از «خندوانه» که حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم

هنردستان : تا جایی که به آمارهای رسمی صدا و سیما مربوط می‌شود، خندوانه یکی از محبوب‌ترین برنامه‌های این سازمان است. بااین‌حال که خود شبکه نسیم شبکه نسبتا نوپایی است، اما برنامه خندوانه خیلی زود توانسته است مخاطبی قابل قبول و وفادار پیدا کند و به برنامه‌ای موفق بدل شود.
 ‌سری جدید خندوانه در دو سری شامل مسابقه «خنداننده شو» و برنامه‌های عادی تهیه شده است. این اجزای اصلی چیزی است که یک برنامه خندوانه را می‌سازد…
 

 
 
 تا جایی که به آمارهای رسمی صدا و سیما مربوط می‌شود، خندوانه یکی از محبوب‌ترین برنامه‌های این سازمان است. بااین‌حال که خود شبکه نسیم شبکه نسبتا نوپایی است، اما برنامه خندوانه خیلی زود توانسته است مخاطبی قابل قبول و وفادار پیدا کند و به برنامه‌ای موفق بدل شود. طبعا مهم‌ترین معیار موفقیت برای یک برنامه طنز موفقیت آن در خنده‌دار بودن است. در این نوشته سعی می‌کنیم توصیف کاملی از چیزی که به ترتیب از ابتدا تا انتهای یک قسمت از خندوانه پخش می‌شود، حرف بزنیم. ‌سری جدید خندوانه در دو سری شامل مسابقه «خنداننده شو» و برنامه‌های عادی تهیه شده است. این اجزای اصلی چیزی است که یک برنامه خندوانه را می‌سازد…

طبعا اگر قرار باشد جایی از برنامه را ویترین آن در نظر بگیریم، آن بخش باید تیتراژ برنامه باشد. فارغ از این‌که سناریوی تیتراژ برنامه تا حدود زیادی نامشخص به نظر می‌رسد، چیزی که احتمالا به روشن‌ترین شکل ممکن ایدئولوژی برنامه را روشن می‌کند، متن شعر کم‌وبیش نامفهوم تیتراژ برنامه است. این ایده که وقتی از سر کار «میای خونه» و درحالی‌که «اعصابت درب و داغونه» پای تلویزیون می‌نشینی و «خندوانه» و «رامبد تو رو می‌خندونه». توصیف کاملی برای چیزی است که قرار است در یک ساعت و نیم بعد اتفاق بیفتد: تخدیر روح خسته از کار برای آن‌که امکان تحمل یک روز دیگر را داشته باشد!
 

از «خندوانه» که حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟

این‌که دقیقا از چه تاریخی برای دست‌اندرکاران تلویزیون مشخص شد نعره زدن یکی از ابزارهای بامزه و «باحال» بودن است، روشن نیست. به‌هرحال خندوانه هم مشابه بسیاری از نمونه‌های معاصرش با نعره مجری و حاضران آغاز می‌شود. مجری در مقام یک رهبر ارکسترِ خنده مردم را دعوت به ایستادن، خندیدن و آواز خواندن می‌کند و سرعت و ریتم خواندن آن‌ها را مشخص می‌کند. او رو به مردم می‌ایستد مبادا کسی هنگام خواندن لب‌هایش را به اندازه کافی تا بناگوش باز نکرده باشد. او مجری نظم برنامه است. او به ما می‌گوید حتی برای خندیدن هم قرار نیست آزادی خاصی در کار باشد. او تعیین می‌کند کی، کجا و چقدر بخندیم.

اگر به دنبال نمونه دقیقی از گفتارپریشی می‌گردید، جای درستی را انتخاب کرده‌اید. دقایق آغازین برنامه دقیقا با سلسله‌ای از گزاره‌های کاملا بی‌ربط آغاز می‌شود که به زمخت‌ترین شکل ممکن به هم وصل شده‌اند. مجری از مسابقه میان کمدین‌های جوان برنامه آغاز می‌کند که برای رأی دادن به آن‌ها باید از اپلیکیشن حامی مالی برنامه استفاده کرد. (دقیقا دو بار مکانیسم گرفتن اپ حامی مالی ذکر می‌شود، پشت سر هم و بدون این‌که مجری نگرانی بابت کسانی که باید دو بار تبلیغ او را پشت سر هم تحمل کنند احساس کند.) بعد از حال‌وهوای ماه مبارک رمضان و افطاری می‌گوید و بعد این‌که چقدر خوب است مقداری از پول مهمانی‌های افطار را برای آزادی زندانیان داد و بعد با توجه به این‌که از ایران حرف زده (دقیقا کجا را توضیح نمی‌دهد)، سرود ایران را با همان نعره‌های آغاز برنامه با شرکت‌کنندگان هم‌خوانی می‌کند. یک پک کامل از شعارهایی مشخص در ابتدای برنامه: حامی مالی، ارزش‌های دینی، انسان‌دوستی و میهن‌پرستی!لابد شما هم به‌خاطر دارید که مسعود روشن‌پژوه سالیان سال برنامه‌ای با نام مسابقه محله را با حداقل هزینه ادراه می‌کرد.

 
بخش ثابت آن برنامه این درخواست از کسانی بود که در صحنه فیلم‌برداری حاضر شده بودند: «کسی شیرین‌کاری خاصی بلده بیاد اجرا کنه.» حتی همان دو دهه پیش هم می‌شد فهمید که این کار چقدر کودکانه و البته ساده است، اما حالا و در این روزگار دیگر میزان وقاحت این کار به‌شدت توی ذوق می‌زند. دعوت از خوانندگانی که لهجه دارند، برای آواز خواندن درست چیزی است شبیه همان کاری که مسعود روشن‌پژوه می‌کرد، با دو تفاوت عمده؛ یکی این‌که رامبد جوان برای پر کردن آنتن تلویزیون با چنین ایده‌هایی مبلغی چند صد برابر روشن‌پژوه بودجه دریافت کرده است و البته دو این‌که او آموخته است این کار را با چاشنی ناسیونالیسم، صحبت کردن از تنوع قومی و چیزهایی از این دست بیاراید تا زمختی و عدم خلاقیت آن کمتر آشکار و هویدا باشد. اما آیا واژه میهن برای این کار کافی است؟
 

(مسابقه خنداننده شو) اگر فرض را بر این بگذاریم که تقلید صرف از یک برنامه از شبکه‌های ماهواره‌ای (که خودش تقلید دیگری از برنامه‌های بی‌شمار مشابه فرنگی است) عیب بزرگی به حساب نمی‌آید، قسمت‌های مسابقه خنداننده شو هیجان‌انگیزترین بخش‌های برنامه خندانه‌اند. ایده مسابقه استندآپ‌کمدی احتمالا از زمانی در ذهن تولیدکنندگان خندوانه پا گرفت که برخلاف انتظارشان علاقه‌مندان زیادی پی‌گیر استندآپ‌کمدی‌های دور قبل مسابقه شدند. احتمالا جدی‌ترین اشکال این بخش میزان جدیت تصنعی است که مربی/ داوران از خود نشان می‌دهند.
 
از «خندوانه» که حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟

امتیاز دهید