نشست نقد و بررسی مستند «چشمان اورسن ولز» برگزار شد

ولز؛ فیلم‌سازی اهل آمریکا که آمریکایی نبود

مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز در چهارمین روز از رویداد «سینما پرتره» به نمایش درآمد و پس از اکران این فیلم، نشست نقد و بررسی و تحلیل با حضور فرزاد موتمن و احمد الستی به عنوان کارشناسان مهمان و امیر قادری کارشناس و مجری نشست در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

به گزارش روابط‌عمومی گروه سینمای هنر و تجربه، احمد الستی، پژوهشگر سینما و مترجم استاد دانشگاه در ابتدای این نشست گفت: ولز مشهور بود که از عمق میدان در تصاویر استفاده می‌کند. قبل از ولز کارگردانانی بودند که از عمق میدان استفاده کرده بودند اما ولز تا جایی که امکان داشت بازیگران را نزدیک دوربین کرد و بک‌گراند را در آخر تصویر قرار داد. رابطه بین چیدمانی که در نقاشی‌های خود داشت در فیلم‌هایش هم آمد. ولز‌ کلوزاپ‌های خود را دراماتیزه کرد.

این پژوهشگر افزود: کارگردانان دیگر تمام دکور فیلم‌های‌شان را در سطح دید می‌چیدند اما ولز‌ از سطح پایین یا بالا استفاده می‌کند. یکی از ویژگی‌های خاص اورسن ولز‌ این‌ست که برای اولین‌بار کلوز‌آپ‌های زاویه بالا و زاویه پایین استفاده می‌کند و تا قبل از آن کسی به فکر استفاده از چنین نماهایی نبوده است.

این استاد دانشگاه با تاکید بر این‌که «سینمای ولز‌، سینمای حرکات عجیبی بود»،گفت: او در دومین فیلم خود حرکت دوربین و رفت و آمد بازیگران را که به صورت موزون وارد یا خارج از صحنه می‌شوند به تصویر می‌کشد، در حالی که سینمای هالیوود دوست نداشت بازیگران از کادر خارج بشوند و کارهایی که ولز‌ کرد اتفاق جدیدی بود. این‌ نماها و زیبایی‌شناسی در آن سال‌های سینما، غیرمعمول بود. او بسیار دوست داشت که اگر از کرین‌آپ استفاده می‌کند توام با مقدار زیادی حرکات افقی باشد، در حالی که دوربین عمودی بالا می‌‌رود.

این کارشناس سینما با اشاره به این‌که «ولز صاحب زیبایی‌شناسی و نگاه خاص خودش شده بود»، بیان کرد: ولز بخش‌هایی از سینمای اکسپرسیونیسم را به سینمای آمریکا کشاند.‌ از اسپات‌لایت‌ و همچنین از کنتراست‌های بالا استفاده کرده. او استاد استفاده از پرتره‌ بود، همان‌طور که در نقاشی‌هایش هم هست. تمام نقاشی‌ها و آثار این هنرمند در سال ۲۰۱۹ تبدیل به کتاب و چاپ شده‌اند. برای ۵ دهه فیلم او بهترین فیلم تاریخ سینما شناخته شده و انبوه تحقیقاتی که درباره او شده و کتاب‌هایی که از او چاپ شده، نشان‌دهنده اهمیت‌ این فیلم‌ساز است.

او در ادامه با بیان این‌که ولز سختی‌های فروانی در طول زندگی پشت سر گذاشت، توضیح داد: تعداد فیلم‌هایی که ولز ناتمام گذاشت، بسیار بیش‌تر از فیلم‌هایی بود که تمام کرد و علت آن دردسرهایی است که با کمپانی‌ها داشت. او می‌خواست نوآوری داشته باشد، ولی با او همراهی نمی‌شد. آن‌چه می‌دانیم این است که او شبی سکته می‌کند و در حال کارکردن این اتفاق می‎افتد و صبح روز بعد راننده‌‌اش متوجه این اتفاق می‌شود. او از دست بلاهایی که به سرش آوردند برید و خسته شد‌.

الستی در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره زندگی شخصی این هنرمند گفت: او در پایان عمرش پیش دخترش رفت، زیرا حتی توانایی گذران زندگی خود را نداشت. دوستانش به او کمک کردند که میراثی برای دخترانش به جا بگذارد. زندگی خصوصی ولز نقاط عجیبی دارد و از کودکی او را نابغه می‌دانستند.

در ادامه، فرزاد موتمن دیگر کارشناس حاضر در این نشست با تاکید بر این‌که «ولز یک فیلم‌سازآمریکایی بود اما آمریکایی نبود» توضیح داد: تجربه‌گرایی او هنوز تاثیر می‌گذارد و برای دیگران الگو است اما در دوره خودش تلاش‌هایی برای کم‌فروغ جلوه‌دادن کارهایش انجام شد و حتا هنوز هم ادامه دارد. ولز‌ برای بدنه رسمی سینمای هالیوود‌ هم فیلم ساخت و موفق هم شد اما با وجود همه این‌ها سعی شد از او شخصیتی‌ پرمدعا‌ و کارخراب‌کن جلوه داده بشود.

او افزود: کارنامه سینمایی ولز برای چند دهه ادامه داشته و همیشه مبارزه کرده تا حق کنترل بر فیلم‌های خود را به دست بیاورد. این درگیری‌ها منجر به مخدوش‌کردن باند صوتی فیلم‌ها، خرابکاری و … و در نهایت ناتمام‌ماندن کارهایش شده. این موضوعات از او کاراکتری می‌سازد که همه به او علاقه‌مند و درباره او کنجکاو می‌شوند. نکته جالب این‌که بین فیلم‌های او اثری هم درباره کیارستمی هست.

او درباره شیوه فیلم‌سازی ولز توضیح می‌دهد: یک نمای باز بسیار افراطی یا کرین‌ها و زاویه بالا و زاویه پایین از ویژگی‌های اصلی کار او بود. این‌ها نشان می‌دهد او از واقعیت‌گرایی نفرت داشته و می‌خواسته نگاه متفاوت داشته باشد.

موتمن افزود: ما ولز‌ را به عنوان فعال سیاسی نمی‌شناسیم. او لیبرال است و مانند هر فرد دیگری دیدگاه‌هایی دارد اما از طرف دیگر متمرکزترشدن بر این‌که او سیاسی است لزوماً درست نیست، بلکه اگر او اعتراضی هم به نژادپرستی و رفتار بد با سیاه‌پوستان می‌کند کاری است که همه هنرمندان وظیفه دارند و باید انجام بدهند.

این کارشناس با اشاره به شیوه‌های خاص فیلم‌برداری ولز گفت: او از شیوه دیپ فوکوس استفاده می‌کند و قاب‌هایش پر از اطلاعات است و هیچگاه خالی نیست اما بر عکس نقاشی‌های او روی کاغذ مینیمال است. شاید بتوانیم به این شکل این را توجیه بکنیم که او در فیلم‌هایش حرف‌های پیچیده‌ای به ما نمی‌زند. او بسیار فرمالیست‌ است و یک داستان‌گوی مردم‌پسند نیست. به همین دلیل اقتباس‌های او از «مکبث» بیش‌تر بر مبنای فرم است تا کاراکتر.

این رویداد به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی درباره‌ی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص داشت.

در این رویداد فیلم‌های مستند کمیاب «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو ـ سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا مستند،«روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز به نمایش درآمدند.

فریدون جیرانی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت. این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت و پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

امتیاز دهید