به گزارش هنردستان: نمایش «روزگار» درباره کارمندی است که هر بار برای گرفتن مرخصی از رییس خود بیان می کند که یکی از فامیل های او درگذشته است.
نمایش «روزگار» کاری از هنرمندان رادیو نمایش درباره کارمندی است که برای گرفتن مرخصی به رییس خود نامه می زند و هر بار برای مرخصی هایی که می گیرد بیان می کند که یک نفر از اعضای فامیل او فوت کرده اند.
بخشی از دیالوگهای این نمایش را در زیر می خوانید و میتوانید نمایش را به طور کامل در فایل ضمیمه گوش کنید. همچنین مخاطبان میتوانند برنامه های رادیو نمایش را روی موج اف ام ۱۰۷.۵ بشنوند.
-آقای رییس سلام عرض شد، به به چه سعادتی! گفتن شما می خواین من و ببینید آقای رییس.
*می خواستم درباره این برگ مرخصی که نوشتی…
-(گریه می کند) ای وای… گلچین روزگار آقا، با هیچ کس هم تعارف نداره آقای رییس! کجایی برادر؟
*برادر؟ اینجا که نوشته پسرداییت فوت کرده؟
– آآآقا مثل داداشمون بود یعنی… سری از هم سوا بودیم آقای رییس.
*فکر کنم تا حالا یک دو جین از فک و فامیل های شما مرحوم شدن.
-گلچین روزگار عجب… آقا!
*گلچین چیه آقا..؟