مستند «کاغذپاره‌ها»درایوان ربط به نمایش درآمد

«کاغذپاره‌ها» حاصل یک برخورد است

بیست‌وهشتمین رویداد اکرانِ ایوان، با نمایش فیلم مستند «کاغذپاره‌ها» به کارگردانی بهزاد نعلبندی در ایوان ربط برگزار شد.

به گزارش روابط‌عمومی ایوان ربط، سالن کیف‌کوک، این‌بار میزبان بهزاد نعلبندی (کارگردان)، آوا شریفی (بازیگر) و سحر عصرآزاد (منتقد و نویسنده سینما) همراه با نمایش فیلم مستند و جلسه نقد و بررسی آن همراه بود.

مستند انیمیشن «کاغذپاره‌ها» درباره زنان کارتن‌خواب به نویسندگی،کارگردانی و تهیه‌کنندگی بهزاد نعلبندی است که با حضور در یک مرکز نگهداری زنان کارتن‌خواب و ضبط صداهای تعدادی از آنها قصه زندگی‌شان را روایت کرده و پس از ضبط این صداها، تصاویر آن به صورت انیمیشن ساخته شده است.

سحر عصرآزاد در ابتدای این نشست و پس از نمایش فیلم، سوال خود را از کارگردان این مستند این‌طور پرسید: با توجه به محدودیت‌ها درباره ساخت و تولید مستند انیمیشن و رئال چه پیش‌زمینه‌ای داشتید؟

بهزاد نعلبندی پاسخ داد: در کودکی زن کارتن‌خوابی در محل ما زندگی می‌کرد که من از او وحشت داشتم. وقتی به این مرکز رفتم گفتم شاید بتوانم به ترسم نیز غلبه کنم. صادقانه بگویم هیچ پیش زمینه‌ای نداشتم و از سر ناچاری این مستند را ساختم چون راه دیگری نمانده بود که فیلم بسازم. حقیقت ماجرا این است که دوستان مستندساز از این دست مستندها زیاد ساخته‌اند. اما وقتی اصرار دوست مددکار و پژوهشگر الهام آریامنش به میان آمد که من در این مرکز حضور داشته باشم و فقط مشاهده کنم به سراغ این زنان رفتم تا شاید فیلم‌نامه‌ای از قصه‌های‌شان بنویسم. به مرکز رفتم و با آنها گفت‌و‌گو کردم و اجازه گرفتم تا بدون هیچ دوربینی فقط صداهای‌شان را ضبط کنم. اما تا مدتی بعد از آن حالم خوب نبود و نتوانستم حتی فایل صداها را گوش دهم. بعد از آن که صداها را گوش کردم دیدم آنقدر تلخ است که حتی نمی‌توان در مورد این حجم از اتفاقات ناگوار فیلم‌نامه‌ای نوشت. این فایل صداها مانده بود تا یک سری اتفاقات افتاد و با خود گفتم می‌خواهم با این صداها چه‌کار کنم؟ تا اینکه به این نتیجه رسیدم کاری بسازم با این تکنیک انیمیشن و صداها را با این تکنیک ترکیب کردم که در نهایت شد این مستند که تماشا کردید. این پروسه سه سال طول کشید و حاصل یک برخورد بود. چون ساختن‌ِ آن، شبیه به دیگر مستندها نبود و این طور نبود که با نقشه از قبل تعیین شده وارد شویم. یعنی من فیلم را نساختم، به نوعی فیلم مرا ساخت. به جز صداگذاری که توسط انسیه ملکی و آهنگسازی که توسط عطا ابتکار انجام شد، بقیه کارهای این مستند را به تنهایی انجام دادم.«کاغذپاره‌ها» نتیجه و حاصل یک برخورد است و تمام عروسک‌های این مستند انیمیشن را با کارتن میوه ساختم.

سحرعصرآزاد در ادامه گفت: کاملاً مشخص است که فیلم مصداق این است که می‌گویند راه مرا می‌خواند، یعنی در واقع در یک مسیر هدایت‌شده‌ای هستید، چون روایت و نریشنی هم که وجود دارد به نظرم خیلی ظریف و در مسیر رسیدن به یک روند شهودی خوانده شده و این یکی از نکاتی است که باعث می‌شود فیلم در طول زمان قابل رجوع باشد و هوشمندی‌ای که وجود دارد پیوندی است که بین این قصه و تم زنان کارتن‌خواب با آن تکنیکی که در انیمیشن استفاده کرده‌اید عجین شده است.

نعلبندی در پاسخ افزود: بله و این‌که شانس دیگری داشتم آن زمان که تصمیم گرفتم کار را بسازم همه دوستان بازیگر در یک سالن نمایش رفت‌وآمد می‌کردند که بسیار به من کمک کردند.

آوا شریفی یکی از بازیگران این مستند در ادامه گفت: برای من نوع و مدل بازیگری در این کار جدید بود.گفتند باید بیایی و نباید بازی کنی.گفتم باید چه کار کنم؟ گفتند چندین فایل صدا گوش کن که تا وسط گوش کردم و حالم بد شد، خیلی تلخ بود. بعد گفتند نه باز هم گوش کن کار داریم. بعد از آن قرار شد نسبت به چیزی که می شنوم حرکتی بازی کنم.

نعلبندی در تکمیل صحبت‌های شریفی گفت: در انیمیشن برای اینکه حرکت شخصیت را درک کنیم اصطلاحاً می‌گوییم بازیگر رفرنس وجود دارد، یعنی بازیگر آن شخصیت را بازی می‌کند که بر اساس حرکت بازیگر انیمیت می شود. آوا شریفی یکی از آن شخصیت ها بود. بخش عمده‌ای از باورپذیری شخصیت ها را مدیون بازی خوب بازیگرانم هستم که به کاغذ پاره‌ها جان بخشیدند.

آوا شریفی در ادامه اذعان داشت: نکته جالب این بود که کارگردان گفت باید حرکت و ژست‌ها را آرام انجام‌دهی، حرکت‌ها یک دفعه‌ای نباشد. برای همین از این نظر بازی سخت و البته جذاب می‌شد. باید حسم را مینی‌مال و کنترل‌شده پیش می‌بردم.

عصرآزاد درباره حضور کارگردان در آن مرکز و همخوانی حرکت های بازیگران و در نتیجه انیمیت حرکات پرسید و نعلبندی جواب داد: خیلی جالب است چون باید تلاش کنم به لحظات آنجا فکر کنم اما باز انیمیشن یادم می‌آید. این طور نیست آنها را کنار بگذارم بعد بگویم که چه کار می کردند. حقیقت ماجرا اینست آنها خیلی حرکتی نداشتند چون زندگی درون‌شان ماسیده بود‌. در واقع کار خاصی نمی‌کردند ولی اگر می‌خواستم منوط به حرکت آنها بازآفرینی کنم عملاً کاری نمی‌شد انجام داد.

عصرآزاد در ادامه نکته‌های خود می‌گوید: درباره حس‌هایی که در دیالوگ‌ها وجود دارد که در جاهایی شخصیت یا شرم دارد یا در واقع خودش متوجه کراهت و ناخوشایندی می‌شود از میکروفون فاصله می‌گیرد، به نوعی فرورفتن در خود را با ناواضح بیان‌کردن حس شاد بودن منتقل می‌کند که این مورد در حرکت بازیگران هم وجود دارد و یک رفرنس به مخاطب می‌دهد.

بهزاد نعلبندی در این‌باره خاطرنشان می‌کند: درست است گذشته تاریک آنها از دید ما بزهکارانه است، ولی آدم که بوده‌اند. بزرگ‌ترین تراپی برایم این بود که درک کنم این‌ها آدم هستند. می‌توانست این اتفاق برای هر یک از ما هم بیفتد. اگر در یک موقعیت برابر یا در یک خانواده بد یا اگر در یک محله بد به دنیا آمده بودیم. این‌طور نیست که فکر کنیم این اتفاق برای ما و نزدیکان و خانواده اصلاً نمی‌افتد، خیلی دور از ذهن نیست.

عصرآزاد صحبت‌های دیگر خود را این گونه مطرح کرد که شما بر اساس فقط صداها توانستید این همه حس و زندگی و تاثیرگذاری را با کاغذپاره‌ها یا انیمیت‌ها ایجاد کنید به نظرم خیلی شگفت‌انگیز و قابل تامل است.

کارگردان این مستند اضافه کرد: نظر لطف شماست امیدوارم همه این نظر را داشته باشند. من می‌خواهم از شخصیتی نیز تشکر کردم که خیلی وقت است او را ندیده‌ام. در نزدیکی سالن نمایش موج نو، شخص میوه‌فروشی بود که با من رابطه خیلی خوبی داشت. رفتم گفتم تعدادی کارتن موز می‌خواهم. گفت سه چهار تا دارم. گفتم مدل‌های مختلف تمیز و کثیف و برای کار فرهنگی می‌خواهم. فکر کرد می‌خواهم کتاب‌هایم را بگذارم.گفت در زندگی‌ام برای فرهنگ کاری نکرده‌ام، این کارتن‌ها را ببر و پول هم نگرفت.

امتیاز دهید
گپ و گفتگو

گپ‌وگفتی با مهندس «احمد توحیدلو»، به بهانه حضور در بیست‌وسومین نمایشگاه بین‌المللی تاسیسات تهویه

اقلیم جغرافیایی بر کاربرد دستگاه تهویه تاثیرگذار است بیست‌وسومین نمایشگاه بین‌المللی «تاسیسات و سیستم‌های سرمایشی و گرمایشی تهویه مطبوع» در محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران

ادامه مطلب »