصهگویی دست در دستان هم نهادند تا ما به موجوداتی بدل شویم که توانایی زیستن فراتر از زمان خود و در دل اعصار را به دست آوریم. از همان نخستین روزها با همان نخستین ابزارها ما داستانهای خود، تجربیات خود و یافتههای خود را مستند کردیم و به آن دوام بخشیدیم.
او ادامه داد: ما امروز بر دوش و در آغوش تجربههای مستند شده و قصههای روایت شده آنها ایستادهایم که میتوانیم کمی دورتر را کمی بهتر ببینیم. سنت انتقال دانش و تجربه و خردمندی به مدد قصهگویی که شاید بیاغراق ذات و ماهیت انسان را بیش از هر صفت و توصیف دیگری توضیح دهد، امروز اوج بروز آن را در کار و فعالیت مستندسازان جهان علم و طبیعت میبیند. اگر روزی بستر رسانهای ما دیوار غارها بود و عصاره رنگ گیاهان، امروز به مدد انقلابهای متوالی علم و فناوری، به هزار و یک ابزار برای ثبت و روایت مجهزیم اما در پشت این توان فنی، همان روح کنجکاو و قصهگوی ماست که بیتابی میکند. در میان این نسل از میراث داران سنت قصه گویی قصه جهان، دیوید اتنبرو نمونه ای یگانه است که عمر پربارش نه تنها نسل های متوالی را با دانش و خرد جهانی که در آن زندگی میکنیم آشنا کرده که ماهیت قصهگویی و روایت این داستانها را نیز تغییر داده است.
به گفته این مستندساز این مراسم توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و کرسی ترویج علم یونسکو در ایران با پیشنهاد نامگذاری روز تولد آتنبرو به روز جهانی مستندسازان علم و طبیعت در تقویم برپا شد.
مستندسازی که پیامآور حیات وحش برای مردم جهان است
عرفان خسروی، یکی از کارشناسان حاضر در این رویداد گفت: آتنبرو مورد خاصی در تاریخ بشر است که میتوان او را با پلینی کبیر نویسنده «دانشنامه تاریخ طبیعی» در دوهزارسال پیش است که کتاب او تا سدههای بعد هم به عنوان منبع و مرجع قرار گرفته است.
او ادامه داد: در دوره ما آتنبرو از جمله کسانی است که در آینده ماندگار خواهد شد و او را با چنین اشخاصی مقایسه خواهند کرد. شاید به تعبیر خیلی از دوستان آتنبرو کسی باشد که در زمان و مکان مناسب قرار گرفته و بدین واسطه توانسته است، موقعیتی به دست بیاورد اما نکتههایی درباره دقت نظر او در زمینه کاری که در آن مداومت به خرج داده و سالهای سال به عنوان پیامآور حیات وحش برای مردم جهان بوده است.
در ادامه حیدری فاروقی گفت: وقتی درباره چیزی سخن میگوییم دو حالت دارد اول اینکه به پاسداشت اندیشه و آگاهی پرداختهایم که خوشحالکننده است. اما در شکل دیگر چون بار اندیشه و آگاهی را از دوش خود برمیداریم آن موضوع در مخاطره از بین رفتن قرار میگیرد. استمرار در کار، زمان و مکان مناسب که درباره آنتبرو به آن اشاره شد شاید این موارد اختیار را از ما بگیرد، اما بزرگترین مطلب این است که ما چگونه میتوانیم با واقع شدن در شرایط، کیفیات خود را افزایش دهیم. آگاهی را به عرصه عمومی ببریم، برای مفاهمه توجه ایجاد کنیم، تداعی و تعمیم پذیری را ممکن کنیم و به حافظه جمعی مراجعه کنیم و در آن حاضر باشیم.
ما تنها مالکان جهان نیستیم
حیدری فاروقی اظهار کرد: وقتی ما از زیبایی حرف میزنیم یعنی احساس رضایتمندی بیرون از مالکیت و معامله. آثار آتنبرو به ما یادآوری میکند تنها در این جهان زندگی نمیکنیم و ما فقط مالک جهان نیستیم و این زندگی نیاز به یک مشارکت خلاق دارد.
صفاریانپور با بیان اینکه میگویند اگر شما در کشوری زندگی کنید که شبکههای خبری و همچنین ابزار و ادوات زیادی وجود دارد، آتنبرو شدن کار سختی نیست، خواستار نظر حامد شکیبانیا دیگر مهمان این رویداد شد.
برای آتنبروشدن شاید هزار سال زمان نیاز باشد
شکیبانیا عنوان کرد: با تمام این امکانات ما در همان جا نیز تنها یک نفر را داریم. درست است که پیشینه خانوادگی و امکاناتی که وجود داشته، دست به دست هم داده تا موقعیت و شرایط را برای آتنبرو فراهم کند اما همچنان این موارد برای آتنبرو شدن کافی نیست. شاید هزار سال زمان ببرد که همه چیز وجود داشته باشد و یک نفر در این میان شاخص باشد.
او ادامه داد: ما برای اینکه از فیلم مستند در جاهایی که برای بچههای مدرسه یا نوجوانان و دانشجویان باید صحبت کنم به آنها یاداوری میکنم که بخش اعظم شناخت ما از جهان با چشم خود نبوده است و این تصویری که از دنیا و جهان هستی داریم از مستند و تماشای آن آمده است و اگر بخواهیم منصف باشیم بخش بزرگی از این تصویر آثار آتنبرو است.
آتنبرو، پیامآور طبیعت است
عرفان خسروی در پاسخ به این پرسش بیان کرد: صحبت درباره این موضوع کار سختی است چراکه آتنبرو در مسیر اضافه کردن چیزی به بدنه علم حرکت کردهاست و از همان ابتدا ساخت مستندهای حیاتوحش مثل مستند «زو کوئست» با جستوجویی هدفمند برای پیدا کردن نمونههایی از حیاتوحش انجام شد که قرار نبوده به راحتی در پیرامون ما دیده شوند. «زو کوئست» نشان میدهد شخصی چون آتنبرو در مسیری که همقدم و همزمان با یک جستوجوی علمی است، حرکت کرده است اما این مسیر پرمخاطره است. او در این مسیر موفق عمل کرده است و به نظر من عنوان پیامآور طبیعت برازنده اوست.
او ادامه داد: نقدشدن حق همه افرادی است که کاری درخور و شایسته توجه انجام دادهاند. به آثاری از آتنبرو نقدهایی هم وارد است و این نقدها بیشتر در زمانهایی است که او سعی کرده همقدم با پژوهشهای علمی پیش برود و چون پژوهش علمی لبه تیغ است. ممکن است ما در ذهنمان چیزی را بیابیم که آن را یافته مهمی بدانیم اما بعدا در پشتیبانی از این ادعا شکست بخوریم. این مستندساز نیز چندین بار از ادعای علمی حمایت کرده است و این ادعاها پشتوانهای نداشتهاند. در کار علمی پذیرفته شدن یک ادعا به این شکل است که توسط دیگرانی که هم رده هستند مورد داوری قرار بگیرد اما جاهایی بوده است که آتنبرو درباره این ادعاهای مورد تردید مستند ساخته است و در نهایت این ادعا تایید هم نشده است. البته این ساخت سوءسابقهای در زمینه مستندسازی او به شمار نمیآید. این جسارتها هم تحسینآمیز است و هم ما را از اینکه آتنبرو را شخصیتی مقدس و بیخطا بدانیم، نهی میکند.
تشویقنشدن یک نوع تنبیه است
فاروقی درباره اتنبرو و گروهش به عنوان ثبتکنندگان حافظه تاریخی و مواردی که ممکن است دیگر وجود نداشته باشد،گفت: من طی ۳۰ سال فعالیت و سفر به سایر کشورها تلاش کردهام تا امکانات روایتگری در حوزه مستند را اختیار کنم. در روایتگری اهمیت دارد که صدا یا نگاهی بتواند شوق اگاهی را منتقل کند. اما تداوم، استمرار و فراغت برای اندیشهورزی لازم است و همچنین برای تولید یک اثر اندیشهورز. اما متاسفانه در این زمینه حتی تشویق هم انجام نمیشود. تشویق نشدن یک نوع تنبیه است. ما مدیرانی را هم که دشواری ریسک کردن را میپذیرفتند تشویق نکردیم.
فاروقی در پایان با اشاره به آینده فیلم مستند گفت: عاقلانه است که ما خیلی آینده را نسنجیم. برای اینکه در قامت جهانی آدمها خوشبین بودن را فراموش کردهاند ما هم دلایل خیلی کافی نداریم چرا که انضباطی در این زمینه نداریم. برنامهریزی و قدردانی نداریم. چندان از رونق گرفتن کسی خوشمان نمیآید. بزرگترین تاثیر انسان این است که از صدرنشینی خردمندان ناراحت نشود از اینکه آگاهی آنها زیاد شود، دچار قبح نشود و برای تشویق خسیس نباشد.
در انتهای این مراسم اسماعیل میرفخرایی شمع نودوهشتمین سالگرد تولد دیوید آتنبرو را خاموش کرد.