گفت‌وگو با «رویا وحیدی»، هنرمند نقاش و گرافیست

در جامعه ما، هنرمندِ خوب کم نیست

احمدرضا حجارزاده: رویا وحیدی از جوانان هنرمند نقاش است که تحصیلاتش را در رشته گرافیک با گرایش تصویرسازی ادامه داد و موفق به دریافت مدرک لیسانس شد. پس از اتمام تحصیلات در زمینه هنر، دوره‌های تکمیلی را نزد اساتید معتبر و برجسته‌ای مانند مریم شجاعی و هدیه سروری گذراند. او تاکنون در نمایشگاه‌های گروهی کشورهایی نظیر عمان، اتریش، ارمنستان و ترکیه و همچنین چهار نمایشگاه در دُبی،که یکی از آنها مرکز Omniyat بود و پاسپورت افتخاری «من یک انسان هستم» را به این هنرمند تقدیم کرد، شرکت داشته است. اغلب نقاشی‌های این هنرمند، حاوی تصاویری از زنان و زندگی و احوال آنهاست. او در حوزه فیلم‌نامه‌نویسی انیمیشن و گرافیک نیز فعال است. با رویا وحیدی درباره فعالیت هنری و آثار نقاشی‌اش گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم.

ـ ـ ـ

علاقه و گرایش شما به هنر نقاشی و تصویرسازی ریشه در کجا دارد؟ از چه زمانی و چطور به نقاشی و فعالیت در این زمینه علاقه‌مند شدید؟

درس نقاشی یکی از درس‌های همه بچه‌ها در دوران مدرسه بوده. زمانی که شاید خیلی‌ها دوست داشتند دکتر و مهندس بشوند، من در نقاشی استعداد و علاقه فراوانی داشتم و در همه کتاب‌ها و درس‌هایی که می‌نوشتم، حتماً گوشه‌ای از آن را نقاشی می‌کشیدم. نقاشی جزو درس‌هایی بود که همیشه نمره بالایی در آن داشتم و این بیش‌تر به من انگیزه می‌داد تا در زمینه هنر فعالیتم را ادامه بدهم. دبیرستانم را فنی و حرفه‌ای انتخاب کردم و در زمینه طراحی و دوخت لباس آن را به پایان رساندم و بعد هم وارد دانشگاه هنر شدم.

در چه سبک و تکنیکی و با چه موادی نقاشی می‌کنید؟

سبک من بر اساس شرایط، زمان و نوع نگاهم به موضوع متفاوت است و معمولاً از تکنیک‌های مختلفی برای نقاشی استفاده می‌کنم.

آیا غیر از گرافیک و تصویرسازی در رشته‌های هنری دیگری هم فعالیت دارید؟

بله، غیر از گرافیک و تصویرسازی، در زمینه فیلم‌سازی انیمیشن هم فعالیت داشتم. من علاقه وافری به فیلم‌نامه انیمیشن دارم و در این رشته، سابقه زیادی دارم.

سوژه آثارتان را در عرصه نقاشی چطور پیدا می‌کنید؟ چه داستان‌ها و دغدغه‌هایی شما را به تصویرسازی و نقاشی یک موقعیت ترغیب می‌کنند؟

معمولاً سوژه در جریان فرآیند تبدیل موضوع به محتوا، در ذهن من شکل می‌گیرد که برگرفته از احساس من و اتفاقاتی است که در جامعه می‌افتد.

رویا وحیدی

تاکنون در چند نمایشگاه گروهی و انفرادی شرکت داشته‌اید؟

من حدود ده نمایشگاه داشتم در کشورهای مختلف داشته‌ام. همچنین در حال برگزاری نمایشگاه‌های جدیدی در کشورهای دیگری از جهان هستم.

فکر می‌کنید برگزاری نمایشگاه اصولاً می‌تواند در معرفی نقاش و آثارش به مخاطبان و علاقه‌مندان هنرهای تجسمی، نقش موثری داشته باشد؟

بله، قطعاً برگزاری نمایشگاه می‌تواند کمک بزرگی به هنرمند بکند، چون تا زمانی که یک هنرمند اثرش را جایی ارائه ندهد، مخاطب او را نمی‌شناسد.

در اغلب آثار هنری شما، زنان نقش و حضور پررنگی دارند. چرا بیش‌تر به ثبت تصویر زنان در تابلوهای‌تان می‌پردازید؟ اصولاً چه نگاه و تفکری درباره دنیای زنان دارید؟

فکر می‌کنم با توجه به نقش اساسی زن‌ها نه تنها در جامعه ما، بلکه در تمام دنیا، بدیهی‌ست اولین دغدغه ذهنی من به عنوان یک زن در تقابل با مشکلات و معضلات، موضوع زن و جنگیدن او برای بقا و اثر در جهان باشد.

نظرتان درباره تابلوهای دکوراتیو چیست؟ آیا آنها را هم می‌توان جزو آثار هنری دانست یا صرفاً جنبه تزیینی و تجاری دارند؟

اگر فکری پشت آن تابلو باشد بله، ولی اگر صرفاً فقط رنگ‌ریختن و بدون هیچ فکری باشد خیر، به نظرم آن آثار جنبه تزییناتی و تجاری دارند.

آیا پیش از شروع هر اثر، داستان آن برای شما مشخص است یا در طول اجرا و بر اساس الهام و ایده‌های ذهنی، نقاشی را تکمیل می‌کنید؟

شاید در طول کار، بعضی از المان‌ها را به نقاشی‌ام اضافه بکنم، ولی قطعاً موضوع اصلی کارم و حتی رنگ‌ها قبل از انجام آن مشخص است، وگرنه می‌شود داستان همان تابلوهای دکوراتیو.

به نظر شما، آیا همه نقاشی‌ها الزاماً باید داستان مشخصی داشته باشند؟

من نمی‌توانم در مورد همه آثار نقاشی بگویم. به هر حال هر کسی که کار نقاشی انجام می‌دهد، از نظر خودش لابد کار هنری است، ولی برای من داستان آن مشخص است، چون با داشتنِ داستان یک اثر می‌توانیم به نقاشی‎مان جان بدهیم.

به عنوان هنرمند نقاش، از شروع یک اثر تا به نمایش‌گذاشتنِ آن و عرضه به خریدار، معمولاً با چه مسائل و مصائبی روبه‌رو هستید؟ مهم‌ترین مشکلات نقاشان امروز را چه می‌دانید؟

به نظرم بستگی دارد این سوال در کجا مطرح بشود. برای من که بیش‌تر نمایشگاه‌هایم در خارج از کشور برگزار شده، واضح است که این پروسه پیچیدگی کم‌تری داشته و به مرور زمان با حرفه‌ای‌ترشدن کارهایم و روند کاری‌ام باز هم ساده‌تر شده. مشخصاً وقتی کار خوب ارائه بشود، در بازار مناسب، خریدارها و کلکسیونرها و گالری‌دارها به سوی کار جذب می‌شوند اما هنرمندهای ایرانی مخصوصاً آن‌هایی که در مارکت ایران می‌خواهند وارد بشوند، باید روند سخت و بی‌منطق و تقریباً غیرممکنی را طی کنند، چون در ایران چیزی به نام مافیای هنری قدرت زیادی دارد.

وضعیت هنر نقاشی را در شرایط کنونی ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظرتان آثار نقاشان معاصر ما، بخصوص جوان‌ترها، از کیفیت اجرایی و محتوایی مطلوبی برخوردارند؟

باید بگویم در جامعه ما هم هنرمندان خوب کم نیستند؛ هنرمندانی که با تمام کمبودها و سانسورها و مشکلات معیشتی، تنها به خاطر عشق به هنر در این راستا استواری می‌کنند و با مافیای هنری می‌جنگند.

در پایان اگر حرف ناگفته‌ای مانده، بفرمایید.

اگر هنرمندی هستید که فقط نقاشی می‌کشید و آن را در خانه نگه می‌دارید و در هیچ نمایشگاهی شرکت نمی‌کنید، پس نباید توقع دیده‌شدن در دنیای هنر داشته باشید و ناراحت بشوید که چرا شما را کسی نمی‌شناسد! حتی اگر سابقه طولانی در زمینه هنر دارید، وقتی هنرتان جایی ارائه نمی‌شود،کسی شما را نمی‌شناسد. در این راه هم باید هزینه کرد، هم وقت گذاشت. در انتهای صحبتم از کسانی که قرار است این مسیر را ادامه بدهند، می‌خواهم هیچ‌وقت ناامید نشوند. اگر نمایشگاهی گذاشتید و اثرتان فروش نرفت، ادامه بدهید. ممکن است با اولین نمایشگاه یا حتی چند نمایشگاهی که برگزار می‌کنید اثرتان فروش نرود. شاید هم فروش رفت، ولی ادامه بدهید. وقتی مسیر و هدف‌تان را انتخاب کردید، پس با قدرت و خلق ایده‌های جدید آن را ادامه بدهید.

امتیاز دهید