اولین روز مهر ماه زاد روز خسرو آواز ایران زمین گرامی باد .
به گزارش هنردستان ، محمّدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ – ۱۷ مهر ۱۳۹۹) موسیقیدان و خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی بود.
هنر در خانوادهی شجریان موروثی بود؛ هنر موسیقی، شعر و آواز و قرائت ارمغان خانوادهی پدر بود و هنر خوشنویسی هدیهی خانوادهی مادر. پدر خانوادهی شجریان، استاد مهدی شجریان، استاد قرائت قرآن بود. استادی بیبدیل که با صدایی دلنشین قرائت قرآن را تدریس میکرد و شاگردهای زیادی داشت.
شجریان در میان دوستداران خود با عنوان «استاد آواز ایران» و «خسروِ آواز ایران» شناخته میشود.بسیاری از مردم ایران او را مهمترین چهرهٔ موسیقی ایرانی و یکی از نمادهای مهم فرهنگ و موسیقی ایرانزمین میدانند. شجریان از آوازهای بینالمللی نیز برخوردار است . محمدرضا شجریان از بنیاد آقاخان، جایزهٔ خداوندگار موسیقی را دریافت کرده است و نامزد جایزه گرمی نیز بوده است.
وی همچنین خوشنویس خطِ نستعلیق، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز، شرکت دلآواز،باغ هنر بم و طراح چند ساز موسیقی بود. او در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا، نامدارترین تلاوت قرآنیِ او بود.
محمدرضا شجریان تا سال ۱۳۵۰ بهخاطر اینکه پدرش میخواست خانوادهٔ آنها (شجریان) بیشتر با قرائت قرآن و چهرهٔ مذهبی شناخته شوند، با نام مستعار سیاوش بیدگانی با رادیو همکاری میکرد، ولی بعد از آن پدرش به او اجازهٔ استفاده از نام اصلیاش را داد.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۶ در مسابقهٔ تلاوت قرآن کشوری، رتبهٔ نخست را به دست آورد و در اول اسفندماه همان سال شرکت دلآواز را بنیانگذاری کرد.
تصنیفهای مشهور شجریان، او را به قله بردند و برایش لقب خسروی آواز ایران را ساختند؛ آثاری مثل ربنا، از خون جوانان وطن، گلچهره مپرس، مرغ سحر و دلشدگان با حافظهی جمعی گره خوردهاند، شناسنامهی هنر ایراناند و مرزها را شکستهاند. این آثار میراث هنر ایران و هویت موسیقی سنتی به شمار میروند. این تصنیفها از تاریخ ایران جان گرفتهاند، قصهها در دل دارند و راویان زندهی تاریخ ایران به شمار میروند.
بهار دلکش با بهار گره خورده، مرغ سحر خاطرهای مشترک بین قشرها و نسلهاست، سپیده از نور و روشنایی میخواند، خون جوانان وطن قصهی پرغصهی رنج است و به همین ترتیب هر تصنیف قصهای برای گفتن دارد.
حالا محمدرضا شجریان به یکی از محبوبترین چهرههای هنر ایران تبدیل شده بود و این محبوبیت تنها از آثارش سرچشمه نمیگرفت، او در خیلی از بزنگاهها کنار مردم ایستاد؛ آلبومهای مشهور او ثروت موسیقی ایران شدند؛ آلبومهایی مثل شب، سکوت و کویر که حاصل همکاری او با کیهان کلهر بودند.
شجریان در طول سالهای فعالیتش همیشه همکارهایی بیبدیل داشت؛ از بزرگانی مثل محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان تا حسین علیزاده، بیژن کامکار، جهانگیر ملک، جمشید عندلیبی، کیهان کلهر، فرامرز پایور، حسین یوسفزمانی و…
او همچنین از آثار شاعرانی مثل خیام، سعدی، عطار، حافظ، مولانا، باباطاهر، علیاکبر شیدا، ملکالشعرای بهار، مهدی اخوان ثالث، شفیعی کدکنی برای ساخت آثار درخشانش استفاده کرد.
شجریان تنها با هنرش شجریان نشد؛ او خارج از دنیای صدا هم هنرمندی بیبدیل بود. آوازهی قلب رئوف و مهربان او، نگاه بیدریغش به محرومان، حمایت بینهایت از چهرههای جوان، کمک به زلزلهزدگان، صدا شدن برای بیصدایان و هنرنماییهای انسانیاش در همهجا پیچیده بود.
استاد محمدرضا شجریان، صدای نامیرای ایران ، ۲ بار به تحسین آلبومهای بی تو به سر نمیشود و فریاد نامزد جایزهی معتبر گرمی ،نشان ویژهی موتزارت ، پای جایزه پیکاسو و دیپلم افتخار یونسکو از جمله عناوین و افنخارات این استاد بی بدیل آواز و موسیقی ایرانی بودند .
سرانجام، پاییز، همان فصلی که فصل شروع شجریان بود، او را از طرفدارانش و دنیای موسیقی گرفت. پنجشنبه ۱۷ مهرماه سال ۱۳۹۹ استاد محمدرضا شجریان، پس از سالها بیماری زمین را در وطنش که روزی آن را سرای امید خوانده بود، ترک کرد.
زندگی هشتاد سالهی خسروی آواز ایران سرشار از شادکامی و موفقیت بود؛ او رفت ولی در آثارش، در ایستادنهایش در سمت درست در بزنگاهها، در هنرش و در شخصیت ارجمندش ابدی شد. نام شجریان از روی آلبومهای موسیقی بیرون آمد و در قلبها نشست، در ذهنها حک شد و مرزهای سنی و جغرافیایی را زیر پا گذاشت. او بارها از طرف رسانههای جهانی بهعنوان یکی از معتبرترین چهرههای موسیقی دنیا معرفی شد و با هنرش، جلوی مرگ و زمان ایستاد.
شورای عالی و هیات مدیره خانه موسیقی به این اتفاق نظر روز اول مهرماه و سالروز تولد این هنرمند برجسته ایرانی به عنوان “روز ملی موسیقی” نامگذاری کرد .