هنردستان: مرتضی گودرزی دیباج معتقد است اشتباه محض است فکر کنیم هنر را نمی شود مدیریت کرد، تنها مدیران ترسیده یا شبه روشنفکران می توانند چنین نظری داشته باشند زیرا هنر را می شود منحرف یا هدایت کرد.
به گزارش هنردستان، مرتضی گودرزی دیباج مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری در روزهای قرار گرفتن در ایام دهه فجر و روزهای ایام فاطمیه درباره اتفاقاتی که در جریان هنرهای تجسمی پس از انقلاب اسلامی رخ داده و غفلت هایی که صورت گرفته و همچنین هنر دینی و کم و کیف گفتگو کرد.
گودرزی متولد ۱۳۴۱ بروجرد است. دکترای فلسفه هنر، فوق لیسانس نقاشی، لیسانس نقاشی و دیپلم اقتصاد اجتماعی دارد. عضو هیأت علمی دانشگاه سوره، محقق و پژوهشگر هنری، رییس مؤسسه مطالعات و پژوهشهای ایران، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی از ۱۳۸۱، سردبیر مجله تخصصی بیناب از ۱۳۸۲ و رئیس مرکز هنرهای تجسمی از ۱۳۸۸ برخی از مسئولیتهای این نقاش هستند. گودرزی تألیفات و مقالات متعددی در زمینه هنر به چاپ رسانده است، همچنین ایراد سخنرانی های مختلف در کنفرانسها و دانشگاه های هنری در خصوص نقاشی مدرن، نقاشی سنتی، هنر مدرن، زبان نوین هنر جهانی، تناقض مدرنیته و … از دیگر فعالیت های این هنرمند محسوب می شوند.
این پژوهشگر، هنرمند و استاد دانشگاه در بخشی از صحبت های خود بیان کرد: در این دوره که تنفس می کنیم از طرف سیستم ها و دستگاه های تحقیقاتی و رسانه ها و موسسات آموزشی و تربیتی نسبت به حوزه فرهنگ و هنر به شدت غفلت داریم. غفلتمان این است که آموزه های دینی و آموزه های بنیادین هنری را به شکل تدریجی از دوران کودکی آموزش نمی دهیم. ما بحث جدی در حوزه تربیت نسل ها داریم.
وی در ابتدای صحبت های خود در پاسخ به این پرسش که برآیند کلی هنر دینی در این سال ها را با توجه به انقلاب ما که یک انقلاب دینی و مذهبی بود چگونه می بینید، بیان کرد: در سال های اخیر نسبت به پرداختن به هنر دینی و انقلاب افت داشته ایم. گرچه در دهه اول انقلاب خوب عمل شده است. ما یک افت از نظر کمی و کیفی داریم و یک افت از این نظر که گویی یک جور بن بست را در این زمینه مقابل خود می بینیم و مضامین و مفاهیم و موضوعات به شکل نخ نما خود را نشان می دهند. در حالیکه از سوی دیگر با واژه های بزرگ و مهمی رو به رو هستیم اما در ذهن هنرمند این واژه ها آنقدر بزرگ می شود که بعضا دست نیافتنی و تشریح نشده به نظر می رسد و برای همین با خام اندیشی با آن رو به رو می شوند.
وی ادامه داد: نکته مهم این است که یک تعریف واحدی از هنر دینی نزد من نوعی و تک تک هنرمندان و مسئولان و آنچه عوام آن را هنر دینی می خوانند، وجود ندارد. حتی تعابیری که هنرمندان از هنر دینی می کنند با آنچه در محافل هنری رخ می دهد با هم فرق دارد متاسفانه. ما تنها خیال می کنیم سر واژه ها با هم توافق داریم در حالیکه اصلا اینگونه نیست. از همان اول زاویه اختلاف آغاز می شود و وقتی این بحث وارد سیاستگذاری و حمایت از پژوهش می شود دچار مشکلات عدیده می شویم. یکی از بزرگان می گفت ظلم به هر پدیده ای از ظلم به واژه ها آغاز می شود.
این پژوهشگر درباره اینکه آیا نمی شود به تعریف واحدی در این زمینه برسیم، گفت: ما وقتی می گوییم هنر دینی، اگر ندانیم داریم درباره چه چیزی صحبت می کنیم اتفاق وحشتناکی رخ می دهد. اما وحشتناک ترین اتفاق این است که در حال حاضر ما به هر فعالیت ذوقی هنر می گوییم در حالیکه اینطور نیست. ما یک اغنایی برای خودمان درباره این تعاریف درست کرده ایم که طبعات جبران ناپذیری دارد. بالغ بر سه دهه از انقلاب اسلامی می گذرد و ما هنوز در خوانش واژه ها و مفاهیم هنر و هنر دینی دارای چالش هستیم و یک گسست ادراکی میان واقعیت و حقیقت و کسانی که هنرمند هستند و از سیاستگذار تا هنرجو وجود دارد.
گودرزی دیباج اظهار کرد: موضوع دیگر درباره افت تولیدات در زمینه هنر دینی است. اگر ایام خاص نباشد ما هنر انقلاب و هنر دینی امان مجال بروز ندارند. در واقع به جز این ایام در زمان طولانی تر سال خبری از این نوع هنرها نیست. یک بخشی به مکانیسم تولید و خلق اثر هنری باز می گردد که ممکن است در ایام خاص جرقه های بیشتری درباره این مضامین در ذهن هنرمند زده شود و این طبیعی است اما ما چه مکانیسمی برای نمایش این آثار در طول سال در نظر گرفته ایم؟ در واقع از منظر سیاستگذاری و لجستیک امر پژوهش و آموزش و عرضه ضرورت ایجاد یک نظام مهندسی در همه عرصه های هنر احساس می شود و به دلیل تغییر شگرف جوامع امروز نسبت به جوامع قدیم باید راه حل های سریعی در این زمینه ها داده شود. هنرمند هم نیاز به ایجاد بستر مادی و معنوی دارد تا به خلق اثر دست بزند.
موضوع دیگر درباره افت تولیدات در زمینه هنر دینی است. اگر ایام خاص نباشد ما هنر انقلاب و هنر دینی امان مجال بروز ندارندوی درباره نشانه ها و نمادهای تکراری در آثار دینی نیز گفت: یکی از معضلات جدی ما بحث نشانه ها و نمادها و موتیف ها و نقش مایه های در آثار دینی است. گرچه ممکن است هنرمند به مفاهیمی در این عرصه دست پیدا کند و نمی تواند منتظر بماند بسترش مهیا شود و از سوی دیگر باید کمک کنیم به خلاقیت های جدید و زبان جدید در این عرصه دست پیدا کنیم. اشتباه محض است فکر کنیم هنر را نمی شود مدیریت کرد. مدیران ترسیده یا شبه روشنفکران تنها می توانند چنین نظری داشته باشند. هنر را می شود منحرف یا هدایت کرد. حتی آوانگارترین اندیشه ها در هنر هم ساماندهی می شود. هنرمند همواره آبشخورش باورها و ارزش ها و هنجارهایی است که از جامعه اش می گیرد و حتی مرتبه معنوی خودش را در تعامل با جامعه می گرد. اینطور نیست که بگوییم مستقل عمل می کند. هنر نیاز به مهندسی دارد.
مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری که معتقد است هر روز تهدید و بحران در عرصه هنر دارد عمیق تر می شود درباره نشانه های این بحران بیان کرد: ما در روند تاثیرگذاری بهینه هنر بر فرهنگ جاری و یافتن نقش هنر در ساختن تمدن بشری و جهانی در سراشیبی هستیم. یکی از نشانه هایش این است که همچنان الگوها و سرمشق های ما به صد سال پیش بر می گردد و در این سال ها از ساختن الگو و سرمشق عاجز بوده ایم. ما هنوز به آقامیرک و حافظ و سعدی و معمار اصفهانی ارجاع می دهیم. یک بزرگی می فرمود جوامع کوچک قدیم گرچه کوچک بودند اما توانستند انسان های بزرگی عرضه کنند و جوامع بزرگ امروز از عرضه و معرفی و تربیت انسان های بزرگ عاجر شدند. الان جوامع پیشرفته آمریکا و اروچا با همین ابزاری که ما هم در اختیار داریم دارند بر فرهیختگان و توده خودشان اثر می گذارند. چرا آن ها تعارض فرهنگی ندارند مگر غرب عالم مهندسی فرهنگ و هنر ندارد؟ حضرت آقا فرمودند شما ممکن است خواب باشید اما مطمئن باشید دشمن خواب نیست.
گودرزی دیباج در پایان این بخش از گفتگو اشاره کرد: مواقعی که ما با ساده اندیشی در حوزه فرهنگ و هنر وارد می شویم بدون آنکه این حوزه و اثر گذاری اش را بشناسیم همین می شود که فرش ما و معماری ما که ظرفیت بالایی دارد را در ایجاد تعامل فرهنگی و پیام رسانی فرهنگی نمی بینیم و غفلت در این حوزه ها باعث می شود شاهد چنین معماری در جامعه باشیم که کل فرهنگ ما را نابود می کند. در سینما، موسیقی، هنرهای تجسمی و…. نیز این صادق است. سوداگری در هنر این روزها نقش مهمی ایفا می کند.
منبع: خبرگزاری مهر