جامعهای که نقد نشود، پیشرفت نمیکند
بیستوهفتمین رویداد اکرانِ ایوان، شامگاه روز شنبه، 17 شهریورماه به نمایش فیلم مستند «مشق امشب» به کارگردانی اشکان نجاتی و مهران نعمتاللهی اختصاص داشت و سپس نشست نقد و بررسی این اثر با اجرای سحر عصرآزاد، منتقد سینما، مجری و کارشناس رویداد و با حضور مهران نعمتاللهی یکی از کارگردانها برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی ایوان ربط، مستند «مشق امشب» که حضورهای جهانی موفقی داشته، با نگاهی به فیلم «مشق شب» عباس کیارستمی لایههای پنهانی از نظام آموزشی امروز را که از دید جامعه پنهان مانده، به تصویر میکشد.
سحر عصرآزاد، منتقد رویداد در ابتدای این نشست با اشاره به عدم حضور دیگر کارگردان این مستند گفت: شما این مستند را با اشکان نجاتی ایده پردازی، اجرا و کارگردانی کردید که آرزوی موفقیت برای او دارم، می خواهم صحبت درباره «مشق امشب» را از اینجا آغاز کنم که فیلم برپایه یک اثر مهم تاریخ سینمای مستند ایران در دهه 60 یعنی «مشق شب» زنده یاد عباس کیارستمی شکل گرفته است. با چه دیدگاهی این فیلم را منبع الهام و ایدهپردازی قرار دادید و در عین حال ساختار را حفظ کردید ولی محدود به آن نماندید، به گونهای که زاویه دید و جهانبینی کیارستمی را متناسب با شرایط جامعه امروز بسط داده و لایههای جدیدی به آن اضافه کردید؟
مهران نعمتاللهی کارگردان این مستند در ادامه افزود: فضای مستند به این شکل است که داستان از پیش نوشته شده ندارید. یک چارچوب رسم میکنید و دل به اتفاقات میسپارید. اتفاقی که برای ما هم افتاد دقیقاً همین بود. میخواستیم ببینیم چه اتفاقی برای بچه های «مشق شب» افتاده؟ آیا دغدغه ای که کیارستمی در مورد بچهها داشت، به نتیجه رسیده و کسی حرفش را شنیده؟ «مشق شب» فیلم بسیار مهمی است و من و اشکان بارها آن را دیدیم و تحلیل کردیم. کیارستمی به بهانه این فیلم جامعه، خانواده و شرایط اقتصادی را بررسی کرده، حتی طبقات اجتماعی و… همه چیز را با توجه به فضای بسته جامعه دهه ۶۰ به چالش کشیده است. میدانیم که او به خاطر همین فیلم از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت و مسیر فیلمسازیاش تغییر کرد، حرف درشت از مسئولان فرهنگی وقت شنید اما میخواست مشکل جامعه را با زبان هنر آسیبشناسی کند و انجامش داد. به گونهای که هنوز هم مو لای درزش نمیرود اما آن زمان نپذیرفتند و نگذاشتند اکران درستی داشته باشد. یکی از دلایل اصلی ما که به دنبال این مستند رفتیم، همین بود که چرا «مشق شب» به درستی دیده نشده؟
عصرآزاد در ادامه این نشست افزود: مستند شما در مقایسه با «مشق شب» به نظرم هوشمندانه از مدخل ورودی حتی در انتخاب عنوان هم وام گرفته و مخاطب را کنجکاو می کند، اما چیزی از خود هم به آن اضافه می کند. از همان شیوه مصاحبه تبعیت میکنید اما محدود به یک مدرسه و یک طبقه اجتماعی، اقتصادی و حتی یک جنسیت نمیمانید و همین باعث شده زاویه دید فیلم شما گسترده شود. در ادامه نیز دو خط روایی جدید وارد کار کردید که وامداری را تکمیل میکند ولی درونمایه بهروز دارد؛ یکی جستجوی فیلمبردار «مشق شب» برای پیدا کردن مدرسه شهید معصومی نژاد که تخریب شده و بار معنایی دارد و دومی احیای دو کاراکتر دانشآموز «مشق شب» در زمان حال که نقدی عمیق به این سیستم آموزشی وارد میکند و تداوم آسیبهای گذشته را در حال به تصویر می کشد. همین لایه ها مستند شما را تبدیل به اثری مهم و قابل رجوع و یک سند زنده برای امروز میکند. چطور به این چند لایه بودن و نگاه همه جانبه رسیدید؟
کارگردان این مستند در پاسخ به سوال منتقد خاطرنشان کرد: احساس کردیم فیلمی است که می توان آن را بسط داد. قرار بود موبهمو مثل فیلم کیارستمی جلو برویم حتی در انتخاب رنگ دکور و پرده پشت مصاحبهشوندهها سعی کردیم همان شرایط باشد ولی در پیش تولید متوجه شدیم این مشکل بچههای امروز ما نیست. یعنی شرایط به حدی عوض شده و جامعه شکل تازه ای گرفته که در مورد نسل آینده چیزی نمیدانیم. پس تصمیم گرفتیم این ایده را گسترش بدهیم به طبقات و جنسیتهای مختلف و سوالات متفاوتی بپرسیم. البته جای وحید گلستان، تدوینگر فیلم هم خالی است که زحمات زیادی برای کار کشید.
منتقد رویداد سوال دیگر خود را درباره فیلمبرداری این طور اذعان داشت: فیلمبرداری در سه مدرسه در نقاط مختلف شهر انجام شده، چه طور و چقدر زمان برد تا به مرحله تدوین و تعامل با وحید گلستان برسد؟
نعمتاللهی در ادامه گفت: تقریباً بین 12 تا 15 روز فیلمبرداری طول کشید و بعضی روزها هم موفق به فیلمبرداری نمی شدیم. پروسه تدوین بسیار مشکل بود چون سوالات زیادی از بچهها پرسیده بودیم. این فیلم ۷۶ دقیقهای که شما میبینید از دل 30 ساعت راش بیرون آمده. همه شخصیتها و صحبتها برایمان جذاب بود و بحث را گسترش دادیم ولی خودمان گیر افتادیم. در فصل انتخاب حدود یک سال اشکان به منزل ما میآمد و ۸-۷ ساعت فیلم میدیدیم و تحلیل میکردیم و بالاخره به نسخه سه ساعت و 45 دقیقه رسیدیم و نمیخواستیم به آن دست بزنیم. اما وحید گلستان گفت باید به من قدرت عمل بدهید تا به نسخه قابل نمایش برسیم. او تئورسین سینماست و با علم و تجربهای که دارد کمک زیادی به ما کرد. به نظرم تدوینگر باید از همان لحظه شروع فیلمبرداری در جریان و همراه پروژه باشد.
عصرآزاد اضافه کرد: در واقع شما و اشکان در کار و همدلی با سوژهها غرق شده بودید، وجود تدوینگر کمک میکرد تا از بیرون به کلیت فیلم نگاه شود و تا مستند ساختارمند و کاربردیتر شود.
نعمتاللهی در پاسخ گفت: بله ما غیرت زیادی روی شخصیتها داشتیم و او توصیههایی کرد که حتی بر مسیر فیلمسازیام تاثیر گذاشت و از لحاظ فیزیک و شیمی تلفیق پلانها و معناگرابودنشان به ما آموزش داد و کمک کرد به نسخه نهایی برسیم.
عصرآزاد در ادامه بیان کرد: متاسفانه فرهنگ سرپوشگذاشتن بر مشکلات و حذف و نادیدهگرفتن نقاط ضعف فراگیر شده و کار به اینجا رسیده. انگار آسیبشناسی را به عناد و ضدیت ترجمه میکنند و این دیدگاه ریشهدار شده که شرایط کنونی جامعه اینچنین است.
کارگردان مستند «مشق امشب» در ادامه گفت: این مستند از دیروز میگوید، امروز را بررسی و فردا را پیشبینی میکند. مطمئن باشید فردا همین است که ما در تلاش بودیم در لایه زیرین فیلم ثبت کنیم. اگر امروز وضعیت سیستم آموزشی و دانشآموزان بررسی شود، مشخص است که هر سال انگیزهمندی دانشآموزان تحلیل میرود به جای اینکه شرایطشان بهتر شود. جای اینکه اشتیاق در جامعه دانشآموزی بیشتر شود، رو به تحلیل است. نباید جامعه دانشآموزی را محدود به 18 میلیون دانست، خانوادهها نیز درگیر هستند و به روزگاری میرسیم که 40 میلیون نفر درگیر این نظام آموزش و پرورش هستند و نگران. این انرژی کجا رها میشود؟ دانش آموز نمیداند چرا باید به مدرسه برود و بیمیل و بیاشتیاق نسبت به تحصیل با مشکلات عدیدهای درگیر میشود. ما اگر امروز گفتوگو کنیم، بهتر از فرداست ولی متاسفانه ما هیچ برنامهای برای آینده نداریم؛ حتی به طور درصدی. در مقطعی از زمان این نسل بزرگ میشود و باید فرزند تربیت کند در حالی که خودش زندگی را درک نکرده است. همه این ها می شود یک کلاف سردرگم که هیچ بهرهوری برای آینده ندارد.
عصرآزاد اضافه کرد: در مستند شما به نوعی هر یک از دانشآموزان نماینده قشری شناسنامهدار هستند از ثروتمند تازه به دوران رسیده یا همان نوکیسهگان تا فقرایی که مستعد بزهکاری هستند و مابهازای واقعی دارند. چطور به این پردازش در انتخاب کاراکترهای واقعی رسیدید؟
نعمتاللهی در پایان گفت: این تفکیکها را عامدانه قرار دادیم تا مخاطب را به تامل واداریم و نگاهی ریشهای و آسیبشناسانه به کودکان و نوجوانان و تاثیر آنها بر آینده جامعه داشته باشد.کودک و نوجوانی که پر از خشم است، جایی می خواهد تا آن خشم را انتقال بدهد. واقعاً ترسناک است چون ما جامعه خشمگینی داریم.