حاکمیت کتاب‌های درسی بر بازار کتاب

هنردستان: همیشه شنیده‌ایم که حال کتاب و کتابخوان خوب نیست و تیراژها پایین است و ناشران وضع مالی خوبی ندارند و کتاب کلا کالایی است که خاک‌خوری‌اش بالاست، اما کم‌تر پیش آمده که در این باره آمارهایی جامع و مدون ارائه شود.

 

به گزارش هنردستان، آمارها و حرف و حدیث‌ها پیرامون وضعیت انتشار، توزیع، تیراژ و تعداد مخاطبان کتاب همواره به شکلی کلی و بدون مصادیق متعیّن عنوان شده‌اند. مثلا همیشه شنیده‌ایم که حال کتاب و کتابخوان خوب نیست و تیراژها پایین است و ناشران وضع مالی خوبی ندارند و کتاب کلا کالایی است که خاک‌خوری‌اش بالاست، اما کم‌تر پیش آمده که در این باره آمارهایی جامع و مدون ارائه شود و این اظهارنظرهای کلی، کمی نیل به سوی “سخن قابل استناد” کند.

 

البته همواره موانعی بر سر راه ارائه آمارها و عدد و رقم‌های دقیق بوده است؛ مثلا آیا شما که به عنوان یک کاسب حتی به همسرتان هم نمی‌گویید روزانه چه‌قدر دخل می‌زنید، این رقم را در اختیار یک جریده عمومی قرار می‌دهید؟ پاسخ به احتمال بسیار زیاد نه است. کتابفروش‌ها هم از این قضیه مستثنا نیستند. فقط می‌گویند حال و روز جیبشان خوب نیست. این را با توجه به پایین آمدن تیراژها و برخی دیگر از آمارها می‌شود باور کرد اما بدیهی است برای به دست دادن برابرنهادها و مقایسه‌ای درست با دیگر مشاغل، نیاز به اعداد داشته باشیم نه درد دل‌های دردمندانه.

 

از این رو، سراغ چند کتابفروشی معتبر و پرفروش رفته‌ایم تا بدانیم اوضاع از چه قرار است. انتخاب ما کتابفروشی انتشارات خوارزمی و توس و شهر کتاب شعبه بهشتی در تهران و خانه کتاب در کرج است.

 

بدیهی است به جای این چهار مرکز فروش، از میان این همه کتابفروشی در کشور می‌شود انتخاب‌های دیگری هم داشت. اما این انتخاب توجیه‌های منطقی خود را دارد. کتابفروشی‌های موجود در کشور را می‌توان بر اساس یک تقسیم‌بندی کلی این‌گونه صورت‌بندی کرد:

یک: مراکز فروش ناشران؛ عمده محصولات این مراکز، شامل کتاب‌هایی است که یک ناشر به‌خصوص منتشر می‌کند، هر چند به صورت گزیده کتاب‌های دیگر ناشران هم در این‌ مراکز به فروش می‌رسد. این مراکز اغلب کتاب‌های درسی، کمک‌درسی و لوازم‌التحریر نمی‌فروشند مانند مرکز فروش نشر چشمه، ویستار، مرکز و … .

 

دو: مراکز بزرگ فروش عمومی؛ این مراکز، فروشگاه یک ناشر نیستند و کتاب‌های مختلفی می‌فروشند. این مراکز اغلب، همه نوع  کالای فرهنگی و هنری اعم از کتاب و تابلو و پیکسل و موسیقی و … می‌فروشند. پدیده “شهر کتاب” در سال‌های اخیر نمونه کاملی برای دسته مراکز است.

 

سه: کتابفروشی‌های خرده‌پا؛ این مراکز کتابفروشی‌هایی هستند که نزدیکی بیشتر با تصور ما از سنت کتابفروشی دارند؛  کتابفروشی‌هایی کوچک که در مناسبات کلان اقتصاد نشر نقش چندانی ندارند.

 

جز دسته اخیر که می‌توان آن را از این رصد کنار گذاشت، مرکز فروش خوارزمی و توس را از نوع اول، و شهر کتاب بهشتی را از نوع دوم انتخاب کرده‌ایم و برای رسیدن به آماری نسبی بین فروش تهران و شهرستان‌ها سراغ یک مرکز فروش از نوع دوم در کرج هم رفته‌ایم. اولویت انتخاب خوارزمی در میان مراکز نوع اول به این است که از معدود مراکز فروش ناشران است که کتاب‌های درسی برخی رشته‌ها را می‌فروشد و می‌تواند در رسیدن به نسبتی بین کتاب‌های عمومی و درسی مفید باشد و از سوی دیگر مانند نشر توس روبه‌روی در دانشگاه تهران و در نقطه ثقل راسته کتاب انقلاب قرار دارد. شهر کتاب و خانه کتاب هم نمونه‌های کاملی برای مدل نوع دوم محسوب می‌شوند. پس عجالتاً مو لای درز این انتخاب نیست!

 

مدیر فروش کتابفروشی انتشارات خوارزمی می‌گوید: “روزانه آمار فروش را ثبت می‌کنیم اما هیچ‌گاه آن را تفکیک نکرده‌ایم”. داریوش نمازی که در یکی از پرقدمت‌ترین کتابفروشی‌های راسته انقلاب، مدیریت فروش را بر عهده دارد معتقد است، فروشنده‌های کتاب، اغلب نیروهای آموزش‌دیده و متبحر در امر فروش نیستند و این امر باعث شده مثلاً این کتابفروشی هیچ‌گاه به‌تفکیک بررسی نکند که چند درصد از فروشش مربوط به کتاب‌های عمومی، چند درصد کتاب‌های آموزشی و چند درصد مربوط به دیگر اقلام است.

در انتشارات توس هم مثل خوارزمی ازدحامی مشاهده نمی‌شود. یکی از کارکنان این فروشگاه می‌گوید مردم خریدهای‌شان را یکسره به غرفه‌های نمایشگاه‌های سالانه و فصلی با تسهیلاتی که بابت تخفیف دارند، موکول می‌کنند. توس هم پاسخی مشابه خوارزمی می‌دهد و می‌گوید آماری به تفکیک ندارد و البته چون تنها کتاب‌ها و مجلات تخصصی ادبیات و تاریخ را می‌فروشد چندان هم در بند این تفکیک نبوده است. پاسخ مسوول فروش انتشارات گوتنبرک در نزدیکی کتابفروشی توس هم همین است.

از این دو انتشاراتی بزرگ که بگذریم، بدیهی است که آمار فروش این همه کتاب افست و کپی زیرزمینی غیر رسمی که در همین انقلاب بساط می‌کنند و می‌فروشند را هم به هیچ عنوان نمی‌توان محاسبه کرد.

 

 

“شهر کتاب” و شعبه‌های‌اش بدون تردید مهم‌ترین پدیده‌های چندسال اخیر در صنعت فروش کتاب محسوب می‌شوند. برندی که ظاهراً آمد تا بگوید کتاب هم می‌تواند مانند دیگر اقلام که در فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای به فروش می‌رسند، از طریق فروشگاه‌هایی مشابه فروخته شود. مراکزی که البته غیر از کتاب همه نوع کالای فرهنگی دیگر نیز می‌فروشند و البته از این لحاظ برای به دست دادن آمارهای نسبی مفید هم هستند. شهری که ساکنانش فقط کتاب‌ها نیستند بدیهی است که سهم قابل توجهی هم برای دیگر ساکنان قائل باشد. این را می‌شود از گفته‌های مجید تیموری، مدیر شعبه خیابان بهشتی شهر کتاب دریافت. بر اساس اعلام او، نزدیک به چهل درصد فروش شهر کتاب متبوعش، کالایی غیر از کتاب است: “از ابتدای سال جاری، 61 درصد کل فروش ما شامل کتاب بوده است. از صددرصد فروش کتاب 35 درصد مربوط به کتاب‌های ادبیات، 25 درصد مذهبی، 15درصد تاریخ، 15 درصد فلسفه و مابقی مربوط به کتاب‌های فانتزی و عامه‌پسند و فرهنگ‌ها و کتاب‌های ‌آموزشی‌هاست”. با این اوصاف، یک شعبه پرازدحام شهر کتاب در تهران از ابتدای سال تا  کنون، 39درصد فروشش مربوط به کالایی غیر از کتاب است که تیموری آن را این‌گونه خرد می‌کند: “20درصد لوازم‌التحریر، 12درصد موسیقی و 8 درصد کالاهای تزیینی و کادویی”. “شهر کتاب”ها کتاب درسی و کمک‌درسی نمی‌فروشند و چه بسا اگر بساط کنکور راهی به این مراکز داشت، این‌جا هم حرف اول را می‌زد.

 

“خانه کتاب” پاتوق بچه‌های ادبیات و هنر کرج است؛ آن‌ها که تا همین چندسال پیش برای تهیه کتاب‌های ویژه مورد نیازشان حتماً باید راهی پایتخت می‌شدند اما حالا به مدد دو شعبه شهر کتاب و خانه کتاب، بیشتر کتاب‌های‌شان را از این‌ مراکز تهیه می‌کنند.

 

حمید صمیمی، مدیر خانه کتاب کرج می‌گوید بیشترین کتابی که می‌فروشد کتاب‌های کمک‌درسی است: “مثلا از چهاردهم تا بیست‌وهفتم فروردین 12میلیون تومان کتاب کمک‌درسی فروخته‌ایم، در حالی که فروش کتاب‌های عمومی‌ در این چندروز به زحمت به سه‌میلیون رسیده بود”. خانه کتاب تمرکز اصلی‌اش بر کتاب است و از این‌روست که در مدت تعیین‌شده، تنها 100هزار تومان لوازم‌التحریر و 160هزار تومان کالای تزیینی و کتاب‌های فانتزی فروخته است.

 

حاکمیت 75درصدی کتاب‌های کمک‌درسی در خانه کتاب، گزاره‌ای است که احتمالاً درباره بسیاری از مراکز فروشی از این دست نیز صادق است؛ کتاب‌هایی که مطالعه آن‌ها چون جزو مطالعات آزاد نیست، حتا در آمارسازی‌های سالانه سرانه مطالعه نیز محاسبه نمی‌شود.

 

واقعا یک کتاب‌فروشی چه‌قدر می‌فروشد؟ این را شاید هیچ‌گاه نتوان دقیقا به دست آورد اما می‌توان به سکون و رخوت بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی‌ها سری زد و در صورتی که حتا اگر بگویند، کتاب‌فروشان همچنان شامل معافیت‌های مالیاتی‌اند یا فلان و بهمان تسهیلات را در اختیارشان می‌گذارند و اینکه نهایتا حال آن‌ها خوب است… گفت: اما تو باور نکن.

منبع: هنرآنلاین

امتیاز دهید