واکاوی مفهوم عشق جنونآمیز
شانزدهمین رویداد اکرانِ ایوان، این هفته به اکرانِ مستند «کارت قرمز» به کارگردانی مهناز افضلی اختصاص داشت و سپس نشست نقد و بررسی اثر با اجرای سحر عصرآزاد منتقد سینما، مجری و کارشناس رویداد و با حضور مهناز افضلی کارگردان مستند و عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع شهلا جاهد در ایوان ربط برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی ایوان ربط، این مستند در ۷۳ دقیقه بر اساس پرونده قتل لاله سحرخیزان، همسر ناصر محمدخانی توسط شهلا جاهد در قالب تصاویری از دادگاه، مصاحبههایی با محمدخانی، شهلا جاهد و تکههایی از زندگی این دو نفر ساخته است.
این مستند، نقاب از چهره واقعیت و داوری برمیدارد و نشان میدهد قضاوت چه کار مشقتباری است.«کارت قرمز» شامل آرشیو اختصاصی از تصاویر و آلبومهای خصوصی شهلا جاهد و ناصر محمدخانی است.
سحر عصر آزاد، مجری و کارشناس در ابتدای این نشست از کارگردان این مستند درباره مسیر هنریاش که در آغاز بازیگر و حالا مستندساز شده، پرسید و از او درباره انتخاب سوژه برای ساخت این مستند سوال کرد.

مهناز افضلی کارگردان این مستند اظهار داشت: پرسش سختی است و معمولاً تلاش میکنم از پاسخدادن به این سوال طفره بروم اما اگر بخواهم خیلی خلاصه عنوان کنم باید اشاره کنم آدمی صرفاً به خاطر یک دلیل تغییر مسیر نمیدهد، بلکه دلایل گوناگون باعث تغییر مسیر میشود. البته من آدم ریسکپذیر و جسوری هستم و عاقلانه رفتار نمیکنم و معمولاً اغلب فیلمهایم توقیف میشوند. به علاوه اینکه معتقدم زندگی یک فرآیند تصادفی است و گاهی اوقات آدمی تصمیم میگیرد تا علایق و دغدغهها و افکار خودش را بروز دهد و این امر در عرصه بازیگری میسر نیست، چراکه شما به عنوان بازیگر تحت امر اندیشهها و افکار کارگردان هستید اما وقتی خودتان شروع به ساخت اثر میکنید، میتوانید بازنماییای از اندیشهها و افکار خود را به مخاطب نمایش بدهید.
عصرآزاد ضمن تصدیق حرفهای کارگردان ادامه داد و گفت: سوژههایی که شما انتخاب میکنید از سوژههای رسمی بسیار فاصله دارد و این فاصله را با نوع نگاه خودتان قرابت داده و ثبت میکنید. همچنین این فیلم از دهه هشتاد تاکنون دلهرهآور، تاثیرگذار و ملتهب است اما به نظرم نوع نگاه فیلمساز است که باعث زندهماندن این دغدغه در رابطه با زنان میشود و باعث تلنگر برای مخاطبان است. به نظرم این مستند از ویژگی نوع نگاه خاص کارگردان بهره میبرد و به لحاظ ساخت و نوع نگاه، اثر منحصر به فردی است.
مهناز افضلی در پاسخ به پرسش منتقد مبنی بر ملموس بودن و منحصر بهفرد بودن این اثر برای خود کارگردان در همان سال ساخت و یا شکلگیری این انحصار با طی شدن روند و گذر زمان خاطر نشان کرد: به عنوان یک مستند ساز باید اضافه کنم که ۵۰ درصد اندیشههای کارگردان در ساخت مستند دخیل است و ۵۰ درصد مابقی از روند داستان و روند ساخت مستند حاصل میشود.گویی ۵۰ درصد اختیار در دست کارگردان است و ۵۰ درصد مابقی در اختیار داستان و تقدیر است و داستان، خود را تحمیل میکند.
سپس وکیل مدافع شهلا جاهد، عبدالصمد خرمشاهی، در پاسخ به پرسش عصرآزاد مبنی بر نوع نگاهش به پرونده و شخصیت شهلا جاهد با توجه به فشارها و فضای ملتهب آن زمان،گفت: وقتی با شهلا جاهد برای به عهده گرفتن وکالت مذاکره میکردیم، فشارهای رسانهای زیادی وجود داشت و افکار عمومی و مطبوعات از پیش جاهد را قاتل دانسته و دائماً در حال فشار آوردن و نقل قولهای دروغین از سمت اینجانب بودهاند. در آن زمان بحث حذف دادسرا در جریان بود و بازپرس، قاضی تحقیقکننده و رئیس دادگاه همه یک نفر بودند و ایراد بزرگ وارده در این پرونده، از پیش قاتلدانستن شهلا جاهد بوده، به نحوی که رسانه ملی با تیتر دستگیری قاتل به استقبال شهلا جاهد رفته بود. افزون بر این موارد و فشارهای رسانهای موجود، قاضی پرونده صلاحیت دادرسی نداشتهاند، چراکه پیشتر در مقام بازپرسی، شهلا جاهد را قاتل دانسته بودهاند.
خرمشاهی به مواردی اعم از بازسازی صحنه جرم، آوردن فرزندان مرحومه سحرخیزان در دادگاه برای تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی، فشار رسانهای، شکنجه، نشاندادن صحنه اقرار جاهد تحت تاثیر شکنجه و پیشینه قاضی پرونده اشاره کرد و این موارد را از ایرادهای وارد بر نحوه دادرسی دانست.
او افزود: اقرار زمانی مورد تائید است که همراه با آزادی اراده و اختیار و عقل باشد. این پرونده از نادرترین پروندههای جنایی در ایران بوده است.

او ادامه داد: متاسفانه در فضای هنری کشورمان از این دست مستندها کم داریم، این مستند از آن نوع مستندهایی است که گویی رنگ واقعیت دارد و کارگردان کوشیده است شخصیت ناصر محمدخانی و شهلا جاهد را بدون هیچگونه سیاهنمایی و اغراق بازنمایی شود. این فیلم همچنان هیجان موجود در آن دوران را منتقل میکند اما به نظر من ایراد اصلی که به این مستند وارد است، از منظر حقوقی است. بهتر بود به دفاعیات وکلا نیز توجه بیشتری میشد.
خرمشاهی خاطرنشان کرد: دیگر آثاری که ساخته شدهاند هم در مقایسه با این مستند،کیفیت مطلوبی ندارند. به طور مثال فیلم «بیبدن» فاجعه است، چه از منظر حقوقی و چه از زاویه دید هنری.
عصرآزاد، افضلی را مورد خطاب قرار داده و پرسش خود را اینچنین عنوان میکند: با توجه به فضای بسته فرهنگی آن زمان چه روندی را طی کردید که بتوانید هم دادگاهها را فیلمبرداری کنید و هم اعتماد متقابل را میان خود و شهلا جاهد و ناصر محمدخانی به وجود بیاورید؟
مهناز افضلی در پاسخ به این پرسش عنوان میکند: بخشی از مستندسازی مبتنی بر شانس است؛ به طور مثال صحنهای که شهلا به ناصر ابراز علاقه میکند درست در زاویه دوربین مستقر شده در دادگاه اتفاق افتاد یا زنگخوردن تلفن محمدخانی در اتاق لیلا کاملاً شانسی بودهاست. شاید اگر این دو اتفاق نمیافتاد و توسط ما ضبط نمیشد، این مستند هم فرقی با دیگر مستندهای معمول دادگاهی نداشت.
این مستندساز خاطرنشان کرد: بعد از ساخت فیلم زنانه، وزارت فرهنگ مجوز ساخت برای مستند کارت قرمز و ورود به دادگاه را به من نداد. پس از خروج از وزارت فرهنگ، به یکی از دوستانم مراجعه کردم و طرح پیشنهادیام را از آخر به اول نوشتم و او توانست مجوز ارشاد را برای ورود به دادگاه و ساخت مستند اخذ کند. بنده به عنوان فیلمبردار دوم در دادگاه حاضر شدم و موفق به ضبط تصاویر دادگاه شدیم و ساخت مستند را شروع کردیم.
افضلی در پاسخ به پرسش یکی از حضار مبنی بر ملاقات حضوری و پخش مستند برای شهلا جاهد در داخل زندان پاسخ داد: بعد از ساخت فیلم بنده به سازمان زندانها مراجعه کردم و با رایزنیهایی که کردم توانستم با اخذ مجوز در یکی از دفتر های زندان اوین این مستند را برای جاهد نمایش بدهم که خوشبختانه با استقبال او مواجه شدم.
این مستندساز در پاسخ به پرسش یکی دیگر از حضار مبنی بر چگونگی دسترسی به آلبومها و عکسهای خصوصی جاهد و محمدخانی اظهار داشت: شهلا جاهد پس از فیلمبرداری در دادگاه با من تماس گرفت و سپس در پروسه تدوین اجازه دسترسی به آلبومهای خصوصی وی را داشتم و با کادربندی و اصلاح این تصاویر از آنها در ساخت مستند استفاده کردم.
عصرآزاد افزود: بهنظر نوع نگاهی که این مستند داشت، واکاوی مفهوم عشق جنون آمیز با محوریت شهلا جاهد بود.
در بخش دیگری از نشست، خرمشاهی وکیل مدافع جاهد شایعه عدم سلامت روحی و روانی شهلا جاهد را رد کرد.
خرمشاهی افزود: در یکی از ملاقاتهایی که با شهلا جاهد در زندان داشتم دستنوشتهای به من داد که در آن نوشته بود آرزویش اینست که هرچه سریعتر از زندان آزاد بشود و در رستورانی شنیسل مرغ میل بکند.
ایوان ربط، در هفدهمین رویداد «اکرانِ ایوان» در هفته آینده، میزبان ۴ فیلم کوتاه «آبی میشود»،«مریضخانه مرکزی»،«ساید بای ساید» و «سنگ پشت» با حضور کارگردانان و عوامل آنها خواهد بود.