به گزارش هنردستان: خوشتان بیاید یا نه، برخی از کارگردانهای محبوب ما حسابی از خجالت هم درآمدهاند و نقل قولها و انتقادات شخصی و یا سینمایی تندی را نسبت به یکدیگر داشتهاند.
با مرور برخی از این نقل قولها شاید با خودمان فکر کنیم که فلانی اگر این حرف را نمیزد مگر چه میشد؟ میخواسته روشنگری کند و صادق باشد، یا فرافکنی و عقدهگشایی کند؟ و یا حتی صرفا نظر شخصی خود را گفته و گاها تند و صریح هم گفته است.
به هر حال این طبیعت آدمهای هنری است که از کار و حتی شخصیت یکدیگر خوششان نیاید و نظرشان را صادقانه بیان کنند. مختص سینما هم نیست و در ادبیات و سایر مدیومهای هنری دیگر هم چنین مسائلی وجود دارد. اما به نظر میرسد که این مسئله در سینماگران به شکل متفاوتتری صادق است و به دلیل محبوبیت این مدیوم هنری در میان مردم، این نقل قولها و دوئلهای کلامی، جذابتر و جنجالیتر به نظر میرسند.
در مطلب پیشرو مروری داشتهایم بر برخی از جنجالیترین و تندترین نقل قولهایی که سینماگران مشهور درباره یکدیگر داشتهاند.
فرانسوا تروفو دربارهی میکل آنجلو آنتونیونی:
آنتونیونی تنها فیلمساز مهم جهان است که دربارهاش چیز خوبی برای گفتن ندارم. او مرا کسل میکند. او بیاندازه ملالآور است.
اینگمار برگمان دربارهی آنتونیونی:
“فلینی، کوروساوا، بونوئل و تا اندازهای تارکوفسکی. آنتونیونی هم در مسیر اینها بود. اما تاریخ مصرفش تمام شد!”
اینگمار برگمان دربارهی ژان لوک گدار:
“من هیچوقت از فیلمهایش سردرنمیآورم. آنها در دام یک روشنفکری جعلی افتادهاند. فیلمبرداری فیلمهایش هم خیلی غیرجذاب[نچسب] و کسلکننده است. این گدارِ لعنتی واقعاً کسلکننده است. او برای خوشایند منتقدان فیلم میسازد. یکی از فیلمهایش را در سوئد ساخته؛ مذکر، مونث! خیلی کسل کننده بود!”
اینگمار برگمان دربارهی ولز:
“برای من او یک جاعل است. خالیست. جذاب نیست. او مُرده. همشهری کین؛ که منتقدان پرستشاش میکنند، برای من یک فیلم کسل کننده است. فارغ از اینها، اجراهای آن نیز بیارزش است. برای من این حد از احترام برای این فیلم غیرقابل باور است!”
ورنر هرتزوک دربارهی ژان لوک گدار:
“کسی مثل ژان لوک گدار به نظر من پول تقلبی روشنفکری است در قیاس با یک فیلم خوب کونگفو!”
ژان لوک گدار دربارهی کوئنتین تارانتینو:
“تارانتینو اسم کمپانی تولید فیلمش را از روی یکی از فیلمهای من برداشته! بدون اینکه در قبال این پولی به من پرداخت کند!”
ژاک ریوت دربارهی استنلی کوبریک:
“کوبریک یک ماشین است. یک مریخی. او اصلاً احساس ندارد. اما او بزرگ است. ماشینی که بهتر از ماشینهای دیگر فیلم میسازد؛ مثل 2001: یک ادیسهی فضایی”
ژاک ریوت دربارهی جیمز کامرون (و استیون اسپیلبرگ):
“کامرون شیطان نیست. او همینطور مثل اسپیلبرگ احمق نیست! او میخواهد که یک [سیسیل] بی. دمیل جدید باشد. اما متاسفانه نمیتواند از صفحات فیلمنامهاش فراتر برود.
ژان لوک گدار دربارهی استیون اسپیلبرگ:
“شخصاً او را نمیفهمم. گمان نمیکنم فیلمهایش چندان اهمیتی داشته باشند!”
الکس کاکس دربارهی استیون اسپیلبرگ:
“اسپیلبرگ فیلمساز نیست. قناد[شیرینیفروش] است!”
تیم برتون در جواب کوین اسمیت که او را متهم به دزدیدنِ پایانبندی فیلم سیارهی میمونها از روی کمیکبوکاش کرده بود:
“هر کسی که من را میشناسد، میداند که من اصولاً کمیک بوک نمیخوانم. حالا چه نوشتهی کوین اسمیت باشد چه نباشد. من هرگز چیزی از اسمیت نخواندهام”
کوین اسمیت در جواب تیم برتون که گفته بود هرگز کمیکبوک نمیخواند:
“که اینطور! لطفاً به من بگو بتمن لعنتیات [fucking Batman] را چطوری ساختهای؟!”
دیوید کراننبرگ دربارهی ام. نایت شیامالان:
“از این بشر متنفرم! لطفاً سوال بعدی!”
وینست گالو دربارهی مارتین اسکورسیزی:
“حتی با یک دستمزد 10 میلیون دلاری هم حاضر نیستم برای اسکورسیزی بازی کنم. او در طول 25 سال اخیر هیچ فیلم خوبی نساخته است!”
وینست گالو دربارهی سوفیا کاپولا (و پدر سوفیا کاپولا؛ فرانسیس فورد کاپولا):
“سوفیا شبیه بچههایی است که بههرچه دلشان بخواهد، میرسند! او اگر بخواهد عکاس شود، میتواند. او اگر بخواهد فیلمساز شود، باز هم میتواند. سوفیا یک انگل است شبیه خوکِ چاقی که اتفاقاً پدرش است!!!”
کوین اسمیت دربارهی پل توماس اندرسون(بخصوص فیلم مگنولیا):
“من دوباره هرگز دوباره آن را نمیبینم. البته تصمیم گرفتهام که آن را همیشه روی میز کارم داشته باشم. آن هم به عنوان یادآوری برای خودم. یادآوری برای اینکه هرگز چیزی شبیه به آن نسازم”
دیوید گوردون گرین دربارهی کوین اسمیت:
“برای من او خیلی پایینتر از سطح استاندارد است. شاید خانوادهاش به وجود او افتخار کنند. اما آنها نمیدانند که انسان جذابی نساختهاند!”
وینسنت گالو دربارهی اسپایک جونز:
“او یک شیاد بزرگ است! اگر شما او را با خودتان به یک پارتی ببرید، او نچسبترین آدم آن پارتی خواهد بود! او در انجا هیچ چیز قابل ارزشی نخواهد گفت. او نه بامزه است. نه نابغه است و نه جذاب است. یک کثافتً به تمام معنا!”
وینسنت گالو دربارهی ابل فرارا:
“سر صحنهی فیلم تشییع جنازه (1996) ابل فرارا اصلاً سر فیلمبرداری نبود. او بیشتر ترجیح میداد که توی اتاق من پرسه بزند و وسایل شخصی من را بگردد”
ورنر هرتزوک دربارهی ابل فرارا:
“هیچ ایدهای دربارهی اینکه او کیست، ندارم! هیچ فیلمی از او ندیدهام. ایتالیاییست یا فرانسوی؟ نمیشناسم”
کن راسل دربارهی سر ریچارد آتنبورو:
“سر ریچارد آتنبورو به دلیل کاریکاتورهایی که از شخصیتهای بزرگ ساخته مجرم است. این فیلمها پر هستند از یک اعتماد بنفس کاذب که برای من آزاردهنده است”
اُوه بال دربارهی مایکل بی:
“من مثل مایکل بی عقبمانده نیستم!”
کلینت ایستوود دربارهی اسپایک لی:
“یکی باید دهان او را ببندد!”
اسپایک لی دربارهی ویم وندرس:
“فیلم او لایق نخل طلا نبود [پاریس-تگزاس]. من مطلع هستم که نظر هیات داوران روی فیلم من [کار درست را بکن] بود. حالا چطور شد ناگهان وندرس نخل طلا را برد، مشخص نیست!”
اسپایک لی دربارهی استفادهی کوئنیتن تارانتینو از عبارت کاکا سیاه در فیلمنامهاش:
“من مخالف به کار بردن این عبارت نیستم. خودم هم آن را در فیلمهایم به کار بردهام. اما نه همانند استفاده ای که کوئنتین از آن کرده است. به نظر میرسد که او شیفتهی این عبارت است”
هارمونی کورین دربارهی کوئنتین تارانتینو:
“من فیلمهایش را میبینم. به نظرم بامزه هستند. اما این واکنش اولبهی من به فیلمهای اوست. زمان که میگذرد که احساس میکنم خلاء عممیقی در فیلمهایش وجود دارد. برخی از ارجاعاتش به فرهنگ پاپ بیش از اندازه دمدستی و سطحی هستند”
نیک برامفیلد دربارهی کوئنتین تارانتینو:
“مثل تماشا کردن فانتزی یک بچه مدرسهای در مورد خشونت و سکس است، از آنها که تارانتینو وقتی مادرش دارد برایش غذا می پزد در اتاقش می بیند و خودارضایی میکند! فرقش این است که این بار هاروی واینشتاین پشت فیلم ایستاده! که میتواند فیلم را برای میلیونها نفر در سرتاسر جهان اکران کند!”
اورسن ولز دربارهی ژان لوک گدار:
“گدار در فیلمهایش خیلی حرف میزند. مدام دارد شعار مینویسد و پیام صادر میکند. به عنوان یک متفکر نمیتوانید به من قالبش کنید!”
آندری تارکوفسکی دربارهی فیلم آخر تابستان یاساجیرو اُزو:
“اول تابستان، آخر تابستان! اول پاییز، آخر پاییز! هیچ سر در نمیآورم. خیلی کسلکنندهاند”
ژان لوک گدار دربارهی کلود شابرول:
“فیلمساز خوب که نه! ولی آدم خوبی بود!”