جلسه نقد و بررسی نمایش «در انتظار گودو» برگزار شد

لرستانی: خوشحالیم که برای نخستین‌بار، نقد روان‌شناسی تئاتر برگزار می‌کنیم

به گزارش روابط‌عمومی گروه، نشست نقد و بررسی نمایش «در انتظار گودو»  شب گذشته، در خانه نمایش دا برگزار شد. این نمایش اقتباسی آزاد از اثر جاودانه «ساموئل بکت» به روایت و کارگردانی مازیار لرستانی است که در حال حاضر در «خانه نمایش دا» در حال اجرا است. در این نشست، دکتر مریم پهلوانی (روانشناس) و دکتر رباب حامدی (روان‌شناس) حضور داشتند.

پهلوانی در این نشست عنوان کرد: مفهومی به نام واقعیت در این کار مشخص نیست. انتظار برای آمدن چه کسی؟ هیچ یک از این دو شخصیت که انتظار آمدن «گودو» را می‌کشند، ماهیتاً نمی‌دانند چه شخصی قرار است، بیاید و حتی مشخص نیست که با آمدن گودو قرار است چه اتفاقی برای این افراد بیافتد، فقط انگار انتظاری برای خوشبختی می‌کشند.

او در ادامه افزود: به نظر می‌رسد بخشی از این نمایش‌گریزی به دیدگاه‌های روان‌شناسی دارد، نوعی امیدواری ساده‌لوحانه و غیرواقع‌گرایانه نسبت به چیزی که قرار است رخ دهد. این امیدواری و خوش‌بینی غیرواقع گرایانه در مقابل چیزی قرار می‌گیرد که ما اصطلاحا در تراپی بدان واقع گرایی همراه ناامیدی یا واقع‌گرایی سازنده می‌گوییم، این واقعیت نوعی احساس امیدواری هم همراه دارد، هر چند دردناک است، اما تجربه آن باعث رشد و شکوفایی ما می‌شود.

دکتر رباب حامدی نیز توضیح داد: ما تنها به دنیا می‌آییم و تنها می‌میریم و در فاصله این دو کاری می‌کنیم که مهم است، در این صحنه نمایش هم می‌بینیم که دو کاراکتر نمی‌توانند تنهایی را تاب بیاورند، هر بار یکی به دیگری می‌گوید که نرو، بعد همه این حالت‌های روانی افراد را به سمت یک منبع ماورایی یا همان گودو می‌برند.

او توضیح داد: شاید هم این شخصیت ماورایی نباشد این بخشی از قهرمان پروری و قهرمان جویی ما در زندگی است که ما در زندگی دنبال گودو می‌گردیم، پس یکی از منابع اضطراب بشر همین آگاهی به تنهایی است و دیگری هم آگاهی از مرگ است اینکه ما بالاخره می‌میریم و این‌طور نیست که دائم اینجا باشیم. ما همه دنبال آزادی هستیم اما ترس از آن هم داریم، آزادی حق مسلم ما است، اما وقتی به ما آزادی داده می‌شود پشتش مسئولیت هم هست. دکتر حامدی با اشاره به اینکه تفکر درد می‌آورد، گفت: نمی‌خواهم همه بساط عادت را به هم بریزم. لازم نیست برای هر چیزی فکر کنیم و سناریو بچینیم اما برای کل زندگی عموماً روندی در مسیری وجود دارد، ما برای پیدا کردن ریشه درد خود را کنار می‌زنیم تا ببینیم کجا هستیم.

مازیار لرستانی،کارگردان نمایش نیز در صحبت‌هایی گفت: هیچ‌وقت جامعه هنری و روان‌شناسی با هم این اندازه ارتباط مستقیم نداشتند،کار ما با مردم است، نباید کاری کنیم که مردم حالشان بدتر شود همین کار باعث می‌شود که هم حال ما خوب شود هم انتقال درست داشته باشیم و اثرمان رسالت واقعی خود را داشته باشد.

لرستانی یادآور شد: به نظر من نشست‌های روانکاوانه در خصوص یک اثر نمایشی، اگر زیاد داشته باشیم خیلی اثرگذار است. ادبیات نمایشی ایران و سینمای ما خیلی با روانکاوی واقعی انسان فاصله دارد، آن‌چه در سینمای ایران می‌بینیم دروغ است و به واقعیت انسان نزدیک نیست سینمای ما فقط در سطح کار می‌کند و عشق‌های پوچ و بیهوه را نشان می‌دهد که اثرگذار نیستند برای همین هم فکر می‌کنم این بحث‌ها خیلی می‌تواند اثرگذار باشد. سپس رضا بهرامی (بازیگر) نیز درباره ویژگی‌های سنین مختلف در رشد شخصیت و تفکر انسان گفت: اگر ما انتخاب‌هایمان آزادانه باشد برای زندگی‌مان معنا داریم، اضطراب هم ریشه جسمانی دارد از ابتدا معنای زندگی را در همین تفکراتمان می‌توانیم پیدا کنیم و از خود سوال بپرسیم چرا اینجا هستیم و چطور می‌شود که زندگی این‌طور باشد. ما هر لحظه در زندگی‌مان باید انتخاب کنیم باید خرق عادت کنیم تا رشد کنیم و اجازه ندهیم به جایمان تصمیم بگیرند.

امتیاز دهید