یعنی وقتی عصبانی هستی به خودت حق میدی که یکی رو بکشی؟

هنردستان : داستان نمایش رادیویی این هفته درباره خشم است و مردی که بعد از دعوا با همسرش که از منزل بیرون رفته است به دنبال او می گردد.

هنرمندان اداره کل هنرهای نمایشی در قالب «یک حدیث یک زندگی» قصه هایی را طراحی کرده اند و این بار براساس این حدیث که «هرکه مالک خشم خویش نباشد مالک خرد خویش نیست» از امام صادق(ع) یک داستان رادیویی طراحی شده است. 

هنرمندان اداره کل هنرهای نمایشی در قالب «یک حدیث یک زندگی» قصه هایی را طراحی کرده اند و این بار براساس این حدیث که «هرکه مالک خشم خویش نباشد مالک خرد خویش نیست» از امام صادق(ع) یک داستان رادیویی طراحی شده است. در این داستان مرد خشمگینی با همسرش دعوا می کند و بعد همسرش از خانه بیرون می رود و مرد به دنبال او می‌گردد.

بخشی از دیالوگ های این نمایش را در زیر می خوانید و می‌توانید نمایش را به طور کامل در فایل ضمیمه گوش کنید. همچنین مخاطبان می‌توانند برنامه های رادیو نمایش را روی موج ۱۰۷.۵ بشنوند.

– پس اونجا نیومده؟… نه نه با دوستاش بیرون بود. قرار بود بیاد اونجا که نیومده دیگه. باشه ببخشید بدموقع مزاحم شدم. ای خدا. احمقی دیگه احمق! حواست نیست داری چی کار می کنی. بیا گذاشت رفت. آقا رضا گذاشت رفت. رفت… رفت… رفت… رفت!

*ای بابا.

– کجا برم از کی بپرسم؟

*داداش کی بود؟ چی شده؟

– هیچی خالش بود.

*حالا به همه می خوای زنگ بزنی؟

– میگی چی کار کنم؟

*آخه همه رو نگران می کنی داداش!

– چمی دونم.

*بیا داداش جونم بیا این گل گاوزبان و بخور اعصابت راحت میشه.

– اعصاب من راحت نمیشه ریحانه، نیلوفر گذاشته رفته حالا دو روزه هیچ خبری ازش نیست. به هیچکس هم زنگ نزده…

منبع :خبرگذاری مهر 

امتیاز دهید