هنردستان :فیلم آخر کارگردان ایرانی مقیم آمریکا طنین تیشه فرهاد را بر کوه در سینماهای منطقه ییلاقی کوهستانی – جنگلی «کارلوویواری» جاری کرد.
نمایش فیلم چندملیتی امیر نادری با نام «کوه» که پیشتر در جشنوارههای معتبر دیگری هم حاضر بوده است، از روز نخست تا روز پایانی پنجاه و دومین جشنواره فیلم کارلووی واری، چهار نمایش عمومی و یک نمایش ویژه خبرنگاران را پشت سر گذاشت.
نمایش فیلم چندملیتی امیر نادری با نام «کوه» که پیشتر در جشنوارههای معتبر دیگری هم حاضر بوده است، از روز نخست تا روز پایانی پنجاه و دومین جشنواره فیلم کارلووی واری، چهار نمایش عمومی و یک نمایش ویژه خبرنگاران را پشت سر گذاشت.
طبیعی است وقتی شخصیت اصلی فیلم، یک فیلمساز ایرانی است که به شدت هم عاشق است، در مدت زمان قابل توجهی از فیلم، با پتک و تیشه بر کوه میکوبد و طنین ضربههای او بر کوهستان جاری است، این گونه به ذهن متبادر شود که فیلمساز، از قصه فرهاد کوهکن برداشتهایی داشته است.
«آگوستینو» در فیلم نادری، با خانواده خود یک زندگی دردناک را در قرون وسطی تجربه میکند؛ آن هم در درهای که نور خورشید بر آن نمیتابد.
موضوع اصلی فیلم درواقع حول محور نفرین و مبارزه با فقر و جدال با ایمان است. قصه فیلم به زمانی برمیگردد که تنها دادگاههای تفتیش عقاید، انسانها را رافضی و آنان را از هستی ساقط نمیکردند؛ بلکه این دادگاهها در ذهن و زبان آحاد جامعه جاری بود.
شخصیت اصلی فیلم در واقع پایداری و خشمی است که به شورش میانجامد و عملا علیه خدای خود هم خشمگین میشود و میآشوبد.
داستان تمثیلگرا و استعاری امیر نادری در فیلم کوه، بستری برای به چالش کشیدن انسان و خودآزاریها و محکومیتهای اوست.
نادری در این فیلم به شکلی افراطی در قضاوت و نیز استعارهگرایی، انسانها را در موقعیت تلخ، تاریک و عاری از امید قرار میدهد تا برآشوبند و بن بست را بشکافند.
فیلمساز، از فضای بصری هم در این زمینه کمک میگیرد و با لوکیشن قرار دادن سنگستانی انگار آخرالزمانی با آدمهای قرون وسطایی با رنگهای طیف خاکستری، سعی دارد پیامی جهانی را درباره زندگی محتوم و غیرممکنهایش به تصویر بکشد.
از نظر او تنها چیزی که دنیا را دارای ارزش زیستن میکند، عشق است. شخصیت اصلی فیلم عاشق همسرش است و به خانواده کوچک مصیبت زدهاش هم عشق میورزد.
دستآخر همین تاثیر عشق است که موجب میشود، ضربههای پتک پیاپی «آگوستینو» بر کوه، به ریزش آن بیانجامد و منظره با طیف زرد و سرخ خورشید از پس آن نمایان شود و فضای خاک مرگ گرفته را دربر بگیرد.
در واقع نادری در این فیلم هم که البته قصه آن کم محور است و همین امر موجب شده از شعارزدگی بویژه در اواخر آن رنج ببرد، باز مانند آثار گذشته خود، این بار هم به نحوی، به جنگ و شورش علیه سنتها رفته است؛ هرچند برای پیشبرد سخن خود عملا از یک داستان سنتی اسطورهای بهره میجوید.
این فیلم بدون حضور کارگردان و دیگر عوامل، تنها با حضور بازیگر نقش مرد آن در جشنواره فیلم کارلووی واری به نمایش درآمد.
منبع :ایسنا