به گزارش هنردستان: سحر تلقانی معتقد است مدسازی باید توسط بخشهای خصوصی اتفاق بیفتد تا مردم با دولت درگیر نشوند.
سحر تلقانی، طراح لباس و مدیر برند “کیمیای سحر” سالهاست که در امارات اقامت دارد و به واسطه یک سری تحقیقات میدانی روی پوشش زنان مسلمان و به واسطه آنکه ملیتها و فرهنگهای مختلفی در امارات زندگی میکنند، دید او نسبت به این قضیه بازتر شده است.
او معتقد است هیچ نوآوری در لباسها و چادرهای زنان ایرانی وجود ندارد و احساس کرده یک رسالت بر روی دوش اوست که به ایران بیاید و آن را به نحو احسن انجام بدهد. ضمن اینکه فعالیتهایشان در امارات را هم تعطیل نکردهاند.
درادامه، گفتوگوی هنرآنلاین با تلقانی را بخوانید:
خانم تلقانی لطفاً برای شروع گفتوگو توضیحاتی راجع به سابقه فعالیتهایتان در حوزه طراحی لباس ارائه کنید.
من سحر تلقانی متولد سال 1353 هستم. در یک خانواده سنتی و خیاط بزرگ شدم و مادرم یکی از خیاطهای مطرح تهران بودند. رشته اصلیام طراحی و دوخت است و در حوزه پوشاک 20 سال سابقه کار دارم. سال 2001 به خاطر شغل همسرم به کشور امارات مهاجرت کردم و چیزی که در آنجا توجهم را جلب کرد، پوشش خانمهای محجبه اماراتی بود. یک سری تحقیقات میدانی روی این قضیه انجام دادم و چون ملیتها و فرهنگهای مختلفی در امارات زندگی میکنند، دیدم نسبت به این قضیه بازتر شد. پوشش اعراب برایم جالب بود چون تنوع و تفاوتهای زیادی در پوشش آنها وجود دارد. ضمن اینکه همیشه راجع به خیاطهای بنگالی شنیده بودم و در امارات آنها را به عینه دیدم که چقدر در سرعت و نوآوری در دوخت و دوز توانا هستند. بنگالیها برای دوخت حتی به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند و کار دوخت و دوز برندهای مختلف را انجام میدهند. به هر حال من در امارات آموزشهای مختلفی دیدم و کم کم وارد فضای جدیدی از طراحی لباس شدم.
از چه زمانی تصمیم گرفتید برای بانوان ایرانی لباس طراحی کنید و این لباسها را در داخل کشور به نمایش بگذارید؟
سال 1390 تصمیم گرفتم کارم را به طور جدی در ایران شروع کنم. قبل از آن به خاطر اینکه دخترم کوچک بود، امکان این کار را نداشتم ولی خوشبختانه وقتی دخترم کمی بزرگتر شد، راحتتر توانستم به این قضیه ورود کنم. سال 90 با آقای کیوان سهرابی، مدیراجرایی سابق کارگروه ساماندهی مد و لباس آشنا شدم و با حمایت ایشان توانستم طرحها و ایدههایم را در جشنواره مد و لباس فجر نمایش بدهم. کار سختی بود چون برای مدتی خانواده، کار و زندگیام را ترک کردم و به ایران آمدم. در آن سال جشنواره مد و لباس فجر برگزار شد اما بخش بینالمللی آن طوری که من انتظارش را داشتم نبود چون رقیب خاصی برای رقابت کردن وجود نداشت. با این حال در دورههای بعد جشنواره هم شرکت کردم و با دفتری که در خیابان زرتشت داشتیم، خودم را کم کم به مردم معرفی کردم و معرفی با سبک و سلیقه کارم آشنا شدند. اصلاً فکر نمیکردم که قرار است در ایران بمانم ولی به تدریج و با نیازسنجی و تحقیقات میدانی که انجام دادم و همچنین با درخواست مردم این اتفاق افتاد و در ایران ماندگار شدم.
فکر میکنید علت استقبال مردم از طرحهایتان چه بود؟
در ایران پوشاک مشابه پوشاکی که من طراحی میکردم وجود نداشت یا اگر وجود داشت هم سطحش آنقدر پایین بود که نمیتوانست نظر مشتری را جلب کند. به این خاطر مردم توجه زیادی به لباسهای طراحی شده من نشان میدادند. از سال 92 که آقای حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس شدند، جشنواره مد و لباس فجر به طور مفصلتری برگزار شد و من هم رتبههایی در این جشنواره کسب کردم و از سمت مردم خیلی حمایت شدم. آقای قبادی هم همچون مردم از من حمایت کردند و به من به عنوان یک طراح هویت دادند. ضمن اینکه آقای شیرازی هم به من عنوان یک تولیدکننده مجوز کار دادند و من کم کم از تولیدات کوچک به تولیدات بیشتر رسیدم و در بحث فشن اسلامی مدسازی کردم. فکر نمیکردم از طرحهایم تا این اندازه استقبال شود ولی خوشبختانه این اتفاق افتاد و من خیلی جدیتر به کارم ادامه دادم. خانواده من همچنان در امارات زندگی میکنند و من هر چند وقت یکبار به امارات میروم و به خانوادهام سر میزنم و دوباره برای کارم به ایران بر میگردم.
شما میتوانستید به عنوان یک هنرمند ایرانی به سرمایهگذاری کلان در صنعت مد و لباس امارات فکر کنید اما چه چیزی باعث شد که تصمیم بگیرید هنر، آموزش و مهارتتان را به ایران بیاورید و در کشور خودتان ارائه کنید؟
به خاطر اینکه احساس مسئولیت کردم و حس کردم در ایران نیاز بیشتری به تواناییهایم وجود دارد. من هیچ نوآوری در لباسها و چادرهای زنان ایرانی ندیدم و فکر کردم یک رسالتی بر روی دوشم است که باید به ایران بیایم و آن را به نحو احسن انجام بدهم. ضمن اینکه ما فعالیتهایمان در امارات را تعطیل نکردهایم و همچنان داریم فعالیت میکنیم. در منطقه آزاد جبل علی یک دفتر کار داریم که امیدمان این است که از طریق آن دفتر، لباس ایرانی را جهانی کنیم. الآن مهاجران مسلمان که در کشورهای اروپایی و آمریکایی زندگی میکنند، پیامهای متعددی برای ما می فرستند و لباسهای ما را تقاضا میکنند. در این سالها به واسطه تلاشهای همسرم و فعالیتهایی که داشتهایم، توانستهایم اساس کارمان را درست پیش ببریم و فکر میکنم بتوانیم در بحث صادرات لباس ایرانی موفق شویم.
در حال حاضر مؤسسه مد و لباس “کیمیای سحر” که شما مدیر عامل آن هستید در چه مناطقی از کشور فعالیت میکند؟
ما در چند منطقه مختلف تهران از جمله خیابان گاندی، خیابان پیروزی، میدان سلماس و اتوبان همت غرب فعالیت داریم که فروشگاهمان در اتوبان همت غرب همرکز پوشاک اسلامی “گل یاس” نام دارد. به جز تهران در شهرهای اهواز، مشهد و اصفهان هم در زمینه حجاب و چادر فروشگاه داریم که این پیشرفت به خاطر حمایت و استقبال مردم بوده است. خوشحالم که در کنار خودم یک تیم خوب دارم که به این تیم میگویم “خانواده کیمیای سحر”. خودم هم عضو این خانواده هستم و فکر میکنم اگر پیشرفتی برای خانواده کیمیای سحر حاصل شده، به خاطر همه اعضای خانواده بوده است. همه اعضای این تیم خانم هستند و تلاش زیادی برای موفقیت “کیمیای سحر” انجام میدهند. در اینجا فرصت را غنیمت میشمارم و از همه آنها تشکر میکنم. من خیلی دنبال کسانی میگردم که به سبک خودم کار کنند ولی متأسفانه بیشتر بیشتر طراحان فشن اسلامی در ایران کپیکاری میکنند و یا ایدههای دیگران را با دخل و تصرف ارائه میدهند. فعلاً کسی نتوانسته به اندازه تنوعی که شخص بنده در بحث طراحی چادر به وجود آوردهام، خلاق و متنوع کار کند و این باعث افتخار من است. ممکن است در آینده آدمهایی را پیدا کنم که بتوانند کمک بیشتری به من بکنند اما فعلاً از گروهم راضی هستم. ما کارگاههای متمرکزی نداریم و فکر میکنیم که لازم است حمایت بیشتری شویم تا کارمان را گستردهتر کنیم. نمیدانم چه زمانی موفق میشویم یک سری کارگاه متمرکز داشته باشیم ولی به آینده امیدوار هستیم.
به عنوان یک طراح لباس که هم در ایران و هم امارات زندگی کردهاید و طرحهای خودتان را ارائه دادهاید، وضعیت فشن اسلامی در ایران را به نسبت کشورهای حاشیه خلیج فارس چطور ارزیابی میکنید؟
فشن اسلامی در کشورهای حاشیه خلیج فارس با اقبال بیشتری مواجه میشود چون در ایران به تازگی به این موضوع توجه شده است. در ایران یک سری مشکلات بر سر راه فشن اسلامی وجود دارد که همه این مشکلات را میدانیم. ما در زمینه تهیه مواد اولیه دچار مشکل هستیم و خیاطهای ایرانی هم از خیاطهای افغانستانی ضعیفتر هستند. در بحث دانشگاهی هم ضعف داریم. خیلی از فارغالتحصیلان این حوزه به عنوان کارآموز پیش من میآیند و من میبینم که متأسفانه سطح کارشان پایین است و خلاقیتی در کارشان وجود ندارد. فکر میکنم اگر قواعد صنعت مد و لباس به شکل اساسی از طرف دولت تعریف نشود، طراح و تولیدکننده بی تکلیف میمانند و وضعیت تغییری نمیکند. البته خوشبختانه جشنواره مد و لباس فجر تا حدودی پیشرفت صنعت مد و لباس را سریع کرده ولی کافی نیست و باید دولت قواعد این صنعت را به شکل اساسی تعریف کند تا هر کسی تکلیف خودش را بداند و آن را به درستی انجام بدهد.
در زمینه تدریس طراحی لباس فعالیتی ندارید؟
خیر. گرچه تقاضای زیادی به من شده است ولی فعلاً فرصت تدریس ندارم. در حال حاضر دارم یک کتابی را در بحث فشن اسلامی آماده میکنم که جای کار زیادی دارد. بعضی وقتها میخواهم یک نقطه پایان روی این کتاب بگذارم، اما باز هم میبینیم که باید به موضوعات بیشتری بپردازم. برای نگارش این کتاب از اساتید مختلفی کمک گرفتهام و موضوعات گستردهای را مبنای نگارش آن قرار دادهام. یکی از این موضوعات بحث مد و مذهب است که ما در ایران خیلی از آن عقب هستیم و همچنان داریم ولنگاری را در نوع پوششمان میبینیم. ما طراحهای خیلی زیادی داریم ولی بیشتر طرحهای این طراحها قابلیت اجرا ندارد و کاربردی نیست. به شخصه معتقدم که در بحث طراحی خیلی قوی نیستیم و حتی در ذائقهشناسی هم موفق عمل نکردهایم و دائماً منتظریم که ببینیم غربیها چکار میکنند. خیلی وقتها هم طرحهایی که طراحان ایرانی ارائه میکنند، به هر دلیلی به مرحله اجرایی نمیرسد و مدتی بعد مشابه آن طرح توسط یک برند خارجی تولید میشود و در ایران مورد استفاده قرار میگیرد. اشتراکگذاری طرح طراحان ایرانی در اینستاگرام باعث شده طرحهایی که زاییده ذهن طراح ایرانی است لو برود و توسط برندهای خارجی تولید شود. البته برندهای خارجی خودشان هم مطالعات زیادی روی ذائقهشناسی پوشاک مردم ایران دارند. من به عنوان یک طراح ایرانی درگیر پارچههای مشکی هستم و نمیتوانم از این فراتر بروم اما خارجیها آمدهاند رنگ را از دل کارهای ایرانی بیرون کشیدهاند و با آن فخرفروشی هم میکنند. همه اینها به خاطر کمی توجهی ما به مقوله پوشاک است. فکر میکنم اگر مراقب باشیم و حواسمان را بیشتر کنیم چنین اتفاقاتی نمیافتد.
تاکنون فعالیتی در زمینه طراحی لباس اقوام انجام ندادهاید؟
ما سال 93 یک پروژهای را در دبی اجرا کردیم که روی لباسهای ادوار تاریخی ایران بود و در کنار آن لباسهای اقوام ایران را هم نمایش دادیم. یک برنامه مستقل بود که به همت مؤسسه “کیمیای سحر” برگزار شد. علیرغم محدودیتهای زیادی که داشتیم، توانستیم اجرای خوبی در دبی داشته باشیم. عنوان این پروژه “سحر اعظم” بود که ما در آن روی لباس 21 دوره تاریخی ایران کار کردیم که کاملترین مجموعه از این حیث بود. در کنار آن لباس اقوام و همینطور نمایش آیینی سنتهای ایرانی را هم داشتیم که مورد استقبال شرکتکنندگان قرار گرفت. ما در حوزه لباس اقوام با دنیای تنوع و رنگ مواجه هستیم. گرچه من اعتقادی ندارم که لباس اقوام حتماً باید در اجتماع پوشیده شود ولی معتقدم که با آن میشود کارهای تلفیقی خوبی انجام داد. ما در زمینه لباس اقوام یک سری مشکلات به خصوص داریم. الآن مردم منطقه خوزستان نوعی از لباس را میپوشند که به آن لباس عربی میگویند، در حالیکه این لباس یکی از لباسهای بومی ما است. اگر این اشتباهات اتفاق میافتد به خاطر این است که اقلیمشناسی ما درست نیست و منابعی که در این زمینه داریم هم کم و دور از دسترس است. ما در برند خودمان به بحث دوختهای سنتی اهمیت زیادی میدهیم. استانهایی را در این زمینه شناسایی کردهایم و میخواهیم روی آنها متمرکز شویم. منطقههای مختلفی از جمله مناطق خوزستان، هرمزگان، گلستان و… دنیایی از هنر هستند که اگر درست ساماندهی شوند، اشتغالزایی خوبی برای مردم آن مناطق صورت میگیرد اما این فقط کار یک برند نیست که بتواند اینها را ساماندهی کند و نیازمند یک عزم جدی دولتی است. ما اگر بتوانیم هنر این مناطق را در کنار هم قرار بدهیم، نه تنها در ایران و بلکه در دنیا حرفی برای گفتن خواهیم داشت.
به جز پروژه “سحر اعظم” در چه نمایشگاهها و جشنوارههای بینالمللی دیگری حضور پیدا کردهاید؟
جشنواره ملل آسیایی در ابوظبی یکی دیگر از برنامههایی بود که در آن شرکت کردیم. در جشنواره ملل آسیایی هر سال یک سفارتخانه میزبانی را به عهده میگیرد که ما در آن دوره مهمان سفارت هند بودیم. زمانی که در کنار ملیتهای مختلف لباس ادوار ایرانی را به نمایش گذاشتیم، تمام سفرا گفتند ما فکر نمیکردیم لباس ایرانی به این سبک و سلیقه باشد. بعضیها میگفتند لباسهای شما چقدر شبیه به لباسهای محلی کشور ما است و ما آن لحظه به این فکر میافتادیم که آن کشورها روزی بخشی از ایران بودهاند. حضورمان در جشنواره ملل آسیایی اتفاق خوبی بود. بعد از آن در سال 95 به دعوت اتاق بازرگانی و امور بانوان کشور عراق به شهر بصره دعوت شدیم و به مدت 7 شب در آنجا برنامه داشتیم. برنامهای که در بصره برگزار شد فقط یک شو لباس نبود و یک گردهمایی بزرگ بود که در آن به صنایع دستی، فرش، کارآفرینی و… هم توجه میشد.
معرفی لباس ایرانی به دنیای مد و لباس چقدر اهمیت دارد و کشور ما در این زمینه با چه ضعفهایی روبرو است؟
ما تا وقتی فعالیت بینالمللی در زمینه لباس نداریم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم لباس کشورمان در سطح بینالمللی دیده شود. البته یک سری برنامهها مثل حضور در نمایشگاههایهای اسپانیا، اوکراین، مکزیک و ارمنستان وجود داشته است ولی از این برنامههای محدود نمیشود انتظار خاصی داشت. الآن طراح باید با پول جیب خودش به نمایشگاههای خارجی برود، در حالیکه خیلی وقتها هزینه حضور در این نمایشگاهها خارج از توان یک هنرمند است. من به عنوان یک طراح ایرانی دوست دارم ابتدا اثرم در ایران به ثمر برسد و بعد آن را به عنوان نمایندهای از این فرهنگ به نمایشگاههای بینالمللی بفرستم. برای من کاری ندارد بروم با برندهای خارجی کار کنم اما این خواست من نیست. نمیخواهم بروم زیر چتر یک برند دیگر. ما وقتی لباسهای 21 دوره تاریخی ایران را کار کرده بودیم، خیلیها آمدند آن لباسها را با قیمتهای قابل توجهی بخرند ولی من نفروختم چون حس کردم متوجه اشتراکات بین لباس ایران و لباس کشورهای خودشان شدهاند و میخواهند آن تاریخ را متعلق به خودشان کنند. ما نباید فرهنگمان را راحت بفروشیم. ما نیاز به حمایت داریم تا فرهنگ کشورمان را به همه دنیا معرفی کنیم و این حمایت هم باید از سوی نهادهای مختلف دولتی صورت بگیرد. من روزی به عنوان طراح به ایران آمدم و شروع به کار کردم ولی الآن هم طراح هستم و هم مبارز. موانع زیادی بر سر راه من است که دارم آنها را رد میکنم اما ممکن است یک جایی شکست بخورم.
منظورتان از موانعی که بر سر راهتان قرار گرفته چه موانعی است؟
من به عنوان یک کارآفرین و همچنین مدیر بخش مد و لباس منطقه 6 تهران، یک ویترین برای ارائه کارم ندارم. در خیلی از نمایشگاهها مرا راه نمیدهند و به بعضی از نمایشگاهها هم سختی ورود میکنم. من تقلای زیادی کردم که در نمایشگاه زنان و تولید ملی شرکت کنم اما چون در حوزه فشن اسلامی کار میکنم، جایگاهی برایم در نظر گرفته نشده است. این جای تأسف دارد. من به عنوان کسی که دارد کار فرهنگی و اقتصادی میکند، نباید برای شرکت در یک نمایشگاه التماس کنم. مالیات و ارزش افزوده هم میپردازم و تخلفی انجام ندادهام. کاری که انجام میدهم هم در حوزه پوشاک است. اما چرا نمیتوانم در برخی از نمایشگاهها ورود کنم؟ برای خودم هم عجیب و ناراحتکننده است. فکر میکنم حوزه مد و لباس نیازمند یک کتاب قانون است که همه همکاران ما طبق آن قانون عمل کنند و مسئولین هم طبق آن قانون با فعالان حوزه پوشاک برخورد نمایند. البته همین حالا هم همچین قانونی وجود دارد ولی باید بیشتر به آن پرداخته شود و به شکل یک کتاب در بیاید. باید یک سری اتفاقات جدی در این حوزه بیفتد تا جایگاه طراح، تولیدکننده، عرضهکننده و… تعریف شود. اصلاً باید جایگاه خود حوزه مد و لباس هم در کشور تعریف شود چون فکر میکنم الآن حوزه مد و لباس آن جایگاهی که باید داشته باشد را ندارد.
در صحبتهایتان اشاره کردید که در حوزه فشن اسلامی مدسازی میکنید. لازمه اینکه یک طراح در مدسازی موفق شود چیست؟
ما اعتقادمان این است که مدسازی باید توسط بخشهای خصوصی اتفاق بیفتد تا مردم با دولت درگیر نشوند. باید جلساتی گذاشته شود که در این جلسات مدسازها توجیه شوند که استانداردهای لازم برای مدسازی چیست. یک بخشی از این استانداردها میتواند مد و مذهب باشد و بخش دیگرش هم میتواند مد ایرانی اسلامی باشد. ما باید در این زمینه مطالعه داشته باشیم، نه اینکه به برندهای اروپایی نگاه کنیم و مدهایی که آنها میسازند را شبیهسازی کنیم. در این زمینه باید از کارشناسها کمک گرفت و کارشناسها باید به طراحها آموزش بدهند که برای مدسازی چه کارهایی باید انجام بدهند و چه کارهایی نباید انجام بدهند. قطعاً هر طراحی ممکن است در کارش ایراد وجود داشته باشد که این را کارشناسها میتوانند بهتر درک کنند و به آن طراح بگویند تا ایراداتش را برطرف کند و مدی را بسازد که به درد فرهنگ و عرف آن جامعه بخورد.
یکی از معضلاتی که در حوزه مد و پوشاک وجود دارد، معضل کپیکاریها و الهامگیریهای بدون ذکر منبع است. تا کنون پیش آمده که طرحی از شما کپی شود؟ فکر میکنید چه اقدامی باید علیه کپی کردن طرحهای حوزه مد و لباس انجام داد؟
بله. ما بحث کپی طرحها را داریم رصد میکنیم و میبینیم که این کار دارد از سوی برخی تولیدکنندهها اتفاق میافتد. این کار کاملاً غیر اخلاقی است. بارها در صفحات شخصیام اعلام کردهام که طرحهای من مالکیت دارد و هیچ تولیدکنندهای اجازه کپی کردن آنها را ندارد اما هیچ گوش شنوایی نیست. دلم نمیخواهد از همکارم شکایت کنم ولی وقتی این رفتارها ادامه دارد چارهای جز شکایت نیست. با مشاورههایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد و دادگاه گرفت، یک سری فرمها را جلویم گذاشتند که در آن فرمها منافع طراحان در نظر گرفته شده است. پروسه این فرمها دارد طی میشود و خروجی آن را در گزارشی دیگر اعلام میکنم که این مالکیتها به نفع طراح است یا فقط در حد یک مهر برجسته باقی میماند؟ سال 95 به دلایلی در جشنواره مد و لباس فجر شرکت نکردم که طرحهایم توسط یک سری از طراحان کپی شد و به جشنواره راه پیدا کرد. آن موقع برایم خیلی اهمیت نداشت که طرحهای کپی شده من در جشنواره حضور پیدا کرده است اما به مرور دیدم که این طرحها را دارند تولید میکنند. اگر این اتفاقات میافتد به خاطر این است که ما ضعف کارشناسی داریم و قوانینی که در مورد مالکیت معنوی داریم هم خیلی جدی نیست. به نظرم کارشناسهایی که در جشنوارهها حضور دارند باید برای یک مدت طولانی غرق در این کار شوند تا تمام کارهایی که قرار است کارشناسی کنند را به طور دقیق بشناسند و بعد اقدام به کارشناسی نمایند. هیچوقت خانمی که چادری نیست نمیتواند در بخش چادر کارشناسی کند. ما خانم فاطمه بلغانی را در میان کارشناسها داریم که کاملاً به این حوزه اشراف دارند اما در کنار ایشان کارشناسهای دیگری هم هستند که چون چادر را نمیشناسند و به حجاب اعتقادی ندارند، زحمت یک و نیم ساله یک طراح را منهدم میکنند
طراحی چادر به واسطه محدودیتهایی که دارد، کار دشواری است. به عنوان یک طراح چادر چه تلاشهایی برای ایجاد تنوع در چادر انجام دادهاید؟
زمانی که من وارد حوزه مد و لباس فشن اسلامی شدم، این حوزه یک حوزه جدید در ایران بود و خیلی از همکاران حتی با من شوخیهایی میکردند که انگار سطح کار مرا پایین میدیدند. مثلاً مرا “خواهرم” صدا میزدند و مثل خانمی که مأمور گشت ارشاد است با من برخورد میکردند که خیلی وقتها خودم هم میخندیدم اما همان موقع هم به این دوستان گفتم که من مسئولن عفاف و حجاب نیستم. به هر حال این دوستان به تدریج دیدند که من چه کارهای عجیب و غریبی با چادر و چادر مانتو انجام میدهم و این کارها چقدر مورد استقبال مردم قرار میگیرد. خوشحالم که همکارانم به تدریج دیدند که دارم در زمینه حجاب مدسازی میکنم. ما یک سری تولیدات جدید داریم که بعد از ایام صفر از آنها رونمایی میکنیم. کم کم داریم رنگ را وارد کارمان میکنیم تا خواسته خانمهای محجبه را برآورده کنیم. خانمهای محجبه هم در پوشششان حق تنوع دارند و ما در مؤسسه “کیمیای سحر” میخواهیم این حق را به آنها بدهیم. من علیرغم اینکه خیلی وقتها در بخشهای مختلف سرخورده میشوم ولی تصمیم گرفتهام از طراحان دیگر هم حمایت کنم. یعنی ضمن اینکه خودم طراح هستم، دارم از طراحان دیگر هم طرحهای کاربردیشان را میخرم تا مجموعهام را گستردهتر کنم و کارم را با تنوع بیشتری به مصرفکنندهگان عرضه نمایم.
تا کنون نقد خاصی از سوی اشخاص یا ارگانهای مختلف به کار شما صورت گرفته است؟
بله. به هر حال کاری که من انجام میدهم، “نیو حجاب” است و ممکن است گاهی با نقد مواجه شود. البته خیلی وقتها این نقدها سازنده است و ما خوشحال میشویم و برای نقدهای دیگر هم جوابهای درستی داریم. ما روی دغدغه برخی از خانمها دست گذاشتهایم و میخواهیم این دغدغه را برطرف کنیم. الآن خیلی از خانمها به واسطه اینکه دوربین و موبایل زیاد شده، نمیتوانند در یک جشن و مهمانی به راحتی از لباس مجلسی استفاده کنند چون احساس ناامنی میکنند. ما لباسی را برای آنها طراحی میکنیم که هم مناسب آن جشن و مهمانی باشد و هم پوشیده باشد و نگرانی و ناامنی خانمهای محجبه را برطرف کند. این کارکردی است که خیلی از لباسهای ما دارد. تا کنون از سوی ارگان خاصی نقد نشدهام چون لباسی که طراحی میکنم، کارشناسی میشود و امتیاز و مالکیت میگیرد. خیلی دارم روی این زمینه کار میکنم و امیدوارم به مرور موفقتر شوم.
اتفاق مهمی که قرار است به زودی هنرکده “کیمیای سحر” رقم بزند، برگزاری همایش پوشش ایرانی اسلامی در برج میلاد تهران است. در مورد انگیزه و هدفتان از برگزاری این همایش توضیح دهید.
این همایش قرار است روز 17 دیماه در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شود. قرارداد آن بسته شده و مجوزش را هم گرفتهایم اما روز برگزاری آن ممکن است به خاطر نشست وزرای دولت در همان محل یکی دو روز جابجا شود که اگر این اتفاق افتاد، حتماً اطلاعرسانی خواهیم کرد. قرار است خود وزاری دولت هم در این همایش حضور داشته باشند. این همایش از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، امور بانوان ریاست جمهوری، اتفاق تعاون ایران، وزارت صنعت و معدن، صندوق کارآفرینی، فراکسیون زنان مجلس و سایر مقامات مهم کشوری حمایت میشود و در ضمن حمایت اساتید، دانشجوها و هنرمندان حوزه مد و لباس را هم با خود به همراه خواهد داشت. ما به عنوان یک بخش خصوصی میخواهیم این همایش را برگزار کنیم و خوشحالیم که قرار است حمایتهای خوبی از یک بخش خصوصی صورت بگیرد. همایشی که قرار است ما برگزار کنیم، یک فشن شو نیست بلکه میخواهیم در آن راجع به آسیبها و مشکلات حوزه پوشاک صحبت کنیم و دنبال راهکار باشیم. ضمن اینکه ما در این نمایش قصد داریم برخی از پیشکسوت ناشناس حوزه پوشاک را هم معرفی کرده و از آنها تجلیل نماییم چون فکر میکنیم نمونه این پیشکسوتها وجود ندارد و باید حتماً شناسانده شوند. انشاءالله این همایش خروجی خوبی برای حوزههای دانشگاهی، طراحی، تولید، عرضه، فرهنگ مدسازی و… به همراه خواهد داشت.
و صحبتهای پایانی؟
میخواهم از ارگانهای دولتی کشور درخواست کنم که توجه بیشتری به موضوع فشن اسلامی نشان بدهند. این حوزه علاوه بر حمایتهای وزارت فرهنگ و ارشاد، به حمایت دیگر ارگانها هم نیازمند است. باید به فشن اسلامی بهای بیشتری داده شود و یکی از بخشهایی که میتواند این کار را انجام بدهد، شهرداریهای مناطق کشور است. گرچه شهرداری تهران دارد نمایشگاه برگزار میکند ولی این نمایشگاه به چند برند محدود شده و برندهای دیگر مورد حمایت قرار نمیگیرند. همه برندهای توانمند حوزه پوشاک نیاز به ویترین دارند. به ویژه برندی که کارش تولید فشن اسلامی است. لباس زبان اول هر انسان و هر فرهنگ است و مردم، هنرمندان، مسئولین و رسانهها باید به اهمیت لباس واقف باشند. صدا و سیما به عنوان رسانه ملی کشور یک ویترین است و برایش سخت نیست برنامههای تخصصی در حوزه پوشاک بسازد ولی این کار را انجام نمیدهد و اگر انجام بدهد هم تعداد برنامههای اینچنینی بسیار نادر است. چه خوب است اگر یک روزی در تقویم کشور به نام روز ملی پوشش نامگذاری شود تا در آن روز جشن لباس داشته باشیم و توجه رسانههای جهانی را به لباس ایران توجه کنیم. به هر حال حوزه لباس حوزه گستردهای است و وزارت فرهنگ و ارشاد به تنهایی نمیتواند این بار را به دوش بکشد و بقیه نهادهای دولتی هم باید از حوزه مد و لباس در کشور حمایت کنند، در غیر این صورت نمیشود انتظار خاصی داشت که لباس ایرانی به عنوان بخشی از فرهنگ ایران در سطح بینالمللی معرفی و دیده شود.