مستندسازان و کشمکش در راه تشکیلات صنفی و فرهنگی

هنردستان : ابراهیم مختاری رییس پیشین هیات مدیره خانه سینما در یادداشتی به مطالب محمد تهامی نژاد رییس هیات مدیره انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند پاسخ داد.

متن یادداشت بدین شرح است: «مستندسازان و کشمکش در راه تشکیلات صنفی و فرهنگی 

متن یادداشت بدین شرح است: «مستندسازان و کشمکش در راه تشکیلات صنفی و فرهنگی 

آقای تهامی نژاد  گزارشی از چگونگی شکل‌گیری انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند استان  تهران داده است. پیش از ارزیابی این گزارش، دانستن این موضوع مهم است که تشکل های سینمایی عضو خانه سینما در زیر چتر خانه سینما (که یک موسسه فرهنگی است) در طول دو دهه نتوانستند توسط وزارت ارشاد به رسمیت برسند، پس از تهاجم مدیریت دولتی به خانه سینما در دولت دهم به سوی وزات کار سوق داده شدند تا در آن جا هویت رسمی پیدا کنند.

این مسیرتازه – یعنی رفتن از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزارت کار – مسایلی را به بار آورد که من برخی از آن‌ها را با عنوان خانه ‌سینما؛ فرهنگی ‌یا صنفی؟ شرح داده ام. در آن‌جا نوشته ام انجمن های صنفی که در وزارت کار تاسیس می شوند وقتی به خانه سینما آورده  شوند خواه ناخواه موجب از میان رفتن انجمن های (فرهنگی) خانه سینما می شوند و به انجمن های فرهنگی – که وزارت ارشاد و شورای‌عالی‌فرهنگی پی‌گیر رسمیت بخشیدن به آنان هستند – آسیب می زنند و به عنوان نمونه “انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند” را شاهد آوردم که موجب تعلیق عضویت “انجمن مستندسازان” در خانه سینما شد. آقای تهامی نژاد که یکی از اعضای موسس انجمن صنفی بودند و اکنون رییس هیات مدیره آن هستند در این گزارش کوشیده اند این موضوع را رد کنند.

آقای تهامی نژاد در گزارش‌شان می‌کوشند ابتدا ثابت کنند “هیات موسس” ی که “انجمن صنفی” مستندسازان را در وزارت کار تاسیس کرد، “کارگروه ثبت انجمن مستندسازان در وزارت کار” بوده است اما توجه ندارند کارگروه‌ها همیشه از سوی “هیات مدیره” انجمن‌ها برای انجام کاری “ماموریت” می‌گیرند که در حوزه اختیارات هیات مدیره است. دستور هیات مدیره به یک “کارگروه ” برای “تاسیس تشکل”ی که ممکن است رقیب تشکل خودشان شود و پیامد زیانبارش دامن همه اعضا را بگیرد اساسا در حوزه اختیارات هیات مدیره یک تشکل نیست. هیات مدیره یا اعضای کارگروهی که دست به چنین اقدامی بزند چه بسا در مظان خلاف و خیانت به حقوق اعضای خود قرار خواهند گرفت. بر فرض که هیات مدیره ای چنین تصمیم بگیرد اعضای کارگروه نباید عامل چنین خلافی شوند و اگر شوند از عواقب خلافی که مرتکب می شوند مبرا نیستند.

هیات مدیره مستندسازان و هیات موسس انجمن صنفی بر خلاف همه هیات‌ موسس‌ تشکل‌های دیگر، هیچ گاه موضوع تاسیس انجمن صنفی را برای ماموریت گرفتن از آنان به مجمع عمومی نبردند و از آنان ماموریت تاسیس نگرفتندیادآوری کنیم به موازات انجمن مستندسازان که درحال تاسیس تشکل صنفی بود، تشکل های دیگر عضو خانه سینما هم به سوی تاسیس “انجمن صنفی” در وزارت کار کشیده شده بودند. آن‌ها همگی برای گریز از چنین خلاف و خطایی بود که پیشنهاد تاسیس تشکل صنفی خود را به “مجمع عمومی” بردند و مصوبه آن را از “مجمع عمومی” خود گرفتند. (درست یا نادرست بودن این اقدام بحث دیگری است) به این دلیل است که هیات موسس همه تشکل‌های دیگر از سوی مجمع عمومی، “مامورتاسیس” تشکل صنفی بودند اما هیات مدیره مستندسازان و هیات موسس انجمن صنفی، بر خلاف همه هیات‌ موسس‌ تشکل‌های دیگر، هیچ گاه موضوع تاسیس انجمن صنفی را برای ماموریت گرفتن از آنان به مجمع عمومی نبردند و از آنان ماموریت تاسیس نگرفتند. به همین دلیل هم “هیات موسس” صنفی انجمن مستندسازان کاملا با “مامور تاسیس” انجمن‌های دیگر متفاوت و (مستقل از اراده مجمع عمومی مستندسازان) بوده است و باز به همین دلیل است که مجمع عمومی انجمن مستندسازان حدود سیصدوپنجاه عضو دارد و مجمع موسس انجمن صنفی با حدود پنجاه نفر عضو تشکیل شده و به همین علت هم تا همین اواخر حتی بسیاری از اعضای انجمن مستندسازان از تشکیل انجمن صنفی اصلا خبر نداشتند. هیات موسس “مامور” یا حتی هیات مدیره حق نداشت از میان حدود سیصد عضو انجمن، پنجاه نفر را سرخود به عنوان مجمع موسس انجمن صنفی انتخاب و اکثریتی را محروم کند. تنها یک هیات موسس مستقل می توانست چنین کاری کند که کرد.

تفاوت دیگری که آقای تهامی نژاد به آن اشاره نمی‌کند آن است که این مجمع عمومی تشکل‌ها بودند که به “هیات مدیره”‌های خود ماموریت دادند “انجمن صنفی” ‌شان را تاسیس کنند و در برخی تشکل‌ها هم همان هیات مدیره‌ها (یا با تغییراتی در ترکیب‌شان) بودند که پس از تاسیس انجمن صنفی، مدیریت صنف را به دست داشتند. در انجمن مستندسازان هیچ کدام از این مراحل که ناظر بر پیوند هیات مامورتاسیس با مجمع عمومی است در انجمن مستندسازان اتفاق نیفتاد، چون هیات موسس مستندسازان مستقل بود.

نکته دیگر آن که در تشکل‌های دیگر، این تصمیم‌مجمع‌عمومی بود که کل اعضای‌انجمن‌شان از حالت فرهنگی به صنفی تبدیل شود. به همین دلیل هم آن‌ها مدعی می‌شوند (اگرچه به غلط) که انجمن صنفی تازه تاسیس‌شان تداوم انجمن پیشین‌شان است. در این مورد هم چنین اتفاقی در انجمن مستندسازان نیفتاد که آقای تهامی نژاد بتواند مدعی شود “انجمن صنفی” تداوم “انجمن مستندسازان” است. مجموعه این تفاوت‌ها ست که باعث شده اکنون انجمن مستندسازان هیات مدیره خود را داشته باشد و انجمن صنفی هم هیات مدیره دیگری برای خود انتخاب کرده است. و یا ما برخلاف انجمن های دیگر دو تشکل جدا از هم داریم.

وقتی آقای تهامی نژاد می کوشد تا ثابت کند که با وجود تمام شواهد خلاف، هیات موسس انجمن مستندسازان مانند دیگر انجمن‌ها “مامورتاسیس” بوده است، می خواهد نتیجه بگیرد که انجمن صنفی مستندسازان هم مانند انجمن‌های دیگر، تداوم انجمن مستندسازان است و با این استدلال این حق را برای انجمن صنفی بسازد که به جای انجمن مستنسازان در خانه سینما بنشیند، اما چون این مقدمات در انجمن مستندسازان – مانند انجمن های دیگر- طی نشده است، ایشان پس از رسیدن به مقام رئیس هیات مدیره، به سراغ مدیرعامل خانه سینما می رود و بدون شرح این تفاوت ها رسمیت انجمن صنفی را اطلاع می دهد [۴]. مدیریت خانه هم برای تحقق سیاستی که در پیش داشت، بی توجه به این تفاوت‌ها، وعده عضویت انجمن صنفی را در خانه سینما و تعلیق عضویت انجمن مستندسازان را می دهد که آن وعده خلاف اساسنامه بود چون به عضویت درآوردن یک تشکل در خانه سینما به عهده مجمع عمومی خانه است. با انتشار این خبر اعتراض‌ها شروع می‌شود. این اعتراض‌ها هم نشان می دهد اگر تشکل صنفی در ادامه انجمن مستندسازان (به عنوان تشکل مادر) بود، نیازی به مداخله مدیریت خانه سینما و تعلیق انجمن مستندسازان نبود و اعضای انجمن هم اعتراضی نمی توانستند داشته باشند.

یادآوری این نکته مفید است که اگر اغلب فعالان صنفی مستندسازان، به تاسیس هیات موسس کمک کردند و اغلب شان‌ هم عضو مجمع موسس بودند، به خاطر تاسیس انجمنی صنفی در بیرون از خانه سینما بود تا فضا و راه‌های تازه ای را برای سینمای مستند بگشاید. اما آقای تهامی نژاد وقتی به مدیریت انجمن صنفی رسید، با اقدام به عضویت انجمن صنفی در خانه سینما، حضور انجمن مستندسازان را در خانه سینما به خطر انداخت و به اهداف آنان پشت پا زد.

آقای تهامی نژاد در اعتراض مستندسازان به “همانندسازی” هیات موسس مستقل صنفی با “موسس‌های مامور” تشکل‌های دیگر می‌نویسد: “نظریه قطعی و عملگرایانه خانه سینما مبتنی بر هدف نخستین این است که انجمن های ثبت شده در وزارت کار تداوم انجمن های خود هستند. ” در واقع ایشان به تفاوت‌ها اعتنایی ندارند و پیروی خود از مدیریت خانه سینما را اعلام می کند. ایشان می‌نویسد: “ما بر هدف نخستین؛ پیشنهاد مجمع عمومی خانه سینما پای فشردیم.” در این جا هم ایشان به جای مستندسازان به مجمع عمومی خانه سینما آن هم با تفسیر خود متکی است. در برهه ای که گروهی از همکاران به ایشان می‌گفتند انجمن صنفی به خانه سینما نیازی ندارد و اگر اصرار به عضویت در خانه سینما دارید یک سال صبر کنید که دستاویز تعلیق عضویت انجمن فعلا متوقف شود تا اعضای انجمن راه خود را انتخاب کنند جواب روشنی نمی دادند اما اکنون در جواب نوشته اند: “انجمن صنفی در آستانه مجمع عمومی خانه سینما با سکوت خود تصمیم گیری را بر عهده هیات مدیره خانه سینما گذارد.” در این جا هم ایشان از خود سلب اراده می کند و سرانجام نظر آخر خود را چنین اعلام می‌کنند: “نظریه قطعی و عملگرایانه خانه سینما مبتنی بر هدف نخستین، این است که انجمن‌های ثبت شده در وزارت کار تداوم انجمن‌های خود هستند. خانه سینما بر این نظریه اصرار داشت و دارد و هنگامی که انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند را به مجمع عمومی اش دعوت کرد نظریه خود را عملی ساخت.” بدین ترتیب ایشان “نظریه عملگرایانه خانه سینما” را در سینمای مستند عملی می‌کند و اعتنایی به حقوق اعضای انجمن مستندسازان ندارد. به نظر می رسد رابطه ای که ایشان میان خود و مدیریت خانه برقرار کرده، رابطه حقوقی متقابلی نیست بلکه رابطه مریدی و مرادی است.

همکار گرامی من، آقای تهامی نژاد در ذیل مطلب من در ایسنا نوشته اند: “اگرمن جای رئیس هیت مدیره بودم استعفا می دادم.” ایشان این جمله را وقتی می گویند که ارزش موثر ندارد چون من دیگر رییس هیات مدیره نیستم.

 در آن مقام وقتی در جلسه هیات مدیره خانه سینما اعلام کردم: از انجمن مستندسازان عضو خانه سینما و انجمن صنفی تازه تاسیس در وزارت کار، مدیریت خانه، انجمن صنفی را به مجمع عمومی خانه دعوت خواهد کرد. آرزو داشتم ایشان در آن لحظه به من بگوید شما به علت خلاف در اساسنامه خانه سینما بهتر است استعفا دهید. [۵] اما ایشان سکوت کردند و با خونسردی به اعتراض رییس هیات مدیره انجمن مستندسازان به تصمیم خلاف مدیریت خانه گوش دادند و چند روز بعد دعوت به مجمع را دریافت کردند و با هیات همراه -از میان گروه مستندسازانی که پشت در خانه ایستاده بودند (تا اعتراض به تصمیم مدیرت خانه سینما را به ناظر وزارت ارشاد بدهند) گذر کردند- و بر صندلی عضویت خانه سینما تکیه زدند.

من مدت هاست اعلام کرده ام مدیریت خانه سینما در نشاندن انجمن صنفی به جای انجمن مستندسازان برخلاف اساسنامه خانه عمل کرده است. سراپای نوشته‌ی منتشر شده در ایسنا نقد دوره ای بود که من رییس هیت مدیره خانه سینما بودم. امیدوارم همکار گرامی، آقای تهامی نژاد هم از راه خلافی که مرا به علت آن به استعفا فراخواند برگردد.

ابراهیم مختاری. رئیس پیشین هیات مدیره خانه سینما. ۱۵ خرداد ۱۳۹۶»

[۱]  – در پاسخ به گزارش آقای تهامی نژاد از تشکیل انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند تهران

[۲]  – چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۹۶

[۳] – ایسنا ۲۲/اردیبهشت ۹۶

[۴]  – آقای تهامی نژاد پس از خواندن مقاله من (خانه سینما؛ صنفی‌یا فرهنگی(۳) در ایسنا  نوشت: “انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند (تهران) از هیات مدیره خانه سینما هیچگاه تقاضای عضویت نکرد”. در حالی که ایشان به محض گرفتن شماره ثبت انجمن صنفی -به جای مراجعه به هیات مدیره یا به مجمع عمومی انجمن مستندسازان، به ملاقات مدیرعامل خانه سینما می رود و رسمیت انجمن صنفی را به ایشان گزارش می دهد. این ملاقات حتی بیش از “درخواست معمولی عضویت” در خانه سینما کارکرد داشته است.

[۵]  – آقای تهامی نژاد نظر شخصی مرا که تصمیم هیات مدیره خلاف اساسنامه خانه سینما است، می دانستند و در نوشتاری آن را تایید کرده بودند.

منبع :خبرگذاری مهر 

امتیاز دهید